گفتمان فرهنگی برای صلح و توسعه
21 می/31 ثور روز جهانی روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفت و گو و توسعه است.
یونسکو، نوامبر سال 2001 میلادی بیانیهای در زمینه تنوع فرهنگی صادر کرد و پس از آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز 21 ماه مه برابر با 31 ثور را به عنوان روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفت و گو و توسعه نامگذاری کرد. یونسکو از تمامی اعضای سازمان ملل متحد و تمامی جوامع متمدن درخواست کرده است تا این روز را با حضور هر تعداد از هنرمندان و شرکت کنندگان که امکانپذیر است، جشن بگیرند.
در سال 2005، کنوانسیون حفظ و ترویج تنوع بیانیهای فرهنگی با هدف حمایت و ترویج تنوع بیانهای فرهنگی و تقویت پیوند میان فرهنگ، توسعهپایدار و گفت و گو و تاکید بر لزوم احترام به حقوق و آزادیهای یکسان همه فرهنگها در اجلاس عمومی یونسکو به تصویب رسید و راه را برای حمایت جهانی از تنوع فرهنگی و زبانی به عنوان میراث مشترک بشریت هموار کرد. بر این اساس مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال 2010 را به عنوان سال جهانی دوستی بین فرهنگ ها نامگذاری کرد و یونسکو هدایت کننده و برگزار کننده برنامههای آن بود.
اصطلاح حقوق فرهنگی بشر تاکنون در هیچ یک از اسناد مربوط به حمایت از حقوق بشر تعریف نشده است. اما از این اصطلاح تعاریف متفاوت و متعددی از سوی اندیشمندان حوزههای مختلف ارایه شده است. در یکی از تعاریف حقوق فرهنگی به عنوان دستهای از حقوق بشر که بطور کلی از حق انسان به مشارکت در حیات فرهنگی جامعه، بهرهمندی از توسعههای علمی، حفظ اخلاق و منافع اصولی در علوم، کسب دانش یا تولیدات هنری، دستیابی به آموزش و حفظ هویت فرهنگی، زبانی و آداب و رسوم حمایت مینماید، تعریف شده است. برخی نیز حقوق فرهنگی را به مجموعهای از حقوق که درصدد تأمین و حمایت از نیازهای اساسی نظیر غذا، بهداشت، شغل، امنیت و آموزش و توسعه هست تعریف نمودهاند. تعریف این اصطلاح محدود به این دو مورد نشده و از زوایای مختلفی این اصطلاح مورد تعاریف متفاوت قرار گرفته است. در مجموع حقوق فرهنگی به انسان بر اساس حقش اطمینان میدهد که بتواند اطلاعات، مهارتها و آگاهیهایی را برای بهرهمندی از ارزشهای فرهنگی و اموال فرهنگی به دست آورد.
این حقوق بخشی از حقوقی هستند که در اصطلاح به عنوان حقوق بشر نسل دوم معروف میباشند و در امتداد حقوق اقتصادی و اجتماعی مطرح میشوند. و یکی از عمدهترین حقوق مربوط به حقوق فرهنگی حق آموزش است که در ماده 13 میثاق بین المللی حقوق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1966) به رسمیت شناخته شده است.
حقوق فرهنگی بخشی مهم از حقوق بشرند. این حقوق جهانی است و از حقوق بشر جداییناپذیر و در ارتباطی تنگاتنگ با آن میباشد. لازمه شکوفاشدن تنوع خلاق؛ تحقق بیچون و چرای حقوق فرهنگی است، همانگونه که در ماده 27 اعلامیه جهانی حقوق بشر و در مادههای 13 و 15 معاهده بینالمللی حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز به این مطلب اشاره شده است. بنابراین همه افراد حق دارند خود و افکار و ایدههایشان را بیان کنند و آثار خود را به زبان مورد علاقهشان و بهخصوص به زبان مادریشان خلق و منتشر کنند.
حقوق فرهنگی طیف وسیعی از حقوق انسانی را شامل میشود. بسیاری از حقها و آزادیهای انسانی یا در مجموعه حقوق فرهنگی قرار دارند و یا برای تحقق صحیح آنها به حقوق فرهنگی نیاز است. همچنین تحقق بسیاری از حقها به صورت غیرمستقیم با حقوق فرهنگی پیوند دارد. به همین جهت، بسیاری از مصادیق حقوق فرهنگی بهمنزله مبنا و بنیاد بهرهمندی از سایر حقوقبشر قلمداد میشوند. با همه اهمیت حقوق فرهنگی، نظام بینالمللی حقوقبشر در این حیطه علیرغم پشت سر نهادن روندی پر اُفت و خیز برای کامل شدن، نه تنها هنوز امیدهای بسیاری را پاسخ نگفته، بلکه نگرانیهای متنوعی را نیز دامن زده است. در مطالعات روزافزون حقوقبشر در سراسر دنیا همچنان سهم بررسیهای مربوط به حقوق فرهنگی و شکلگیری فکر و اندیشه در این زمینه مطلوب نیست و پرسشهای متعدد بیپاسخ باقی مانده است.
هر چند حقوق فرهنگی به عنوان یک حق اساسی و حق بشری از جانب اندیشمندان حوزههای مختلف مورد تردید و بحثهایی واقع شده و برخی بر جنبههای مثبت وجود چنین حقی تأکید نموده و برخی در مقابل رویکردی مغایر اتخاذ نموده و جنبههای منفی آن را مطرح ساختهاند اما با این حال حقوق فرهنگی به عنوان حق اساسی مورد توجه سازمان ملل متحد و کمیسیونهای تبعی آن قرار گرفته و در کمیتههای مختلف سازمان ملل متحد حق مذکور مورد بحث و بررسی قرار گرفته و بر جنبههای مختلف آن تأکید شده است..در این راستا فعالیتهایی را که سازمان ملل متحد و یونسکو در جهت تصویب کنوانسیونها و قطع نامههای متعدد در حمایت از گفت و گوی تمدنها و احترام متقابل فرهنگها و تمدنها به یکدیگر، حفظ میراث فرهنگی، تبادل اطلاعات و فناوری و دسترسی همگان به توسعههای فرهنگی، آموزشی و علمی، نموده است را میتوان به نوعی در اثر توجه این نهادها به حقوق فرهنگی ملتها دانست.
با این وجود، سه چهارم چنگ های قرن اخیر دارای بعد فرهنگی است. بنابراین پل کشیدن میان شکاف های فرهنگی برای محقق شدن صلح و توسعه امری ضروری و مهم است. تنوع فرهنگی منبع ارزشمندی است برای رسیدن به اهداف توسعه که شامل مبارزه با فقر، ترویج برابری جنسیتی، آموزش همگانی و حقوق بشر است و ما باید این مسئله را در برنامه ریزی هایمان برای رسیدن به توسعه پایدار دخالت دهیم.
ایرینا بووکوا (Irina Bokova )مدیرکل یونسکو در پیام خود که به این مناسبت منتشر کرده است می گوید: « تنوع زیستی برای بقا و پایداری حیات جهان ضروری است و تنوع فرهنگی مانند خون به پیکر جوامع بشری حیات می بخشد. تنوع فرهنگی زمینه عقاید و ایده ها و دیدگاه های جدید و تازه را فراهم می سازد و به زندگی بشر غنا می بخشد، تا بتوانیم در کنار یکدیگر رشد کنیم و ارتقا یابیم. تنوع فرهنگی حتی در کلاس های درسی موجب می شود که یادگیری دانش آموزان ارتقا می بخشد، همچنین تنوع فرهنگی در محیط کاری نه تنها باعث خلاقیت می شود بلکه کارایی و سودمندی اقتصادی را موجب می شود. امروز برای همه ما فرصتی است تا مزایای تنوع فرهنگی را جشن بگیریم، که شامل غنای میراث بشری وتاکیدی دوباره بر تعهد ما برای پایه گذاری جهانی مملوء از صلح بر اساس ارزش های مشترک مبتنی بر گفتمان متقابل با یکدیگر است.
با وجود برنامه اقدام 2030 برای توسعه پایدار، جامعه بین المللی نقش ضروری و مهم فرهنگ را برای تغییر و توسعه مورد شناسایی قرار داد. دستیابی به 17 اهداف توسعه پایدار بدون توجه به تنوع فرهنگی و بدون گفتمان متقابل با اعضای جامعه جهانی با فرهنگ های متنوع و برای اقناع آنها در جهت فواید و مزایای توسعه غیر ممکن است. همانگونه که ما امروز تنوع فرهنگی را جشن می گیریم باید بدانیم که فرهنگ های گوناگون در معرض تهدید و خطر قرار دارند. در سراسر جهان گروههای افراطی و خشونت گرا به حمله به اقلیت ها و تخریب میراث فرهنگی به دنبال تضعیف پیوند انسان ها با تاریخ و فرهنگشان هستند. از طرفی دیگر توسعه بی نظارت شهرها برای استاندارد سازی شهرها ، تنوع و هویت اجتماعی ما را تخلیه می کند.
مارتین لوتر کینگ گفته است: " بی عدالتی در نقطه ای از جهان ، عدالت را در سایر نقاط جهان تهدید می کند. همه ما در شبکه ای از ارتباطات متقابل گرفتار هستیم و سرنوشت همه ما آدمیان مانند تارو پود یک لباس به هم گره خورده است." من معتقدم که ما در قرن 21 به نوع جدیدی از انسانگرایی برای تجدید آمال اساسی بشر از جمله، عدالت، در کتقابل و کرامت انسانی برای همه زنان و مردان نیازمندیم. بر پایه حقوق بشر، یونسکو معتقد است که تفاوت و تنوع ها مارا توانمند می سازد و احترام به تنوع فرهنگی برای گفتمان بین فرهنگی میان اعضای جامعه جهانی، توسعه و صلح ضروری است.»
در جمهوری اسلامی ایران، حقوق فرهنگی حائز اهمیت است؛ چرا که پیام انقلاب اسلامی ایران، پیام فرهنگی بود و مبنای قانون اساسی ایران یعنی اندیشه اسلامی نیز بیشترین تاکیدات را بر فرهنگ و رشد فرهنگی انسان دارد. قانون اساسی که حقوق فرهنگی کشور را تعیین می کند؛ علاوه بر مقدمه قانون اساسی در اصول مختلف نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم به ضوابط فرهنگی اشاره شده است. سند چشم انداز 20 ساله در افق 1404 هجری شمسی؛ دستیابی ایران به جایگاه اول علمی، اقتصادی، فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی و تأکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم برخورداری از دانش پیشرفته از مفاد این سند است. علاوه بر این تبدیل ایران به یک کشور توسعهیافته و متناسب با مقتضیات فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی، متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی از دیگر مفاد این سند است.
حقوق فرهنگی باعث میشود که درک روشنی از فرهنگ جامعه حاصل شده و ضمن برخورداری موضوعات فرهنگی از پشتوانه قانونی لازم و حمایت دولت موجبات حفظ هویت فرهنگی را بوجود آورد. همچنین
حقوق فرهنگی با سامان دهی و نظمبخشی به مسائل متنوع فرهنگی مانع ورود آسیبهای متعدد اجتماعی شده و سبب ناکارآمد هجومهای فرهنگی بیگانه میشود. با این وجود، کشورها با حفظ حقوق فرهنگی و تعامل و گفتگو با یکدیگر می توانند در کنار سایر فرهنگ های بشری برای اهداف مشترک و داشتن جهانی مملو از عدالت و صلح و توسعه گام بردارند.