در بزرگداشت محمدبن زکریای رازی، پزشک و شیمیدان ری
امروز 5 سنبله مصادف با 26 اگوست، سالروز ولادت محمد بن زکریای رازی دانشمند، پزشک و شیمیدان بزرگ ایرانی قرن سوم هجری است. بدین مناسبت ویژه برنامه ای تدارک دیده ایم که تقدیم شما می کنیم.
امروز 5 سنبله مصادف با 26 اگوست، سالروز ولادت محمد بن زکریای رازی دانشمند، پزشک و شیمیدان بزرگ ایرانی قرن سوم هجری است. رازی در سال251 هجری قمری مقارن با 865 میلادی، در عصر حکومت سامانیان و در قرون وسطای اروپاییان در شهر ری زاده شد. شهری که تاریخ سکونت در آن به ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد. به گفته جرج سارتن (George Sarton) پدر تاریخ علم، رازی بزرگترین پزشک اسلام در قرون وسطی بوده است. ژولیوس روسکا (Julius Ruska)، دانشمند تاریخ علوم، نیز رازی را پدر علم شیمی و بانی مکتب جدیدی در علم دانسته است.
رازی، هوشی سرشار و حافظهای قوی در فراگیری علوم داشت. او خود در کتاب "شکوک علی جالینوس"(شبهاتی بر جالینوس) می نویسد: "در جوانی علاقه زیادی به تجربه و آزمایش داشتم." همین علاقه زیاد او را به سوی علم کیمیا کشانید، تا ماده ای را کشف کند که با آن فلزات ارزان قیمت را به فلزات گرانبها بویژه طلا تبدیل کند. اما در جریان کار با مواد شیمیایی و نزدیک شدن به آتش، چشم هایش آسیب دید. او برای درمان چشمش به نزد پزشکی رفت. هزینه درمانش چیزی حدود پانصد دینار شد. مبلغی قابل توجه در آن دوران! هنگامیکه حق المعالجه را می پرداخت با خود گفت: کیمیا همین است، نه آنچه تو بدان مشغولی!
پس علم کیمیا را رها کرد و به علم پزشکی پرداخت. او برای رسیدن به هدف خود کوشش زیادی کرد. یکی از همشهریان او نقل می کند که او هیچ گاه از کاغذ و قلم جدا نمی شد و همیشه در حال نوشتن بود. او هنگام مطالعه، چراغ خود را در چراغدانی بر روی دیوار قرار می داد و کتاب خود را بر آن دیوار تکیه می داد، و به خواندن مشغول می شد، تا اگر خوابش برد و کتاب از دستش افتاد، بیدار شود و به مطالعه خود ادامه دهد. (رساله/ ابوریحان بیرونی)
رازی برای کسب علوم بیشتر به شهر بغداد سفر کرد. چرا که در بغداد، بیمارستان های مختلفی وجود داشت که در آنان دانشجویان پزشکی می توانستند، علم را به عمل نزدیک سازند. از طرف دیگر دستگاه خلیفه، مبلغ قابل ملاحظه ای برای پزشکان و ملازمان آنان و همچنین تهیه دارو اختصاص داده بود.
رازی دانشمند و پژوهشگری پرکار بود. او در کتاب "سیره فلسفی"، خود را اینگونه وصف می کند: "کوشش و پشتکار من در فراگیری دانش به اندازهای بود که به خط تعویذ (خط ریز) بیش از 20 هزار ورقه چیز نوشتم و پانزده سال از عمر خود را شب و روز در تالیف جامع کبیر(کتاب حاوی) صرف کردم و بر اثر همین کار در نیروی بینایی من سستی پدید آمده و عضله دستم گرفتار سستی شده و من را از نوشتن محروم ساخته است. با این همه، از جست و جوی دانش باز نماندهام و پیوسته به یاری این و آن میخوانم و بر دست ایشان مینویسم."
رازی در کوتاهترین زمان، به شهرت جهانی رسید، به طوری که حُکام و فرمانروایان او را به نزد خود میخواندند. رازی دعوت آنان را می پذیرفت و گاهی نیز رساله و کتابهایی به نام آنها می نوشت. برای نمونه، هنگامی که به درخواست ابوصالح منصور بن اسحاق سامانی، به زادگاه خود ری بازگشت و ریاست بیمارستان شهر را پذیرفت، کتاب "طب المنصوری"(Liber Almansoris) را به نام او نوشت که یکی از معروف ترین نوشتههای او در اروپا است.
رازی با وجود ارتباط تنگاتنگی که با بزرگان و فرمانروایان داشت، با عموم مردم نیز ارتباط گرم و صمیمی ای داشت. او نسبت به فقرا و بینوایان بسیار مهربان و رئوف بود. ابن ندیم در کتاب الفهرست خود میگوید: "رازی با همه مردم، به ویژه فقرا و بیمارانش مهربان بود. او به عیادت بیماران فقیر خود میرفت و مقرریهای کلانی برای آنها می گذاشت." رازی در کتابی به نام "صفات بیمارستان" می نویسد:" هر کسی لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصههای ویژهای باشد." رازی با افراد کمسواد که خود را طبیب و حکیم مینامیدند و حتی اطرافیان بیمار که در امر طبابت دخالت میکردند، به شدت مخالفت میکرد. رازی همچنین اسراف در دارو را جایز نمی دانست. او تا جای ممکن از دادن دارو به بیماران پرهیز می کرد. اگر مجبور می شد، در وهله اول با داروی ساده و اگر در این حالت نیز جواب نمی گرفت، داروهای ترکیبی را تجویز می کرد. رازی بر این عقیده بود که: "هرگاه طبیب موفق شود، بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیدهاست."
رازی دانشمندی بسیار نوآور بود و پیروی کورکورانه از دیگران را روا نمیدانست. او همواره به دنبال ایجاد روش های نوین برای بهره برداری بیشتر از علوم پزشکی بود. رازی در بیمارستان، در حالی که شاگردانش و شاگردان شاگردانش پیرامون او را گرفته بودند، به انجام کارهای خود مشغول می شد. هر بیماری که به بیمارستان وارد میشد، نخست در نزد شاگردانِ شاگردان معاینه می شد و اگر مسالهای برای آنها دشوار میآمد، با شاگردان اصلی رازی مطرح میشد. اگر آنها نیز در تشخیص بیماری در میماندند، به خود رازی مراجعه میکردند. این شیوه سازماندهی پزشکان از یادگارهای رازی است که هنوز هم در بسیاری از بیمارستان های آموزشی جهان رعایت میشود.
در دوران کاری رازی، تشریح جسد انسان رواج نداشت، و اصولاً این کار را ناپسند و خلاف آموزههای دینی میدانستند. اما رازی در کتابهای خود از جمله کتاب طب منصوری از تشریح استخوانهای و عضلات، مغز، چشم، گوش، ریه، قلب، معده و کیسه صفرا و... سخن گفتهاست و نحوه قرار گرفتن ستون فقرات و سوراخها و زائدههای آن و نخاع شوکی را به خوبی شرح دادهاست. رازی اولین پزشکی است که بعضی از شعب اعصاب را در سر و گردن شناخته و راجع به آنها توضیحاتی دادهاست.
رازی همچنین از معدود افرادی است که در روزگار خود، به علم تغذیه و نقش آن در سلامتی تاکید دارد. او کتابی به نام «منافع الاغذیه و مضارها» (منافع غذا ها و مضرات آنها) دارد، که یک دوره کامل بهداشت غذایی است. این کتاب در چندین فصل نگارش شده است. رازی در این کتاب به خواص مواد غذایی، علل اشتها و بی اشتهایی، هضم غذا، ورزش، غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی پرداخته است.
رازی نخستین کسی بود که روند تبدیل کیمیاگری را به علم شیمی آغاز کرد. به خاطر روش بررسی علم شیمی توسط رازی، می توان او را از مؤسسان علم شیمی نامید. دکتر "ژولیوس روسکا"(Julius Ruska)، شیمیدان آلمانی که تحقیقاتی درباره آثار رازی انجام داده است، می نویسد: "رازی برای اولین بار مکتب جدیدی در علم کیمیا به وجود آورده است که آن را مکتب علم شیمی تجربی و علمی می توان نامید." کشف دو ماده اسید سولفوریک و الکل از یافته های مهم علمی اوست. علاوه بر آن توانست از ترکیب مس با سرکه، زنگار (استات مس) تهیه کند و از آن به عنوان ماده ضدعفونی کننده استفاده کند. تهیه اسید سیتریک از نارنج و آرسنیک از زرنیخ و کاربرد آن به عنوان مرگ موش از دستاوردهای دیگر رازی است.
رازی در بسیاری از علوم طبیعی و ماوراطبیعه تبحر داشته و کتاب های متعددی درباره این علوم به رشته تحریر در آورده است. نخستین فهرست از نوشتههای رازی را خود او فراهم کرده است که ابنندیم، کتاب شناس معروف قرن چهارم هجری، آن را در کتاب "فهرست" آورده است. ابوریحان بیرونی نیز کتابی پیرامون نوشتههای رازی نوشته است که پاول کراوس (Paul Kraus) آن را با عنوان "رساله ابیریحان در فهرست کُتب محمد بن زکریای رازی" به چاپ رساند. بر اساس این رساله، رازی 184 کتاب در موضوعهای گوناگون پزشکی، طبیعیات، منطق، ریاضیات و اخترشناسی، تفسیر و تخلیص کتابهای فلسفی و پزشکی دیگران نوشته است.
یکی از معروفترین کتاب های او حاوی یا جامع کبیر است. حاوی(Liber continens) بزرگترین دانشنامه پزشکی است که در آن نظریههای پزشکان پیش از رازی گردآوری شده است. او در این کتاب نظر پزشکان را بی آن که در آنها تغییری دهد، آورده و هر مطلبی را از هر کجا گرفته، منبع آن را نوشته است. این کتاب در سال 1297 میلادی به زبان لاتینی ترجمه شد. طب منصوری (Liber Almansoris) کتاب دیگری از زکریای رازی است. این کتاب پس از حاوی مهمترین اثر پزشکی رازی به شمار میآید. رازی در این کتاب، مفاهیم پایهی پزشکی را در ده مقاله آورده است. مقاله نهم این کتاب، با عنوان"درباره درمان همه بیماریها از فرق سر تا نوک پا" است. این مقاله در اروپا به صورت جداگانه نیز به چاپ رسیده و تا پایان قرن پانزدهم، جزئی از برنامه دروس دانشگاه های پزشکی اروپا به شمار می آمد.
رازی سالهای پایانی زندگی خود را در ری گذراند و دانشجویان زیادی از او درس گرفتند و پزشکان چیرهدستی شدند. در همان سالها بود که چشمان رازی آب آورد و یکی از شاگردانش از طبرستان برای درمان او آمد و از استاد خود خواست اجازه دهد به درمان او بپردازد. رازی گفت که این کار بر رنج و درد من میافزاید، چرا که مرگ من نزدیک به نظر میرسد و روا نیست برای بازیافتن بینایی، خود را دچار رنج و سختی سازم. به همین صورت نیز شد. محمد بن زکریای رازی، در سال ۳۱۳ هجری قمری در زادگاهش، شهر ری، چشم از جهان فرو بست.
-----------------------