منشور آسمانی: قرآن از نگاه قرآن (19)
شنوندگان عزیز باقبولی طاعات شما ، درماه سراسر رحمت الهی را ازدرگاه خداوندی مسئلت می داریم .
دریک نگاهی کلی، قرآن موضوع گیری های اهل کتاب را به دو گروه تقسیم می کند. گروهی که با صداقت به اسلام، قرآن و پیامبر اسلام ایمان آوردند که قرآن در وصف این گروه می فرماید:
"آنانی که پیش از ( نزول قرآن ) به آنها کتاب داده ایم به آن ایمان می آوردند و هرگاه ( آیاتش ) برآنان خوانده شود گویند: به آن ایمان آوردیم براستی که آن حقیقتی از سوی پروردگار ماست. بی تردید ماپیش از آن در برابر (حق ) تسلیم بودیم . (قصص 3-52)
درمقابل این گروه ، جناح دیگری هستند که نه تنها به آیات الهی ایمان نمی آورند بلکه به آن کفرمی ورزند و حتی مانع پیوستن و ایمان آوردن دیگران میشوند و راه انحرافی و کج را بر راه راست و درست و منطقی ترجیح می دهند و از این که خدا بر رفتار و گفتار آنان ناظر است، غفلت می ورزند. که خدای بزرگ در خصوص آنان به رسول خدا فرمان می دهد که: "بگو ای اهل کتاب، چرا به آیات الهی کفر می ورزید درحالی که خدا برآن چه انجام می دهد گواه است. بگو ای اهل کتاب، چرا (دیگران را) از راه خدا باز می دارید و خواهان انحراف از آن هستید ( درحالی که شما بدرستی آن) گواه هستید ؟ وخداوند از آن چه می کنید غافل نیست" . (آل عمران 9- 98 )
باوجود این همه مخالفت و دشمنی آشکار و پشت کردن به آیات الهی و تلاش نمودن برای ایجاد انحراف از راه خدا، چون هدف حکیمانه پروردگار هدایت وجذب انسانهاست از پیروان راستین اسلام و قرآن میخواهد با روشهای منطقی و اصولی، با اهل کتاب به بحث و گفتگو بپردازند و بهترین راه را برای گفتگو و مناظره انتخاب کنند. "و بااهل کتاب جز به آن چه نیکوتر است مجادله و گفتگو نکنید. مگر با کسانی از آنان که ستم کردند و بگویید: به آن چه برما و شما ( از سوی خدا ) نازل شده ایمان آوردیم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم ( فرمان ) او هستیم." (عنکبوت / 46)
دراین آیه، گذشته از آن که قرآن بهترین روش را برای مناظره به منظور رسیدن به تفاهم بااهل کتاب پیشنهاد میکند باز به منظور یاد آوری اصول مشترک از سوی مسلمانان گفته می شود : خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم فرمان او هستیم. یعنی بهتر است بجای رفتارها و گفتارهای اختلاف برانگیز با حسن نیت گفتگو کنیم تا در فضایی مسالمت آمیز به نتیجه ای مطلوب دست پیدا کنیم .
ولی باز چون ممکن است گروهی فاصله زمانی بین عروح حضرت عیسی (ع ) به آسمان( بنابرنقل قرآن ) و بعثت پیامبر اسلام را که بنابرنقلی حدود 600 سال است، بهانه قرار دهند و بگویند : دراین مدت خداوند رسولی را به سوی ما نفرستاده است تا پرده از روی حقایق بردارد. خداوند برای بطلان این تفکر می فرماید: "ای اهل کتاب، بی تردید پیامبر ما به سوی شما آمده تا در دوران فترت (یعنی فاصله زمانی مورد نظرتان، حقایق دین را ) برای شما بیان کند تا نگویید هیچ بشارت دهنده و بیم دهنده ای برای ما نیامد. بطور قطع و مسلم بشارت دهنده و بیم دهنده به سوی شما آمده است وخداوند برهرچیزی تواناست ." (مائده / 19)
باوجود این همه انعطاف و راهکارهای مسالمت آمیز و اصولی و منطقی اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) متاسفانه غیر از تعداد کمی که به اسلام، قرآن و پیامبر اسلام (ص ) ایمان آوردند اکثر آنان تن به پذیرش اسلام ندادند وهمواره عدم رضایت خود را مطرح ساختند بطوریکه خدای بزرگ، پیامبر اسلام (ص) را مورد خطاب قرار داده ومی فرماید: "هرگز و (هیچ زمان) یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد مگر آن که از آیین آنان پیروی کنی." ولی در ادامه همین آیه خداوند برای آن که نشان دهد او ترسیم کننده مسیر هدایت انسانها است و این موضوع به رضایت آنان هیچ ارتباط و تاثیری ندارد به رسول گرامی اسلام (ص) فرمان می دهد: "بگو، همانا هدایت ( حقیقی ) همان هدایت الهی است." آنگاه خدا برای آن که روشن سازد که نگاه و نگرش آنان هیچ گونه پشتوانه منطقی ندارد بلکه خاستگاه آن هواهای نفسانی و انتظارات آنها نسنجیده است به پیامبر می فرماید: "اگر پس از علم و آگاهی ( الهی ) و دانشی که به سوی تو آمد و بدان دست یافته ای از خواسته های ( نابجای ) آنان پیروی کنی ( دراین صورت ) هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا نخواهی داشت." (بقره / 120)
اگر واقعاً کسی نگاه اصولی و منطقی داشته باشد، در برابر استدلال و دلایل عقلی تسلیم میشود ولی گروهی بدلیل تعصب های ناروا و باورهای غلط در هیچ شرایطی دست از دیدگاههای کورکورانه خود برنمی دارند و اگر دهها دلیل هم برایشان آورده شود بازهم برروی مواضع خود پافشاری می کنند . یکی از مصادیق این گروه برخی از اهل کتاب بودند که به هیچ وجه حاضر نشدند در برابر پیامبر اسلام (ص ) تسلیم شوند .بطوریکه خدای حکیم به رسول اکرم (ص) فرمود: " واگر برای کسانی که به آنان کتاب داده شده هر نشانه ودلیلی بیاوری از قبله تو پیروی نمی کنند." ( بقره / 145) اهل کتاب، نه تنها در برابر استدلال ها و روشنگریهای خدا و پیامبر تسلیم نشدند بلکه درصدد برآمدند که مسلمانان را با ترفندهای مختلف به سوی مذهب خود بکشانند. زیرا آنان نمی توانستند نظاره گر نفوذ و پیشرفت روز افزون اسلام باشند، همچنان که در عصر کنونی شاهد آن هستیم و این نشان دهنده اوج انعطاف ناپذیری ودشمنی ریشه ای آنان با اسلام است . قرآن در بیان این واقعیت تلخ می گوید: "بسیاری از اهل کتاب، پس از آن که حق برایشان روشن و آشکار شد از روی حسدی که از اعماق وجود آنان شعله ور است دوست دارند ، شما را پس از آن که ایمان آوردید به حالت کفر برگردانند." ولی خدای مهربان بازدر برابر آنان انعطاف نشان میدهد و می فرماید : "پس ایشان را ببخشید و از آنها در گذرید ." (بقره /109)
علیرغم این همه انعطاف و گذشت ، استکبار جهانی باایجاد و حمایت از جریانهای انحرافی و ضد اسلامی و ضد انسانی، مانند تکفیریها و داعشی ها، سعی میکند چهره صلح آمیز اسلام را مخدوش جلوه دهند و فراموش کرده اند که اراده و مشیت الهی، سرفرازی نهایی اسلام را رقم زده است.