منشور آسمانی: قرآن از نگاه قرآن (28)
به لطف الهی درسلسله برنامه منشور آسمانی توانستیم بخشی از مباحث قرآنی را مطرح سازیم .امید است که مورد توجهتان قرار گرفته باشد . دراین برنامه میخواهیم گذری کوتاه بر موضوع مهم " جایگاه عقل و اندیشه " در قرآن داشته باشیم .
به جرأت و قاطعیت میتوان گفت، درهیچ مکتبی به اندازه اسلام و درهیچ کتابی به قدر قرآن به عقل و اندیشه بها داده نشده است. در قرآن 870 بار از اهمیت و نقش علم ، و 49 بار از عقل ، 18 بار از تفکر ، 16 بار از لُب یعنی خرد و اندیشه و 4بار از تدبر به معنای رژف اندیشی سخن به میان آمده است. از این گذشته واژه های حکمت، شعور، بصیرت و فقه که هر کدام دارای بارمعنایی و مترادف باعقل و اندیشه و درک و فهم هستند در قرآن بکار رفته است . مجموعه این مفاهیم نشان می دهد که هدف قرآن آن است که انسانها نگاه های سطحی و گذرا را رها سازند، از ظواهر دست بردارند تا با ژرف اندیشی به عمق مطالب دست پیداکنند.
از جمله مواردی که قرآن در آن دعوت به تعقل می کند اندیشیدن درمفاهیم عمیق آیات قرآنی است که از ابعاد مختلف فکری، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، ادبی و نظایر آن قابل تامل و بررسی است .خدای بزرگ می فرماید :" همانا ما قرآن را ( بزبان ) عربی فروفرستادیم ، تا در آن بیاندیشید . (یوسف / 2 )
قرآن علاوه بر بکار بردن عقل در راستای درک مفاهیم زندگی ساز آیات خود، خود جامعه بشری را به تفکر و اندیشیدن فرامی خواند و خطاب به پیامبر (ص) می فرماید: که ما قرآن را بسوی تو نازل کردیم تا به روشنگری ( آیات آن ) برای مردم بپردازی باشد تا در ( معانی و مفاهیم بلند ) آن پیوسته بیاندیشند. قرآن از سوی دیگر افرادی را که به نگاههای سطحی بسنده می کنند و به ژرف اندیشی در آیات آن نمی پردازند با لحنی توبیخ آمیز و تهدید گونه مورد مذمت قرار داده ومی فرماید: "چرا در آیات قرآن تدبر نمی کنند، آیا برقلبها واندیشه های آنان قفل زده شده است ؟ "( محمد /24)
یکی از ویژگیها و امتیازات انسان برسایر موجودات عقل و درایت اوست و لازمه شکرانه این نعمت خدادادی آن است که از آن برای تشخیص حق از باطل بهره برداری کند و در مسیر رشد و کمال روز افزون خود، نهایت استفاده را داشته باشد. درست به همین دلیل است که قرآن به تحقیر کسانی می پردازد که از این گنجینه الهی بهره برداری نمی کنند و گویا دریچه عقل خود را به روی شناخت حقایق بسته اند. بدترین جنبدگان در نزد خدا کسانی هستند که لنگ و کرند و نیروی عقل و اندیشه خود را بکار نمی برند . (انفال / 22)
گذشته از آسیب هایی که در زندگی از رهگذر عدم بکار گیری عقل و اندیشه بر پیکر فرد و جامعه وارد میشود حیات ابدی این گونه افراد از آسیب های اخروی هم مصون نمی ماند. قرآن با ترسیم سرنوشت آنان، می فرماید: "و قتی از آنان سوال می شود چرا وارد دوزخ شدید پاسخ می دهند اگر به پیام انبیاء گوش فرا می دادیم و ندای فطرت را می شنیدیم ) یا عقلمان را بکار می بردیم امروز ) درمیان جمع ( دوزخیان نبودیم ) (ملک/ 10)
هر چند قرآن برای عقل و اندیشه ارزش فراونی قایل است ولی از سوی دگر با طرح " لغزشگاه های اندیشه" میخواهد این واقعیت را مطرح کند که نباید از عوامل تهدید کننده عقل، غافل ماند. فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی شعید مطهری در این راستا از پنج عامل نام می برد که عبارتند از :1- تکیه برظن و گمان بجای علم و یقین . قرآن خطاب به رسول خدا می فرماید : " اگر از اکثریت مردم اطاعت کنی تو را ازراه خدا گمراه می سازند برای آن که جز از ظن و گمان پیروی نمی کنند ."(انعام / 116) 2- میل ها و هواهای نفسانی : پیروی از هواهای نفسانی ، عامل تهدید کننده دیگری است که عقل را به لغزش می کشاند . "پیروی نمی کنند ، مگر از حدس و گمان و از آنچه نفسهای سرکش درخواست می کنند . (نجم/ 23) 3- شتابزدگی: هرگونه شتابزدگی دراظهار نظر و تحلیل ها و بررسی ها موجب لغزش اندیشه می شود . بنابراین باید با تأنی و دقت نظر، از اندوخته های عقلی استفاده کرد. بویژه آن که بشر علیرغم تمام پیشرفت ها ، از دانش اندکی برخوردار است. "فقط مقدار اندکی از ( جهان بی پایان ) علم به شما داده شده است."( اسراء /85 ) 4- سنت گرایی و گذشته نگری: قرآن پای بندی به باورهای گذشتگان را اگر باعقل سازگاری نداشته باشد طرد می کند و می فرماید: "اگر به آنها گفته شود که از آنچه خدا به وسیله وحی فرود آورده پیروی کنید می گویند: خیر ما از همان روشها و سنت های پدران گذشته خود پیروی می کنیم ( خدا می فرماید) اگر پدرانشان عقل خود را بکار نمی بستند و به بیراهه می رفتند بازهم از آنان پیروی میکنند؟ (بقره - 170) 5- شخصیت گرایی : یکی دیگر از علتهای لغزش عقل و اندیشه، گرایش به شخصیت هاست که برروی فکر و اندیشه و تصمیم واراده دیگران اثر می گذاراند. قرآن از زبان کسانی که در دنیا به گمراهی کشیده شده اند نقل میکند که در قیامت می گویند: "پروردگارا ما از بزرگان و سردمداران خود ( کورکورانه ) پیروی و اطاعت کردیم و در نتیجه ما را گمراه ساختند .( احزاب / 67)