مطبوعات کابل 13دلو: چرا طالبان از حکومت موقت طفره می روند
"چرا طالبان از حکومت موقت طفره می روند" ، "خطای استراتژیک دولت ترامپ" و "خشم جهان از حملات هدفمند اخیر و نسبت دادن آن به طالبان"، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
چرا طالبان از حکومت موقت طفره می روند عنوان سرمقاله ی روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است:
دیروز تعدادی از اعضای هیأت مذاکرهکنندهی دولت افغانستان نیز در یک نشست مجازی این موضوع را برجسته کردند که طالبان نه بهصورت رسمی و نه بهصورت غیررسمی با آنها در مورد حکومت موقت سخنی به میان نیاوردهاند.
اطلاعات روز می افزاید:
روایت رییسجمهور غنی از روند صلح، بهعنوان رییس دولت در نظامی که قانون اساسی آن را تعریف کرده است، حل سیاسی جنگ در چارچوب قانون اساسی نافذ و فعلی است. رییسجمهور معقتد است که قانون اساسی نافذ و فعلی افغانستان، ظرفیت حل سیاسی برای جنگ جاری را دارد و چنین اتفاقی را برمیتابد. عجالتا از این سخن که روایت آقای غنی از روند صلح، در راستای حفظ نظام و قانون اساسی است یا پروای دوام حکومت قدرت خودش را دارد، میگذریم. اکنون، میان این دو خواست و چشمانداز حداکثری، راه میانهای که بهنظر میآید و میتواند حل سیاسی جنگ و شورش را ممکن کند، تعدیل قانون اساسی، ساختن یک نظم و دولت فراگیر و همهشمول و گنجاندن مطالبات شورشیان و نظام قانون اساسی فعلی افغانستان است.
روزنامه ی راه مدنیت در سرمقاله ای تحت عنوان خطای استراتژیک دولت ترامپ چنین نوشته است:
مشاوران جو بایدن به او گفتهاند که توافق حکومت ترامپ با گروه طالبان بسیار ناقص و خطرناک است و افغانستان را میتواند در یک جنگ وحشتناک داخلی فرو ببرد. افغانستان که در دورۀ جنگ سرد اهمیت ژیواستراتیژیکی برای غرب در راستای تهدیدهای اتحاد جماهیر شوروی یافته بود در مقطعی پس از جنگ اهمیت جیواستراتیژیک خود را از دست داد. اما تحولهای پس از ۱۱سپتامبر۲۰۰۱ سهم مهمی در بازخیزی نقش مهم و حیاتی ژیواستراتیژیک افغانستان در سطح جهانی داشت.
راه مدنیت می افزاید:
این اهمیت در مسیر تحولهای سیاسی در نظام بینالملل در طی چند دهۀ آینده حفظ خواهد شد، چه در سطح هژمونیک جهانی ایالات متحده امریکا و چه در سطح سیستمهای منطقهیی ورای حضور هژمون جهانی؛ زیرا موقعیت استراتیژیک افغانستان در کانون چند سیستم منطقهیی مانند شبه قارۀ هند، آسیای مرکزی، خاورمیانه بزرگ، خلیج فارس و چین همچنان پابرجا خواهد بود.
اگر گفتۀ مشاوران بایدن و همچنین اهمیت ژیوپولیتیکی افغانستان را در کنار یکدیگر بگذاریم، متوجه خواهیم شد که در رویکرد کلان سیاست خارجی ایالات متحده امریکا، حضور در افغانستان جزو موارد ضروری برای بقای هژمونی امریکا در عرصۀ بینالمللی است.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی هشت صبح که در سرمقاله ای تحت عنوان خشم جهان از حملات هدفمند اخیر و نسبت دادن آن به طالبان چنین نوشته است:
هیات اتحادیه اروپا، با نمایندهگان دیپلماتیک کشورهای استرالیا، جمهوری چک، دنمارک، فنلند، فرانسه، آلمان، ایتالیا، نماینده ملکی ناتو و همچنان نمایندهگان دیپلماتیک کشورهای هالند، هسپانیا، سویدن، انگلستان و ایالات متحده امریکا در بیانیه مشترکی تداوم حملات اخیر، گروگانگیری و تخریب نهادهای عامالمنفعه را با شدت محکوم کردهاند.
در این بیانیه آمده است که هدف قرار دادن فعالان جامعه مدنی، کارکنان نهادهای عدلی، فعالان رسانهای، شخصیتهای مذهبی، کارکنان صحی و کارکنان خدمات ملکی که برای آینده صلحآمیز و باسعادت افغانستان کار میکنند، باید متوقف شود.
این کشورها طالبان را مسئول اکثریت این حملات دانسته و تاکید کردهاند که این گروه ضمن دست داشتن در چنین حملاتی، فضایی را به وجود آورده است که در آن هراسافگنان و گروههای جنایتکار میتوانند به آزادی عمل کنند.
در پایان هشت صبح می افزاید:
نتیجه تحقیق کمیسیون مستقل حقوق بشر نیز که چهار روز پیش نشر شد، نشان داد که از میان بیش از ۸ هزار تنی که در سال ۲۰۲۰ کشته شدهاند، عامل ۵۳ درصد این تلفات طالبان بوده و در ۱۵ درصد دیگر نیروهای امنیتی افغانستان و حامیان آنها دست داشتهاند.