ادبیات جهان میراث دار زبان و ادب فارسی
(last modified Mon, 18 Sep 2017 14:37:31 GMT )
سنبله 27, 1396 19:07 Asia/Kabul
  • زبان پارسی
    زبان پارسی

27 سنبله روز شعر و ادب فارسی است. شعر و ادب شناسنامه هویتی ایرانیان است و از قدیم الایام، ایران به عنوان سرزمین عطر و گل و زیبایی و داستانهای دلاویز در جهان شناخته شده است.

امروز 27 سنبله روز شعر و ادب فارسی است. شعر و ادب شناسنامه هویتی ایرانیان است و از قدیم الایام، ایران به عنوان سرزمین عطر و گل و زیبایی و داستانهای دلاویز در جهان شناخته شده است. به باور «آبل بونار» شاعر معاصر فرانسوی:

«ممکن است کسی که همه کشورهای آسیا را در نوردیده، در همه آنها به سیاحت پرداخته و با مردم آنها درآمیخته است، از فلسفه هند سرمست گردد، از عظمت چین به حیرت افتد و از نبوغ ژاپن در شگفت آید؛ ولی بی گمان از هنر ایران مسحور خواهد شد و این ملت که در همه هنرها تا  سرحد کمال درخشیده، به یکی از آنها بیشتر دل بسته است، و آن شعر و ادب است.»

روز شعر و ادب فارسی

آشنایی جهان با شعر و ادب فارسی در شرق به دوران غزنویان و در غرب به جنگهای صلیبی باز می گردد، به باور شرقشناسان: افسانه‌ها، شعر و قصه‌های ایرانی از طریق اسپانیا، از دنیای اسلام وارد سنت ادبی اروپای قرون وسطی شد و جزء آن گردید و علاقه‌ خاص به مشرق‌زمین، سرزمینهای رازآمیز، و فریبای مسلمانان، در بین آنان پیدا شد که همین علاقه در بسیاری از داستانها و قصه‌های سده‌های میانه اروپا نیز انعکاس یافته است.

«گروسه»‌  ( Grousset ) مستشرق‌ فرانسوی‌ درباره ایران‌ می‌نویسد: «اگر به‌ عنوان‌ یک‌ نفر خارجی‌ اجازه‌ اظهار نظر داشته‌ باشم‌، باید بگویم‌ ایران‌ حق‌ بزرگی‌ بر گردن‌ بشر دارد. زیرا به‌ شهادت‌ تاریخ‌، ایران‌ با فرهنگ‌ نیرومند و ظرایف‌ اسلامی‌ خود در طی‌ قرون‌، وسیله تفاهم‌، توافق‌ و هماهنگی‌ را در میان‌ ملل‌ ایجاد کرده‌ است‌، به‌ طوری‌ که‌ آنها فلسفه‌، فکر و آرمانی‌ واحد پیدا کرده‌اند. در اثر اندیشه‌ها و اشعار ایران‌، نژادهای‌ مختلف‌ دارای‌ ایمان‌ و عقیده مشترک‌ شده‌اند. شاعران‌ ایران‌ جهانی‌ را متمتع‌ کرده‌اند. احساساتی‌ که‌ شاعران‌ ایرانی‌ ابراز می‌دارند، دقیقاً یک‌ فرانسوی‌ را مانند یک‌ هندی‌ و یک‌ ترک‌ را مانند یک‌ گرجی‌ تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد. باید گفت‌ عارفان‌ ایران‌ با اینکه‌ کاملاً مسلمانند اما همان‌ قدر، قلب‌ یک‌ مسیحی‌ را به‌ تپش‌ درمی‌ آورند که‌ دل‌ یک‌ برهمن‌ را و به‌ همین‌ جهت‌ به‌ تمام‌ بشریت‌ تعلق‌ دارند

مقبره حافظ در شیراز

یرژی بچکا، دانشمند اهل چکسلواکی معتقد است که: «ادبیات فارسی رتبه اول ادبیات عاشقانه جهانی را از آن خود کرده است و در تمام دوران هزار ساله شعر فارسی جای برجسته و مقام مقدم به حافظ  داده می شود. حافظ مطلقاً بزرگترین شاعر در این زمینه در تمام ادبیات جهان و در تمام طول تاریخ است.»

گوته شاعر بزرگ آلمان که سخت فریفته و شیفته حافظ و اشعار او شده بود غرق در افکار و اندیشه های حافظ آرزوی برادری او را کرده و در اثر جاویدانش «دیوان شرقی» می گوید: « ای حافظ، سخن تو همچون ابدیت بزرگ است، زیرا آن را آغاز و انجامی نیست. کلام تو چون گنبد آسمان تنها به خود وابسته  است و میان نیمه غزل با مطلع و مقطعش فرقی نمی توان گذاشت، چه همه آن در حد جمال و کمال است.

تو آن سرچشمه فیاض شعر و نشاطی که از آن هر لحظه موجی از پس موج دیگر بیرون می‌تراود. دهان تو همواره برای بوسه زدن و طبعت برای نغمه سرودن و دلت برای مهر ورزیدن آماده است.

اگر هم دنیا به سر آید، آرزو دارم که تنها، ای حافظ آسمانی، با تو و در کنار تو باشم و چون برادری توأم، در شادی و غمت شرکت کنم. و چون تو عشق ورزم، زیرا این افتخار زندگی من و مایه حیات من است.

حافظا دلم می خواهد از شیوه غزلسرایی تو تقلید کنم. چون تو قافیه پردازم و غزل خویش را به ریزه کاری های گفته تو بیارایم. نخست به معنی اندیشم و آن گاه بدان لباس الفاظ پوشم. هیچ کلامی را دو بار در قافیه نیاورم مگر اینکه با ظاهری یکسان معنایی جدا داشته باشد. دلم می خواهد همه این دستورها را به کار بندم تا شعری چون تو، ای شاعر شاعران جهان سروده باشم

گوته- مقبره حافظ

ترجمه های اشعار حافظ به آلمانی اندیشمندان بسیاری را شیفته و مبهوت این اعجوبه شرق کرده است. نیچه اشعار حافظ را عمارتی پرشکوه می داند. شعر حافظ آنچنان او را مسحور خود کرده که از آن به عنوان یک پدیده خارق العاده نام می برد، پدیده ای که خلق آن ناممکن به نظر می رسد. آنقدر ناممکن که بگویی موشی کوه زاییده است. افکار بلند حافظ اعجاب او را برانگیخته است تا آنجا که می گوید:

پرشکوه تر از هر عمارتی است

میکده ای که تو ساخته ای برای خویش

فزون تر از عطش همه جهان است

شراب خمره‌های میکده ات

پرنده ای که ققنوس نام داشت

مهمان منزل تو بوده است

موشی که کوه زایید

تو، خود، بوده ای.

تو، همه و هیچ کس

باده و میکده‌ای

ققنوس، موش و کوهی.

جاودان در خود فرو می شوی

و جاودانه از خود به فراز بال می گشایی

تو اوج فرورفتگی

و ژرفای عروجی

مست مستان مستی ای

دیگر برای چه

برای چه شراب می خواهی. (نیچه)

اندیشمند فرانسوی «فوشه دو کور» گویی که با شعر حافظ زندگی کرده که معتقد است: "شعر حافظ  برای تمامی لحظه های زندگی است. بیان عاشقانه حافظ در چارچوب اسلامی شکل گرفته، چارچوبی که در آن، مضمون توحید بسیار قوی است. مخاطب عشق، تنها یک موجود واحد است و عشق، عشقی است کامل، یگانه، حسادت آمیز و بیگانه با غیر. مضمون عشق حافظ از محیطی عارفانه برگرفته شده است.»

آنچه موجب شیفتگی اندیشمندان بزرگ جهانی از شرق تا غرب شده است، اندیشه ها و افکار متعالی منتشر در شعر بزرگان ادب فارسی است. پرسشهای فلسفی خیام، عشق عارفانه مولوی، خردگرایی فردوسی و حکمت سعدی شیفتگان بسیاری در سراسر جهان دارد. در روزگاری ترجمه منظوم رباعیات خیام توسط فیتز جرالد انگلیسی پس از کتاب مقدس و نمایشنامه های شکسپیر، پر فروشترین کتاب جهان شد. از حد یک شعر گذشت، یک شعار شد، نماد و نشانه یک خیزش گردید و در خلال قرن بیستم خانه ای در انگلستان و امریکا و قفسه دانشجویی در این دو کشور نبود که نسخهای از رباعیات خیام در آن نباشد.  خیام به خانه های اروپاییان رفته و کتاب بالینی آنان شده بود تا آنجا که سربازان انگلیسی در دو جنگ جهانی این کتاب را همراه خود میبردهاند.

مقبره خیام در نیشابور

ریچارد لوگا لیپین شاعرانگلیسی با مطالعه ترجمه رباعیات خیام گفته است:« شاید بتوان گفت که رباعیات در اصل خود یک گل نیست بلکه برگهای گل سرخ است که از مجموع آنها گلی به وجود می آید ونیز شاید که ترجمة فیتز جرالد به منزلة شکفتگی این گل باشد. گلبرگها از ایران آمدند لیکن جادوگری انگلیسی به افسون خویش از آنها گل سرخ روحپروری ساخت. گل سرخی مرکب از صد و یک گلبرگ ، که از جهت زیبایی و خوشبویی هیچ گلی به پای آن نمیرسد

ترجمه اشعار مولوی نیز در حکم انقلابی در ادبیات جهان به شمار می رود. ترجمه دیوان شمس بالاترین تیراژ را در مدتهای مدید به خود اختصاص داده است. جهان پیام مولوی را شنیده و مست زمزمه های عاشقانه او شده است. به باور هرمان اته :" سماع رمزی است از حرکات دوری افلاک و از روانی که مست عشق الهی است. مولانا چون  از حرکات موزون این رقص جمعی مشتعل می شد و از شوق راه بردن به اسرار وحدت الهی سرشار می گشت، آن شکوفه های بی شمار غزلیات مفید عرفانی را می ساخت که دیوان بزرگ او را تشکیل  می دهد. دیوانی که اشعار آن از لحاظ معنی و زیبایی زبان و موزونیت ابیات، جواهر گرانبهای ادبیات جهان محسوب می شود.»

شاهنامه بی گمان یکی از شکوهمند ترین یادگارهای نبوغ بشری است و با حماسه های جهانی هومر و دانته برابری می کند و در قدرت، ظرافت، پاکی، روشنی، لطافت، سبک و زبان با برجسته ترین نمونه های یونانی همسنگ است. شرقشناسان به ویژه شرقشناسان روسی شاهنامه فردوسی را دُرّ نایاب گنجینه ادبیات جهانی می دانند . برتلس ایرانشناس و مصحح روسی شاهنامه بر این باور است که : "مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت، نام پر افتخار شاعر بزرگ فردوسی هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود، جاوید خواهد بود. فردوسی شاهنامه را با خون دل نوشت و به این قیمت خریدار محبت و احترام ملت ایران نسبت به خود گردید و یکی از بهترین دُرر نایاب را به گنجینه ادبیات جهانی افزود."

یان ریپکا اندیشمند و شرقشناس اهل چکسلواکی، فردوسی را رستم ادبیات فارسی دانسته، رستمی که برای ادبیات فارسی تلاش بسیار کرده است. به نظر وی: «فردوسی در سراسر ادبیات فارسی چون تهمتن قد برافراشته است. نامش به وسیله تألیفات بی شمار خاورشناسان و ترجمه هایی که از اثر وی به عمل آمده، مدتهاست که در اروپا و به طور کلی در سرزمینهای وسیعی در آن سوی مرزهای فرهنگی ایران مشهور است. داستان شاهنامه  ناظر بر یک حماسه نوع بشر و جلوه گاه آن یعنی تاریخ ایران است.

شاهنامه سند تاریخی باارزشی است که سنتهای گذشته را با نهایت امانت حفظ کرده، با وجود همه خیال پردازیها و مجازهایی که در آن به کار رفته است، از حقایقی پرده بر می دارد که نه تنها برای تاریخ بلکه همچنین برای سرآغاز تاریخ و بررسی جوامع ابتدایی بشری حائز اهمیت است، و اوضاع اجتماعی و طرز زندگی در روزگار ساسانیان و پاره‌ای از نکات تاریخی را بهتر از همه منابع عربی و غیر آن روشن می سازد.»

تمثال و آرامگاه فردوسی در توس

پرفسور هانری ماسه شرقشناس فرانسوی نیز معتقد است که: « بین تمام حماسه های ایرانی کتاب شاهنامه مزیت خاص دارد. زیرا سخن از کشمکشهای دیرین ملتی است که از ملیت و استقلال خود دفاع می کند. شاهنامه شعر افتخارات و رنجهای یک ملت است، و همین بس که بتوان آن را در ردیف عالی ترین آثار ادبی جای داد.  اما شاهنامه ارزش دیگری نیز دارد . آن اینکه دو دوران بسیار متفاوت را به هم پیوند می دهد: از یک سو ایران کهن که در آن یکی از معروف ترین مذاهب دنیا پدید آمد و از دیگر سو ایران قرن یازدهم (میلادی) که سپیده و طلیعه ایران نو به شمار می آید. این حماسه ملی ، که دو دنیای زردشت و اسلام را دربر می گیرد، یکی از مؤثرترین جنبه های تحول آسیایی را مجسم ساخته است."

گلستان و بوستان سعدی جهانی را شیفته خود کرده است. سعدی آموزگار حکمت بلند پایه و ارزنده ای است که اصولاً بر مبنای نوع دوستی بنیان یافته است . در واقع آنچه بیش از همه از غربیان دل برده و آنان را مجذوب ساخته تعالیم اخلاقی سعدی است که انگیزه ای جز بشر دوستی و بزرگداشت آدمیّت و شرف انسانی ندارد. به باور امرسون نویسنده ومتفکر آمریکایی قرن نوزدهم: سعدی به زبان همة ملل واقوام عالم سخن می گوید وگفته های او همانند هومو و شکسپیر و سروانت و مونتینی همیشه تازگی دارد . امرسون کتاب گلستان را یکی از اناجیل وکتاب مقدسه دیانتی جهان می داند ومعتقد است که دستور های اخلاقی آن قوانین عمومی وبین المللی است.

آرامگاه سعدی در شیراز

آنچه گفته شد مشتی بود از خرواری و اندکی بود از هزاران گوهر تابناک شعر و ادب فارسی در آسمان ادب جهان. روز شعر و ادب فارسی بر تمامی دوستدارن زبان و ادبیات و فرهنگ ایران مبارک.

 

 

کلیدواژه