به بهانه درگذشت احمدعزیزی شاعر آیینی انقلاب اسلامی
احمد عزیزی را می توان انسانی ساده با تفکر و دنیایی خاص دانست . وی شاعری آرام و بی حاشیه بود، در تمام دوران عمر خود سعی در رشد و ترقی ادبیات داشت، او با اشعار خود راهی نو پیش روی شاعران جوان گذاشت. عزیزی هیچگاه اهل سروصدا نبود و همیشه با درونیات خود و دنیای خود خلوت می کرد.
احمد عزیزی شاعر انقلاب در سال 1337 در ولایت کرمانشاه واقع در غرب ایران چشم به جهان گشود و 16 اسفند پس از 9 سال که در اغما به سر می برد ، جان به جان آفرین تسلیم کرد و چشم بر جهان فرو بست .
احمد عزیزی از جمله شاعران توانای انقلاب به شمار می رود که توانست در عمر 58 ساله خود آثار ارزشمندی را به ادبیات فارسی تقدیم کند و قدمی مؤثری در حوزه شعر معاصر انقلاب بردارد. از این شاعر آثار شعر و نثر ادبی متعددی به یادگار مانده است. سبک شاعری او منحصر به فرد بود و به صورت مثنوی در «کفشهای مکاشفه» جلوه گر شد. این سبک که عزیزی آن را رواج داد، تاثیر بسیار زیادی در شعر معاصر گذاشت. اشعار عزیزی با عرفان اسلامی آمیختگی دارد و تمجید از اهل بیت در بیشتر آثارش موج میزند.
«کفش های مکاشفه»، «شرجی آواز»، «خوابنامه و باغ تناسخ»، «ترجمه زخم»، «باران پروانه»، «رودخانه رؤیا»، «ناودان الماس»، «ترانه های ایلیایی»، «ملکوت تکلم»، «سیل گل سرخ»، «روستای فطرت» از آثار این شاعر هستند.
به منظور گرامیداشت یاد این شاعر برجسته انقلاب و آشنایی شما با ین چهره برجسته شعر انقلاب ، تصمیم گرفتیم احمد عزیزی و اشعارش را از دریچه نگاه شاعران هم دوره اش به شما عزیزان معرفی کنیم.
احمد عزیزی را می توان انسانی ساده با تفکر و دنیایی خاص دانست . وی شاعری آرام و بی حاشیه بود، در تمام دوران عمر خود سعی در رشد و ترقی ادبیات داشت، او با اشعار خود راهی نو پیش روی شاعران جوان گذاشت. عزیزی هیچگاه اهل سروصدا نبود و همیشه با درونیات خود و دنیای خود خلوت می کرد.
دکتر فاطمه راکعی شاعر معاصر و استاد دانشگاه الزهرا تهران ، درباره خصوصیات تفکرات و اندیشه های او که در آثارش نمایان بوده است، اینگونه میگوید: « او شاعری شوریده حال بود، شوریدگی و سبک و سیاق شعری و تخیلات او در آثارش همه خاص خود ایشان بود و سرودههایش فرمی خاص و جالب داشتند. البته محتوای آثار او هم که مضامین انقلابی، عاطفانه و عاشقانه داشت، بسیار تاثیرگذار بود.»
علی محمد مودب شاعر و نویسنده معاصر هم او را فردی با دنیایی خاص و متفاوت میخواند و بیان میکند: «او دنیای خاصی داشت و افکارش همانند انسانهای معمولی نبود. همیشه غرق در ادراک و تجربه خود از دنیای پیرامونش بود و گفتوگوهایش هم مربوط به همان فضا بود. در واقع در دنیایی زندگی میکرد و از آن جدا نمیشد. کار ادبی برای احمد عزیزی با لذتگره خورده بود و این به خاطر جدی بودن جنبه شعری تجربه او بود، این مسأله باعث می شد تا زمانی که فضای اجتماعی خیلی جدی است، او بتواند لطافت شعری را حفظ کند.»
احمد عزیزی را می توان آغازگر موج نو در شعر و ادبیات انقلاب دانست . وی با اشعار و آثاری که در حوزه انقلاب اسلامی خلق کرده ، از نظر بسیاری از کارشناسان و اهالی فرهنگ و ادب موجی نو و خلاقانه را در این حوزه ایجاد کرده است و به نوعی شاخص و مرجعی برای نویسندگان و شاعران جوان آینده به شمار میرود.
مصطفی محدثی خراسانی شاعر معاصر در مورد تاثیری که عزیزی با آثارش بر ادبیات و شعر انقلاب گذاشته، اینگونه میگوید: «او موجی نو در شعر انقلاب ایجاد کرد و نسلی متاثر از شعر خود را به یادگار گذاشت و افق های زیادی را پیش روی جوانان قرار داد. یادم میآید در آن سالها شعر احمد به گونهای بود که شاعرانی که ذهن کلیشهای، تکراری و به نوعی کهنه داشتند، با خواندن دو یا سه مثنوی از احمد عزیزی ذهن و اندیشههایشان باز میشد و بعد از آن، جلوههای طراوت و تازگی را در آثار آنها میدیدیم» .
علیرضا قزوه که خود از شاعران انقلابی به شمار می رود و همراه با احمد عزیزی در این حوزه فعال بوده است، درباره رابطه او و ادبیات انقلاب معتقد است که: «او به واقع خدمات زیادی به شعر انقلاب کرد و سختیهای زیادی هم در این عرصه متحمل شد. عزیزی سهم بزرگی در انقلاب ما و ادبیات آن داشت و امیدوارم که بتوانیم از میراث او به خوبی و درست محافظت کنیم و زحماتش را جبران کنیم ».
افشین علا که شاعری فعال در حوزه سیاسی و اجتماعی است، در مورد خصوصیات آثار احمد عزیزی بر این باور است که « نثر ایشان هم حال و هوای خاصی داشت که میتوانست با مخاطبان خودش به لحاظ عاطفی به سرعت ارتباط برقرار کند. مرحوم عزیزی گرچه خودش همواره در سبک شعر انقلاب شناخته شده و به طیف خاصی تعلق داشت، اما به شاعران با گرایشهای مختلف علاقهمند بود.»
علی محمد مودب شاعر و نویسنده معاصر احمد عزیزی را آغازگر راهی متفاوت میداند و میگوید: «با ظهور انقلاب جریانهای سنتگرای ادبی قوت گرفتند، اما چهره جدیدی چون احمد عزیزی با سبک و شیوه خاص خود در عرصه زیبایی شناسی ادبیات ظهور کرد و از این نظر یکی از بهترین شاعران معاصر کشورمان شد.»
خلاقیت، بیان و سبک منحصر به فرد ، ویژگی شعر احمد عزیزی است . علیرضا قزوه شاعر انقلابی و فعال در حوزه دفاع مقدس، درباره احمد عزیزی و آثار او می گوید: « «احمد عزیزی به واقع روح بزرگی داشت و یکی از شاعران خوب ما از نظر فرم، وزن و سبک به شمار میرفت. »
مصطفی محدثی خراسانی شاعر هم درباره وجه متمایز کننده شاعری عزیزی با دیگر شاعران بر این باور است که «احمد عزیزی متفاوتترین و منحصر به فردترین شاعری بود که ذهن و زبان خاص خودش را داشت.»
به باور مصطفی محدثی «عزیزی شاعری با دانش عمیق و ژرف بود و اطلاعات بسیار زیادی در حوزه فلسفه و ادبیات داشت. شعرهای او ضمن داشتن نوآوری و طروات، پشتوانهای غنی از مطالعات ملی، مذهبی و عرفانی داشت. همچنین شعر او از میراث ملی، مذهبی و عرفانی بهرهمند بود.»
افشین علا هم که از جمله شاعران جوان انقلاب اسلامی است در مورد سبک شاعری که احمد عزیزی دنبال میکرد، معتقد است که : «احمد عزیزی از شاعران صاحب سبک بود که شعرهایش برای نسل جوان خیلی الهام بخش بود، البته برخی هم از سبک ایشان چه در نثر چه در شعر کلاسیک تقلید میکردند. یکی از مشهورترین ابیات ایشان که در ذهن من مانده «خدا شاخه توت را آفرید/ بشر بمب و باروت را آفرید» است که در سبک کلاسیک بود اما بیانی تازه داشت که مختص سبک شعری ایشان بود.»
فاطمه راکعی هم درباره ویژگی های شعرهای عزیزی میگوید: «ایشان شاعری خلاق بود و زبان شعرش از فرمی خاص و خیال انگیز بهرهمند بود. شطحیات او نیز خاص خودش بود و هیچگونه تقلیدی از سبک معاصر نداشت. شوریدگی و سبک و سیاق شعری و تخیلات او در آثارش همه خاص خود ایشان بود و سرودههایش فرمی خاص و جالب داشتند» .
علیمحمد مودب شاعر و نویسنده معاصر همراه کردن عدالت خواهی با زیبایی شناسی را مهم ترین ویژگی آثار عزیزی میداند، به باور وی : «اهمیت عزیزی در این بود که شعر عدالتخواه را با زیبایی گره میزد، یا به تعبیر بهتر تجربه عدالتخواهی و زیبایی شناسانه را باهم پیش میبرد.»
یاد این شاعر برجسته انقلاب را با بررسی یکی از کتابهایش گرامی می داریم . کتاب کفش های مکاشفه مجموعه ای از ۸۶ مثنوی احمد عزیزی است که در یک مجلد سروده و گردآوری شده است. مثنوی کفش های مکاشفه یکی از پر مناقشه ترین آثار ادبی منتشر شده در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که نظرات بسیاری در پی داشته است. یکی از ویژگی های سروده های احمد عزیزی، در این کتاب، صمیمی بودن شاعر با مخاطب است.
محمدحسین جعفریان، شاعر، مستندساز، خبرنگار و رایزن فرهنگی اسبق ایران در افغانستان، در مقدمه چاپ چهارم کتاب کفشهای مکاشفه نوشته است : «بهار ۱۳۷۲ بود، با رضا برجی رفته بودم افغانستان. رفتیم به مناطق شمال شرقی. آن روزها این مناطق در شمار دورافتادهترین نقاط جهان بود. تا شهر فیضآباد مرکز استان بدخشان با ماشین رفتیم و بعد آن پیاده. هفتهها و هفتهها. تا شهر اشکاشم و بعد تا روستاهایی در ساحل آمو دریا و نزدیکی مرز چین. فراموش نمیکنم، دو سه روزی در منزل یک روستایی میهمان بودیم. او در عمر پنجاه و چند سالهاش نه ماشین دیده بود و نه برق و نه شکر خدا تلویزیون... خانهای داشت که کف آن با کاه فرش شده بود. در و پنجره نداشت دیوار کاهگلی امّا... امّا چند جلد کتاب داشت که سر ما به همانها گرم شد. حیرتآور آن بود که یکی از کتابها مجموعه شعر قطور کفشهای مکاشفه احمد عزیزی بود» .
نوستالژی یکی از مباحث مطرح در نقد روان شناسی است که در فارسی به حسرت سروده یا دل تنگی بازگردانی شده است. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با گذشته، نوستالژی نامیده می شود. غم غربت و دوری از وطن، یادکرد مرگ، حسرت دوران کودکی و جوانی، جدایی معشوق، یاد دوران باشکوه تاریخ، باستان گرایی و آرزومندی آرمان شهر از مولفه های آن به شمار می روند.
احمد عزیزی، شاعر معاصر، اشکال و ابعادی از دردمندی، حسرت و دل تنگی را در شعر خود به نمایش گذاشته است. در مجموعه شعر«کفش های مکاشفه»رویکردی نوستالژیک وی به غربت، یاد گذشته، یادکرد مرگ و خاطرات کودکی و جوانی، نوستالژی عارفانه و مولفه های بازگشت به تاریخ و اسطوره و آرزوی آرمان شهر دارد.
مصطفی محدثی خراسانی شاعر معاصر در باره این کتاب می گوید: زمانی که «کفشهای مکاشفه» را میخوانید، ظاهرش شبیه الفاظ معمولی و دوروبری ماست مانند شعر «روحها بر روی هم تن میزدند / شیشهها از شوق بشکن میزدند»؛ اما زمانی که در کوران شعر قرار میگیرید میبینید پشتوانه این شعر اندیشههای عرفانی، فلسفی و هستیشناسی است. احمد عزیزی زمانی که «کفشهای مکاشفه» را سرود، یک جوان بیست و چند ساله بود که موجب حیرت جامعه ادبی شده بود و همه از او بهعنوان یک پدیده متفاوت نام میبردند.
سعید بیابانکی با بیان اینکه عزیزی با کتاب «کفشهای مکاشفه» به جامعه معرفی شد، می گوید: این کتاب زمانی که منتشر شد، خیلی شگفتانگیز بود و استقبال از این کتاب، خوب بود. در شعر او درد انسان معاصر، زندگی مدرن و ماشینی مطرح شده است. پرگویی و زیادهگویی او که بهخاطر طبع جوشان و سیالش بود، به کارهایش لطمه زد. ای کاش کارها و آثارش دچار ژورنالیست ادبی نمیشد یا حداقل گزیدهای از آثارش را منتشر میکرد تا بهتر دیده شود، اگر از کتاب «کفشهای مکاشفه» هزار بیت گزیده منتشر میشد، این کتاب به یک شاهکار ادبی تبدیل میشد، اما زیاد بودن شعر، باعث شد این اتفاق نیفتد.
به باور عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانه سرای معاصر « غزلهای عزیزی هم رنگ و بوی مثنویهایش را دارد، اما در غزل توفیق چندانی پیدا نکرد. درخشش احمد عزیزی در نثرها و مثنویهایش است، بخصوص در کتاب «کفشهای مکاشفه» که نقطه اوج سبک ویژه و بروز نماد و نشانههای زبان او بود.
یادش گرامی