مطبوعات کابل22 حمل: درس دوحه برای استانبول
"وضعیت مبهم" ،" درس دوحه برای استانبول"و"طرح یک جانبه ی صلح ،چالشی که خلیلزاد بر سر راه غنی می گذارد" مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
روزنامه ی هشت صبح در سرمقاله ای تحت عنوان وضعیت مبهم چنین نوشته است:
تصمیم امریکا برای خروج نیروهایش از افغانستان تا هنوز قطعی نشده است. امریکا همچنان نتایج ارزیابیهایش از توافقنامه دوحه و میزان پابندی طالبان به این توافقنامه را اعلام نکرده است. وضعیت مذاکرات پنهانی امریکا و طالبان بر سر مسأله خروج نیز تا هنوز روشن نشده است. تنها چیزی که امریکاییها بارها روی آن تأکید کردهاند، مسأله دشوار بودن خروج در اول ماه می است(11 ثور). برداشتی که از این تأکید میشود، آن است که احتمالاً امریکا طرفدار تمدید ماموریت نیروهای خارجی و یا بازتعریف ماموریت آنها در افغانستان پس از اول ماه می است. با این وصف، هیچ تصمیم قطعی در این زمینه تاکنون اتخاذ و اعلام نشده است.موضع گروه طالبان اما در پیوند به برنامه خروج هیچ تغییری نکرده است. این گروه میگوید که این برنامه طبق توافقنامه دوحه باید در اول ماه می تکمیل شود. هشدار طالبان آن است که اگر نیروهای خارجی نتوانند طبق توافقنامه از افغانستان خارج شوند، این گروه حملات خود در برابر آنها را از سر خواهد گرفت.
هشت صبح می افزاید :
زمان برگزاری نشست استانبول که تاریخی و سرنوشتساز توصیف شده است، نیز تاکنون روشن نیست. همچنان گروه طالبان تاکنون موضع خود درباره این نشست را اعلام نکرده است. بر خلاف طالبان، دولت گفته است که برای شرکت در نشست استانبول آمادهگی میگیرد. با این وصف، تعداد نمایندهگان دولت و اینکه باید در چه سطحی به این نشست نماینده بفرستد، مشخص نشده است. به دلیل کندی در توحید طرحها و دیدگاهها، از جزئیات طرح دولت برای نشست استانبول نیز معلوماتی در دست نیست.
مجموع این ابهامات باعث شده است که وضعیت فردای افغانستان زیاد قابل پیشبینی نباشد.
و درس دوحه برای استانبول عنوان سرمقاله ی روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است :
در آستانهی نشست استانبول طرحهای متعددی در افغانستان از جانب آدرسهای مختلفی برای ارائه در این نشست آماده شده است. شورای عالی مصالحه قبلا رسیدن دستکم ۳۰ طرح را تأیید کرده و کمیتهای نیز برای توحید این طرحها کار میکرد و براساس اعلام شورای عالی مصالحهی ملی کارش به پایان رسیده و امروز و فردا مسودهی طرح نیز نهایی و برای بردن به نشست استانبول آماده میشود. در همین حال ارگ ریاستجمهوری افغانستان طرح و نقشه راه مستقلانهای را آماده کرده و قرار است بهعنوان طرح حکومت افغانستان در نشست استانبول ارائه شود. مضاف بر این، شماری از احزاب نیز گفتهاند که با طرح خودشان به این نشست میروند. بنابراین، ظاهر امر این است که جمهوری اسلامی افغانستان میگوید با یک صدا در نشست استانبول شرکت میکند، اما واقعیت ماجرا این است که این ادعا یک بلوف سیاسی است. گروههای ذینفع در افغانستان هر کدام موضع خودشان را دارند. در نهایت ارگ، شورای عالی مصالحه ملی، احزاب هر کدام با طرح جداگانه به نشست استانبول خواهند رفت.
اطلاعات روز می افزاید :
مهمترین درس دوحه برای نشست استانبول این است که نباید در این نشست شتاب غیرطبیعی شود. امریکا در تلاش است که پیش از زمان خروج نیروهای خارجی بر پایهی توافق یک سال پیش دوحه، آیندهی سیاسی و سرنوشت صلح افغانستان را مشخص کند. این شبیه به همان شتابی است که ترامپ برای پیروزی در انتخابات،به تلاشهای صلح افغانستان ضربه زد. امریکا سندی را با طالبان امضا کرد که این گروه برای اجراییشدن بندها و تمهیدات آن کمترین وقعی نگذاشت؛ غیر از اینکه مشروعیت بینالمللی بهدست آورد. در عمل نیز پس از امضای توافقنامهی دوحه، خشونتها را بهطرز بیسابقهای افزایش داد و از حضور جدی در مذاکرات طفره رفت و بهجای رویکرد آشتی و ارادهی قاطع برای دستیابی به یک توافق سیاسی، به غلبه، فتح و سقوط حاکمیت کنونی با استفاده از دوام جنگ و خشونت تلاش کرد. بنابراین اشتباهی که ترامپ در توافق دوحه با طالبان مرتکب شد، ادارهی جدید امریکا نیز اگر مرتکب شود، پیامد نشست استانبول نیز مانند توافقنامهی دوحه ممکن است به کاغذپارهای ماند که نتیجهی مفید و موثر نداشته باشد.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی صبح کابل که در سرمقاله ای تحت عنوان طرح یک جانبه ی صلح ،چالشی که خلیلزاد بر سر راه غنی می گذارد چنین نوشته است:
چالشی که خلیلزاد میتواند بر سر راه غنی بگذارد، نبود طرح همهجانبهای است که بتواند از طرف افغانستان واحد، پیشکش جامعه بینالمللی و طرف درگیر در جنگ با حکومت باشد. برای همین است که در دیدار او با عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان، مهمترین موضوع قابل بحث، تأکید او بر داشتن یک طرح همهجانبه بوده است.
خلیلزاد در دیدار با رییس شورای عالی مصالحه ملی، گفته است که «جهان توقع دارد که دولت افغانستان با طرح واحد در نشست استانبول اشتراک کند.»
در پایان صبح کابل می افزاید :
ادامه جدال صلح در افغانستان، به اشرفغنی این فرصت را میدهد که قدرتش را تا پایان کارش، حفظ کند. او نمیخواهد قبل از دوره خدمتش، جانشینی داشته باشد و برنامههایی را که خواستار اجرایی شدن آن بود، نیمهکاره بگذارد.
مهمترین برنامه اشرفغنی، ایجاد یک حکومت مرکزی شبه دیکتاتور است که میخواهد، دست بسیاریها را از مداخله دور نگه دارد. نبود اجماع ملی و تلاش برای دفع نیروهای مشتاق به آن نیز یکی از راهکارها برای ساختن این نوع از حکومت است. اینکه او چگونه از وضعیت بحرانی کنونی عبور کرده، وارد فضایی میشود که برنامهاش بتواند استحکام یافته و عملی شود، پرسشی است که فقط در پایان ماموریت او بهعنوان رییسجمهوری میتوان فهمید.