ویژه وفات حضرت خدیجه (س)
سلام بر خدیجه کُبری، آن بانوی بلندمرتبه / که پیامبر در تدبیر امور، او را به عنوان وزیر و مشاور خود می نگریست و از خِرد بزرگ و مدیریت تحسین برانگیزش بهره می گرفت.
ماه مبارک رمضان یادآور وداع بانوی بزرگوار جهان اسلام با همسر مهربان خویش پیامبر مکرم اسلام است، بانویی که به راستی همراه غم و شادی رسول خدا (ص ) بود و در مسیر دشوار رسالت او را یاری کرد.
سلام بر خدیجه کُبری، آن بانوی بلندمرتبه / که پیامبر در تدبیر امور، او را به عنوان وزیر و مشاور خود می نگریست و از خِرد بزرگ و مدیریت تحسین برانگیزش بهره می گرفت.
سلام برآن بانوی تصدیق گرحق / آن چنانکه در قسمتی از زیارت نامه پیامبر می خوانیم:
«سلام بر همسران پاک و نیکوکردارت... به ویژه بر آن بانوی تصدیق گر حق، آن بانوی پاک سرشت و پاک منش ... خدیجه بلندمرتبه...»
سالروز وفات حضرت خدیجه (س ) نخستین بانوی ایمان آورنده را به همه مسلمانان وشما عزیزان روزه دار تسلیت می گوییم .
***********************
حضرت خدیجه(س) دختر خویلد از نظر کمال، جمال، شخصیت و بزرگواری، سرور زنان زمان خود بود. او از تباری برخاسته بود که در میان خویشان خود به بلندی روح و همت عالی شناخته شده و دارای شخصیتی والا، فکری ثابت و دیدگاهی صحیح بود.
محدّث قمی آورده است: خدیجه علیهاالسلام از چنان موقعیت پرفرازی در بارگاه خدا بهره ور بود که پیش از ولادتش در پیامی به مسیح از سوی خدا، «مبارکه» و همدم مریم در بهشت خوانده شد؛ چراکه در انجیل به هنگام ترسیم ویژگی های پیامبر، آمده است که: نسل او از بانویی خجسته خواهد بود؛ «نَسْلُهُ مِنْ مُبارَکَةٍ، وَ هِیَ ضَرَّةُ أُمِکَ فِی الْجَنَّةِ.»
او به دلیل پایداری تحسین برانگیز و بخشش های شگفت آورش در راه عدالت، نه تنها سالار زنان قریش، که سرور زنان گیتی شناخته شد، و پیامبر در وصف او فرمود:
«خدا از میان زنان، چهار زن را برگزید: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه را.»
همچنین فرمود: «ای خدیجه! تو بهترین مادر ایمان آوردگان، برترین آنان و سالار زنان گیتی هستی.»
در عصر جاهلیت که بسیاری از زنان به انحرافهای عصر جاهلی آلوده بودند، حضرت خدیجه به خاطر قداست و پاکی در همه ابعاد، به عنوان «طاهره» یعنی پاک سرشت و پاک روش خوانده میشد. شخصیت آن حضرت در همان عصر چنان چشمگیر و مورد احترام خاص و عام بود که او را با عنوان «سیده نسوان» یعنی سرور زنان میخواندند.
او مجذوب صفات زیبای انسانی و اخلاقی خدمتگزار خود، "محمد" شد که کار تجارت را برایش انجام می داد و برخلاف سنت رایج جامعه، خود پیشنهاد ازدواج با آن جوان فقیر ولی امین و درستکار را مطرح کرد. خدیجه زندگی مشترک با پیامبر را در فضایی آغاز کرد که لبریز از عشق و خِرد و خداپرستی بود. به همتای زندگی اش عشقی آسمانی می ورزید و او را در اندیشه و کارش یاری می کرد و در ابعاد گوناگون زندگی با او مورد آزمایش های سخت زندگی قرار گرفت . خدیجه اولین بانویی است که به پیامبر ایمان آورد. علی (ع ) در خطبه قاصعه می فرمایند: «روزی که رسول خدا به پیامبری رسید، نور اسلام به هیچ خانه ای وارد نشد جز به خانه پیامبر و خدیجه ، که من سومین نفر آنان بودم ، که نور وحی و رسالت را می دیدم و عطر نبوت را استشمام می کردم.»
نور اسلام تا اعماق فکر و روح خدیجه نفوذ کرد و با آن نور ، هدایت و درخشندگی یافت. از خصوصیات اسلام به عنوان یک عقیده انقلابی و هماهنگ با عقل و فطرت این است که وقتی در هر قلبی استقرار پیدا کرد، در مقابل او درهایی از ایثار و فداکاری میگشاید. و خدیجه نیز چنین شد.
خدیجه(س) تمام تلخیهای سیاسی و اجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا را مجروح میساخت ترمیم نمود و ایشان را در ادامه سیرالهی اش یاری داد. در اثر همین ایمان و فداکاری به مقامی رسید که خداوند به او سلام رساند.
از «ابوسعید خدری» نقل است که رسول خدا فرمود: وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد، هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم: «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: «حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه برسانی» پیامبر (ص) وقتی که به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. خدیجه گفت: «همانا ذات پاک خدا سلام است و از او است سلام و سلام به سوی او باز گردد و بر جبرئیل سلام باد.»
حضرت خدیجه علیهاالسلام در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام (ص)، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه هایی از این خدمات ارزشمند است. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت آید. هنگامی که رسول الله با باری از مصیبت و اندوه به خانه می آمد، خدیجه او را دلداری می داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می زدود. خدیجه ثروتمندترین زن جزیرةالعرب بود. حدود هشتاد هزار شتر داشت و کاروانهای تجاریاش شب و روز در طائف، یمن، شام، مصر و دیگر مناطق در حرکت بودند. او غلامان و کنیزان و اموال بسیار داشت که همه را بدون هیچ اکراه و منتی در اختیار پیامبر(ص) قرار داد. به پسرعموی خود ورقةبن نوفل گفت: به مردم اعلام کن که خدیجه تمام اموالش را به حضرت محمد(ص) هدیه کرده است. اموال حضرت خدیجه به عنوان ابزاری مناسب از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت. حتی آخرین بخش از دارایی خدیجه توسط امیر مؤمنان (ع) در سفر هجرت به مدینه صرف شد.
رسول گرامی اسلام در این زمینه می فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود.»
موضع گیری دلیرانه و کارساز خدیجه ـ علیهاالسلام ـ در حمایت از آیین جدید و در دفاع از امنیت آورنده آن در آن توفان جهل ،گام بسیار بلندی بود که به تدریج راه را گشود و برای پیامبر فرصت سازی کرد تا آیین اش را در چشم انداز همگان قرار دهد. «طبرسی» در این مورد می نویسد: «خدیجه و ابوطالب، دو یار پراعتبار و دو پشتیبان راستین پیامبر، هر دو در یک سال، جهان را بدرود گفتند و بدین سان پیامبر، هدف دو مصیبت قرار گرفت: مصیبت مرگ ابوطالب و خدیجه! و این در حالی بود که خدیجه ـ علیهاالسلام ـ ، وزیری خردمند و شجاع بود، و آن حضرت به یاری او و حمایت بی دریغ و شجاعانه اش بر انبوه مشکلات و موانع چیره می شد و با مهر وصف ناپذیر او آرامش خاطر می یافت.»
این مساله تفاوت میان خدیجه و سایر زنان پیامبر (ص) را روشن میکند. همان تفاوتی که رسول خدا را وا میداشت تا آخرین روز زندگی شریفش نسبت به او اظهار علاقه کند. در سخنی از عایشه آمده است : به هیچ کدام از زنان پیامبر بسان خدیجه با آنکه او را ندیده بودم، دستخوش حسادت نشدم؛ چراکه او گستره حساسی از قلب پیامبر را به خود اختصاص داده بود؛ به گونه ای که پیامبر نه تنها خدیجه، که هر کس و هر چه را که از او نشان داشت، به چشم دیگری می نگریست!
برخی همسران رسول خدا گمان می بردند پیامبرکه رهبر و زمامدار جامعه است ، در آینده آنان را از زندگانی مرفه ای بهره مند خواهد ساخت، ولی به رغم گذشت سال ها، از رفاه در کنار رسول خدا خبری نبود. بعد از گسترش اسلام آنها در همه جا و همه چیز با پیامبر مجادله میکردند و از او نفقه بیشتر و زندگی وسیعتر میخواستند و نصیحتهای پیامبر آنها را از خواسته خود منصرف نمیکرد تا جایی که در روایت آمده، روزی ابوبکر بر پیامبر عظیمالشان اسلام (ص) وارد شد و زنان پیامبر هم خدمت او بودند. دید پیامبر (ص) اندوهناک است، وقتی فهمید دخترش به خاطر خواستههای مادی خود به پیامبر اعتراض کرده و آن حضرت را آزرده ، بلند شد تا او را تنبیه کند . در این حال خداوند با نزول آیات 28 و 29 سوره احزاب، همسران پیامبر را مخیر ساخت که یا لذتهای زندگی دنیوی را انتخاب کنند، یا پیامبر (ص) را، و آنها دریافتند که بالاترین سرمایه ، همراهی با پیامبر عظیمالشان است.
خدیجه ـ که درود خدا بر او باد ـ در شعب ابوطالب که پیامبر و یارانش از سوی دشمن در محاصره قرار گرفتند، و از رساندن آب و نان و توشه به آنها ممانعت کردند، کسانی را برای خرید غذا می فرستاد و به صورت پنهان و با گرانترین قیمت، غذا را برای محاصره شدگان بنیهاشم تامین می کرد. عایشه می گوید پیامبر(ص) هرگاه گوسفندی ذبح می کرد، نخست سهم دوستان خدیجه را می فرستاد. یکبار به این کارش اعتراض نمودم که چه قدر از شکوه و عظمت خدیجه می گویی؟ او فرمود: «...زیرا او هنگامی به من ایمان آورد که مردم کافر بودند و زمانی مرا تصدیق کرد که مردم مرا دروغگو میدانستند و مال خود را در اختیار من گذاشت، در حالی که مردم مرا محروم کرده بودند ...»
در کتاب «الخصائص الفاطمیه» نقل شده: طبق روایت مشهور هنگامی که حضرت خدیجه رحلت کرد، فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی برای خدیجه نزد رسول خدا آوردند واین علاوه بر اینکه مایه عظمت و برکت برای خدیجه بود، موجب تسلی خاطر رسول خدا گردید.