مطبوعات کابل 1 سرطان: بسیج مردمی باید مدیریت و حمایت شود
"خشم عمومی علیه طالبان" ، "بسیج مردمی باید مدیریت و حمایت شود" و "رویای امارت یا واقعیت جمهوری"، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
خشم عمومی علیه طالبان عنوان سرمقاله ی روزنامه ی اطلاعات روز است که در آن چنین آمده است:
زورآزمایی دولت و طالبان در میدان جنگ، گرم و خونبار است. برپایهی گزارشهای رسمی در حال حاضر دستکم در ۸۰ ولسوالی جنگ میان نیروهای امنیتی افغانستان و طالبان در جریان است. نیروهای امینتی افغانستان و گروه طالبان هردو در این جنگ هر روز متحمل تلفات میشوند. گاهی این تلفات سنگین است. در روزهای گذشته طالبان دستکم ۴۰ ولسوالی را سقوط دادهاند. برخی از ولسوالی در روز میان نیروهای امنیتی افغانستان و طالبان دستبهدست میشود. این وضعیت نگرانی مردم افغانستان را برانگیخته و به خشم عمومی علیه طالبان دامن زده است. بهویژه پس از اینکه طالبان با سقوط برخی ولسوالیها زیربناها را نابود و به اذیت و آزار مردم پرداختهاند. بهعنوان مثال گروه طالبان در ولسوالی پاتوی ولایت دایکندی پس از اینکه به چندین قریه دست یافتند، دار و ندار مردم را نابود، خانهها، حاصلات زراعتی و سرمایه ساکنان این مناطق را به آتش کشیدند.
اطلاعات روز می افزاید:
شهروندان افغانستان حاضر نیستند که تابع اراده سیاسی طالبان شوند. طالبان در نظر مردم افغانستان تنها یک گروه خشونتطلب است که برنامهای برای سازندگی و خدمات حکومتداری ندارد. بسیاری از ارزشهای که در نزدیک به دو دههی گذشته مردم افغانستان تجربه کرده مثل آزادی بیان، رعایت حقوق شهروندی، آزادی فردی و اجتماعی، توجه به مطالبهی شهروندی، حق اعتراض و انتخاب برای طالبان بیگانه است. گروه طالبان این ارزشهای شهروندی را به رسمیت نمیشناسد. روی این حساب ایستادگی علیه طالبان قطعا اولین گزینه مردم افغانستان است.
و بسیج مردمی باید مدیریت و حمایت شود عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است:
بسیج خودانگیخته مردم در برابر هجوم طالبان به ولسوالیها و حومههای شهرها، امکانی برای سبک شدن فشار جنگ از دوش ارتش و پولیس است. دولت باید از این امکان برای به دست گرفتن نبض دوباره جنگ، بازسازی اعتماد به نفس پولیس و ارتش و بازگشت امید به مردم استفاده بهینه کند. این کار مستلزم برقراری رابطه منظم با جبهات نیروهای بسیج مردمی و همچنان همکاری مشورتی، آموزشی، تسلیحاتی و مالی با این نیروها است. دولت باید برای استفاده از این امکان روی ایجاد یک مکانیسم موثر کار کند. این مکانیسم باید به دولت کمک کند تا نیروهای بسیج مردمی را تحت مدیریت ارتش قرار دهد و از احتمال فعالیت انحرافی این نیروها جلوگیری کند.
هشت صبح می افزاید:
در صورتی که دولت بتواند مکانیسم موثر برای مدیریت بسیج مردمی علیه طالبان ایجاد کند و نیروهای مردمی اکمال و تجهیز و تسلیح شوند، در شرایط فعلی به نفع مردم و دولت خواهد بود. با رسیدن خط جنگ به درون شهرها، این موضع مردم است که تعیین میکند آینده به دست کدام طرف باشد. بنابراین، دولت باید پیش از رسیدن خط جنگ به درون شهرها از امکان بسیج مردمی برای جلوگیری از پیشروی طالبان استفاده کند. چنانکه مشاهده میشود، در بسیاری از ساحات مردم طالبان را برنمیتابند و یکی از علتهای شکلگیری هستههای بسیج مردمی نیز در همین امر نهفته است.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی صبح کابل که در سرمقاله ای تحت عنوان رویای امارت یا واقعیت جمهوری چنین نوشته است:
ملا برادر، در نوشتهای که رسانهها آن را دستبهدست میکنند، گفته است که نگرانی مردم در مورد نظام آینده را درک میکند و به مردم اطمینان داده است که قابل نگرانی نیست و تا رسیدن به نظامی که طالبان میخواهند، نباید نگران باشند. او، گفته است که طالبان به دنبال تشکیل نظامی قدرتمند در افغانستان استند که بتواند اختلافات داخلی در افغانستان را حل کند. از این بخش حرفهای ملابرادر، چنین استنباط میشود که طالبان اگر به قدرت برسند، مخالفان سیاسیشان را نابود و زمینهی بروز هر نوع مخالفت با نظام آینده را خواهند بست. بستن راه مخالفت با نظامی که آنان میخواهند، به معنای سلاخیشدن صدها تن از رهبران سیاسی تا فعالان مدنی و اجتماعی است.
در پایان صبح کابل می افزاید :دولت، تنها یک گزینه در پیش دارد؛ تغییر وضعیت جنگ و فشار متقابل بر طالبان. اگر نتواند این فشار را بر طالبان وارد کرده و جنگ را به نفع خودش تغییر بدهد، اشتراک در گفتوگوهای صلح، امتیازی برای مردم افغانستان به ارمغان نمیآورد. بازنده و برندهی صلح را، میدان جنگ تعریف میکند. هر سمتی که در میدان جنگ دست بالاتری داشته باشد، میتواند میز گفتوگو را نیز به نفع خودش بچرخاند. هنوز، برای دولت فرصت است که پای مردم و رهبران سیاسی در مناطق مختلف افغانستان را به میدان جنگ بکشاند تا از یک سو، ارادهی مردم در مقابله با طالبان را به نمایش بگذارد و از سویی، با تغییر میدان جنگ و فشار نظامی هوایی و زمینی، این گروه را مجبور کند که به خواستهای نسل امروز افغانستان تمکین کند.