بررسی مطبوعات چاپ کابل 23 اسد 1396
https://parstoday.ir/dari/radio/uncategorised-i49088-بررسی_مطبوعات_چاپ_کابل_23_اسد_1396
"ضرورت اصلاحات در نهادهای امنیتی" ،"میرزا اولنگ ؛از فاجعه ای که جلو گیری نشد" و "غورماچ سقوط کرد ؛ توطئه در شمال جریان دارد" عناوین سرمقاله روزنامه های مهم امروز چاپ کابل است که در ادامه میخوانید:
(last modified 2023-09-27T10:49:12+00:00 )
اسد 23, 1396 18:00 Asia/Kabul
  •  بررسی مطبوعات چاپ کابل 23 اسد 1396

"ضرورت اصلاحات در نهادهای امنیتی" ،"میرزا اولنگ ؛از فاجعه ای که جلو گیری نشد" و "غورماچ سقوط کرد ؛ توطئه در شمال جریان دارد" عناوین سرمقاله روزنامه های مهم امروز چاپ کابل است که در ادامه میخوانید:

"ضرورت اصلاحات در نهادهای امنیتی" عنوان سرمقاله ی روزنامه ی افغانستان است که در آن چنین آمده است:

در افغانستان متأسفانه تا هنوز کمتر به اصلاح نظام امنیتی کشور پرداخته شده است.

در واقع حکومت برای اصلاح و کارامد ساختن نهادهای امنیتی نه تنها کار درخوری انجام نداده است که با مجال دادن به فساد و اعمال سلایق شخصی، ضربه بزرگ و جبران ناپذیری را به این نهادها وارد کرده و آنها را از کارایی و مؤثریت بازداشته است.

امروز اگر اسلحه، تجهیزات و امکانات اردو، پولیس و امنیت ملی فروخته می شود، اگر به نان و لباس نیروهای امنیتی دستبرد زده می شود، اگر مناطق استراتژیک در برابر پول با شورشیان معامله می شود و...، به این دلیل است که روحیه ملی در این نهادها ضعیف و آسیب پذیر می باشد.

نویسنده می افزاید:سقوط ولسوالی ها و تلفات رو به افزایش نیروهای امنیتی و دهها نقص و کاستی دیگر که در کل کارکرد نهادهای امنیتی را زیر سؤال برده است، به همان ضعف های ساختاری این نهادها بر می گردد.

ضعف های ساختاریی که ناکارآمدی را به دنبال آورده و به فساد گسترده و بی حد و حصر در این نهادها دامن زده است.

مجموع این مسایل سبب شده است که نهادهای امنیتی به جای این که الگوی دفاع از وطن و از امنیت شهروندان کشور باشد، به عنوان قلب فساد و الگوی مدیریت ناکارامد در کشور شناخته شود.

وضعیت سیاسی و امنیتی در افغانستان و خطرهایی که از داخل و خارج، امنیت و ثبات کشور را هدف قرار داده است، ایجاب می  کند که حکومت به صورت فوری اصلاحات لازم را در نهادهای امنیتی روی دست بگیرد و با آوردن تغییر تدریجی در ساختارهای امنیتی و رعایت قانون در ترفیع و تقرری ها و ایجاد میکانیزم مؤثر نظارتی بر اعمال و کارکردهای نهادهای امنیتی و زیر مجموعه های آن، راه را برای آوردن اصلاحات و افزایش میزان مؤثریت در این نهادها، باز کند.

"میرزا اولنگ ؛از فاجعه ای که جلو گیری نشد" عنوان سرمقاله ی روزنامه ی ماندگار است که در آن چنین آمده است:آنچه که در میرزا اولنگ اتفاق افتاده، بدون تردید فاجعۀ بشری است.

اطلاعات اولیه نشان می دهند که دولت اگر تلاش می کرد و مساله را جدی می گرفت، فاجعه میرزا اولنگ اتفاق نمی افتاد، همان طور که اگر چنین ارادۀ در مورد تیوره و یا هرنقطه درافغانستان وجود می داشت.

میرزا اولنگ نشان داد که به میزان طالبان و داعش افرادی در نهاد های امنیتی نیز مقصر وضعیت اند.

طالبان و داعش اگر به صورت سیستماتیک دست به جنایت زده اند، ولی عده یی دیگر در دستگاه های امنیتی کشور در بلند ترین سطح به دلایل نامعلوم از چنین رویدادی جلوگیری نکرده اند.

گفته می شود که از روزها قبل از وقوع فاجعه، هشدارهای لازم در مورد آن چه که اتفاق خواهد افتاد، داده شده بود.

مسوولان سرپل ادعا می کنند که جدیت مساله را به نهاد های امنیتی و شورای امنیت ملی خبر داده بودند ولی این که چه دلایلی برای دست کم گرفتن این هشدارها وجود داشته هنوز توضیحی وجود ندارد.

رییس جمهوری پس از آن که فاجعه میرزا اولنگ اتفاق افتاد، اعلام کرد که انتقام آن را می گیرد ولی حتا همین موضوع در حد شعار باقی مانده است.

نویسنده می افزاید :در این که نیروهای امنیتی کشور برای دفاع از کشور آماده اند، هیچ جای شک و نگرانی وجود ندارد ولی آیا به همان میزانی که آن ها اراده برای مبارزه با دشمنان دارند، رهبران حکومت نیز چنین اراده یی دارند؟

این جاست که باید نسبت به اتفاق های به وقوع پیوسته مشکوک بود و به ساده گی از کنارآن ها رد نشد.

رد شدن از فاجعۀ میرزا اولنگ به معنای وقوع دوباره آن است، به معنای آن است که به صورت تعمدی بگذاریم این فاجعه در منطقه ی دیگری از افغانستان تکرار شود.

و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی  آرمان ملی که در سرمقاله ای تحت عنوان "غورماچ سقوط کرد ؛ توطئه در شمال جریان دارد"  چنین نوشته است :عدم توجه به وضعیت امنیتی شمال کشور سبب شده است که دشمن با جسارت تمام و سازمان یافته، جنگ را در بسیاری از مناطق آن به پیش ببرد.

طالبان و داعشیان طی چند ماه اخیر در ولایت های کندز، بغلان، سرپل و فاریاب جنگ های خونینی را راه اندازی کردند.

نتیجة این جنگ ها ضربه زدن به نیرو های دولتی و دست به دست شدن برخی از مناطق مهم در شمال بوده است، اما به تازه‌گی طالبان ولسوالی غورماچ ولایت فاریاب را به تصرف خویش در آوردند.

از نظر سوق الجیشی این ولسوالی حایز اهمیت فراوانی است؛ زیرا دشمن با تصرف آن می‌تواند ولایت های بادغیس و فاریاب را زیر تهدید بگیرد و از آنجا به سوی ولایت های دیگری چون جوزجان و در فرجام به بلخ لشکر کشی کند.

غورماچ در جریان یک سال گذشته سه بار میان طالبان و دولت دست به دست شده است.

در آخرین بار معاون اول ریاست جمهوری در رأس نظامیان دولتی این ولسوالی را از چنگ طالبان گرفت که در هنگام بازگشت به جوزجان مورد کمین سازمان یافته‌یی قرار گرفت و در نتیجه شماری از بهترین محافظانش جان باختند.

در پایان آرمان ملی می افزاید :حالا که غورماچ از دست رفته است باید با در نظر داشت این ملاحظات راهکار جدیی در پیش گرفته شود.

غورماچ همچنان خطر جدیی به همسایگان مان ازبکستان و ترکمنستان نیز دارد که نباید آن را نادیده گرفت.

دولت باید هر چه زودتر دست به کار شود و عملیات گسترده و سرنوشت ساز را برای پس گیری این ولسوالی آغاز کند.

اگر ریگی در کفش مقامات بلند پایه دولتی نیست و برنامه جا به جایی داعش در نزدیکی مرزهای کشور های آسیای میانه برای رخنه به خاک روسیه مد نظر نمی باشد، باید این کار را به سرعت انجام بدهددیر ماندن غورماچ به دست طالبان دامنه درگیری ها و جنگ را در منطقه بیشتر می سازد.

غورماج می تواند دروازه رخنه طالبان به کل ولایت ها باشد و این تهدید را باید جدی گرفت.