مطبوعات کابل 1 جوزا: سقوط ولسوالی ها را باید جدی گرفت
(last modified Sat, 22 May 2021 05:10:04 GMT )
جوزا 01, 1400 09:40 Asia/Kabul
  • مطبوعات کابل 1 جوزا: سقوط ولسوالی ها را باید جدی گرفت
    مطبوعات کابل 1 جوزا: سقوط ولسوالی ها را باید جدی گرفت

"کوتاهی دوامدار در پشتیبانی نیروهای امنیتی"،"سقوط ولسوالی ها را باید جدی گرفت" و "عنوان چه کسانی از رفتن خارجی ها نگران اند"، مهمترین عناوین سرمقاله های امروز چاپ کابل است.

کوتاهی دوامدار در پشتیبانی نیروهای امنیتی عنوان سرمقاله ی روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است:

طالبان صبح دیروز جمعه موفق شدند ولسوالی جلریز ولایت میدان وردک را سقوط دهند. ظاهرا طالبان توانسته که کنترل مرکز این ولسوالی را به‌ شمول ساختمان فرماندهی پولیس و تمام ملحقات آن‌را به‌ دست بگیرند. وزارت دفاع کشور نیز سقوط این ولسوالی را تأیید کرده است، اما به‌ دنبال سقوط این ولسوالی، وزارت دفاع از آغاز عملیات پاکسازی خبر داده است. برپایه‌ی گفته‌های وزارت دفاع هنگام عملیات پس‌گیری به طالبان تلفات جانی نیز وارد شده است. ظاهرا آنچه در ولایت میدان وردک اتفاق افتاده یک فاجعه امنیتی است. گفته می‌شود دلیل اصلی سقوط این ولسوالی نرسیدن حمایت به‌ موقع به نیروهای گیرافتاده بوده است.

اطلاعات روز می افزاید:

یکی از شاخص‌ها که برتری طرف‌های یک جنگ را تعریف می‌کند، وسعت قلمرو است. طالبان به همین دلیل و در آستانه‌ ی نشست استانبول می‌کوشند مناطق بیشتری را در اختیار بگیرند. این امر تأثیر بزرگی در میز مذاکره و تحولات سیاسی فردای افغانستان می‌گذارد. اگر صلحی اتفاق نیفتد، جنگ طالبان تا آخرین نفس، برای وسعت قلمرو گامی در جهت تحقق روایت سقوط جمهوری اسلامی افغانستان است. سرقومندان اعلی افغانستان باید درک کند که جنگ با شعار نمی‌شود. باید عوامل سقوط به‌درستی شناسایی و مدیران ارشد که کوتاهی کرده‌، مجازات شوند. بازی سیاسی با بخش‌های امنیتی و چشم‌پوشی از چنین خطاهای فاحش امنیتی، فاجعه‌بار است. زیرا نیروهای امنیتی افغانستان آخرین سنگر و تکیه‌گاه جمهوری اسلامی افغانستان است.

و سقوط ولسوالی ها را باید جدی گرفت عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است:

در موج دوم حملات گروه طالبان در ماه می هدف اصلی اما سقوط مراکز ولسوالی‌ها است. در جریان یک هفته از شروع این موج دست‌ کم دو ولسوالی به دست این گروه سقوط کرده است. این ولسوالی‌ها شامل جلریز در میدان‌وردک و دولت‌شاه در لغمان می‌شود. حمله طالبان در این مدت به ولسوالی تیشکان در بدخشان دفع شده است. نتیجه حملات این گروه بر مراکز دیگر ولسوالی‌ها تاکنون روشن نیست.

 

در جریان هفته گذشته، نیروهای دولتی موفق شدند تا کنترل بعضی از مناطق در ولایت‌های بغلان و هلمند را دوباره به دست بگیرند. این مناطق در موج نخست حملات طالبان در ماه می به دست این گروه سقوط کرده بود. در مقابل، جنگ‌جویان طالبان آماده شده‌اند تا حملات تهاجمی خود به مراکز شمار دیگر از ولسوالی‌ها را نیز آغاز کنند. از جمله این آماده‌گی برای حمله به ولسوالی ناور در غزنی برجسته‌تر به چشم می‌خورد

هشت صبح می افزاید:

  سقوط یک ولسوالی به دست طالبان به معنای برچیدن بساط حاکمیت دولت از آن ولسوالی است. در پی هر سقوطی، ضمن تلفات نظامی و ملکی، تأسیسات دولتی به صورت کامل نابود می‌شود. در کنار آن، گروه طالبان علاوه بر این‌که روی اراضی بیش‌تر مسلط می‌شود، مجال اعمال حاکمیت بر بخشی از مردم را نیز به دست می‌آورد. این کار به نوبه خود باعث تقویت پایگاه اجتماعی گروه طالبان در مناطق تحت تصرف و هم‌چنان توسعه منابع درآمد این گروه با وضع مالیات به مردم و یا اخاذی از آن‌ها می‌شود

و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی راه مدنیت که در سرمقاله ای تحت عنوان چه کسانی از رفتن خارجی ها نگران اند چنین نوشته است :

برخی گروه‌ها و دسته‌های دیگر جامعه که از فضای مساعد بیست‌ساله بیشترین سود را بردند و صاحب آلاف و الوف شدند، از دگرگونی اوضاع و برهم خوردن نظم سیاسی به‌شدت هراسناک و مشوش‌اند.یکی از این گروه‌ها، کسانی‌اند که در ارتباط نزدیک با نیروهای خارجی کار کردند، از امکانات و فرصت‌های به‌دست‌آمده صاحب ثروت‌های بادآورده شدند و با استفاده از این سرمایه‌ها و روابط در ساختار قدرت نیز جایگاه یافتند و در همدستی با سایر حلقه‌های قدرت، به انحصار واردات و صادرات و تعیین نرخ اجناس و بلندبردن قیمت‌ها و افزایش درآمدهای خود، دمار از روزگار تهیدستان جامعه کشیده‌اند.

در پایان نویسنده می افزاید:

گروه دیگر کسانی‌اند که با حمایت و لطف خارجی‌ها به کشور بازگشتند، مناصب و ‌موقعیت‌های بلند حکومتی یافتند، سرچشمه‌های عواید کشور را به‌دست گرفته و تا توانستند بر ذخایر اسعاری خود افزودند. اینان البته بیگ‌های بسته‌یی دارند و با استشمام خطر فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند، اما تشویشی که دارند آن است که هنوز کاسهٔ چشم حرص‌شان به‌طور کامل پر نشده است و همچنان هل من مزید می‌طلبند!