بررسی روزنامه های چاپ کابل 11 میزان 1396
"مشکلات فراروی زنان در عرصه فعالیت های اقتصادی" ،" پاکستان یک گام به پیش دو گام به پس" و "زخم تجزیه ی اسپانیا بر جان اروپا" عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ افغانستان است که در ادامه میخوانید:
روزنامه افغانستان در سرمقاله تحت عنوان "مشکلات فراروی زنان در عرصه فعالیت های اقتصادی" چنین نوشته است:
اتاق تجارت و صنایع ویژه زنان در چوکات اتاق تجارت و صنایع افغانستان در کابل گشایش یافت.
بدون تردید کسانی که در عرصه اقتصادی و تجارت کار می کنند، می دانند که این یک گام بزرگ برای حضور زنان افغانستان در عرصه فعالیت های اقتصادی و تجاری است.
اتاق تجارت و صنایع زنان می تواند زمینه حضور زنان کشور را نه تنها در عرصه های فعالیت های اقتصادی در داخل کشور بلکه در خارج کشور نیز فراهم کند. چنین رخدادی حداقل در منطقه و در میان کشورهای همسایه افغانستان بی سابقه است. اما نباید واقعیت های موجود زندگی در افغانستان را نادیده انگاشت.
نویسنده می افزاید:
مشکلاتی چون فقدان امنیت، عدم حمایت مالی از فعالیت های اقتصادی، فقدان ظرفیت های کاری زنان، عدم دسترسی به بازارهای مالی و بالا بودن میزان مالیات ها تنها بخشی از چالش های فراروی زنان در عرصه اقتصادی هستند.
وجود این همه مشکل در برابر فعالیت های اقتصادی زنان به این معنی است که اختصاص اتاق صنایع و تجارت برای زنان اگرچه یک گام بزرگ است ولی هرگز به معنای رفع موانع و مشکلات در این عرصه نیست. هنوز زنان افغانستان راه طولانی را در پیش دارند تا به خودکفایی و استقلال اقتصادی دست یابند و در مجموع در رشد اقتصادی کشور موثر واقع شوند.
" پاکستان یک گام به پیش دو گام به پس" عنوان مطلبی از روزنامه ی ماندگار است که در آن چنین آمده است:
موضع رییسجمهوری افغانستان در رابطه با پاکستان این روزها پس از اعلام استراتژی تازۀ امریکا، قطعیتر و مستحکمتر از هر زمانِ دیگری به نظر میرسد. او در نشسـت خبری مشترک با دبیر کُل ناتو و وزیر دفاع امریکا که چند روز پیش به کابل آمده بودند، اعلام کرد که نشانه های خوبی در رابطه به حل مسایل میان پاکستان و افغانستان به وجود آمده اما هنوز زود است که در این مورد قضاوت کرد .به همین دلیل نیز او نخواست بیشتر از این در خصوصِ این تغییرات جزییات ارایه کند. اما برخی منابع میگویند که تلاشهایی از هر دو جانب برای حل قضـایا بهوجود آمده و در این میان، حالا پاکستان بیشتر از افغانستان تمایل نشان داده که دوباره گفتوگوهای میان دو کشور از سر گرفته شود و مشکلاتِ بهوجود آمده از راههای دیپلوماتیک حلوفصـل شوند.
نویسنده می افزاید :
گفته میشود که رییس جمهور غنی به جنرال باجوا گفته است که «این یک فرصتِ تاریخی برای دو کشور است تا در یک ساختار زمانی مشخص و بر اساس یک نقشۀ راه به گفتوگوها ادامه دهند». اما آیا آنگونه که ارگ ریاست جمهوری خوشبین به نظر میرسد، احتمال دارد که اینبار پاکستان از تمامیتخواهیهایش در رابطه با افغانستان دست بردارد و به گونهیی رفتـار کند که به حل تنشهای به وجود آمده میان دو کشور و تأمین امنیت در منطقه و افغانستان منجر شود؟به نظر میرسد که با وجود برخی امیدواریهای ناچیز در رابطه با پاکستان، هنوز دولتمردانِ کشور همچنان دچار تخیلبافی و بزرگنماییِ دستارودهایشان هستند. پاکستان شاید به دنبال اعلام اسـتراتژی تازۀ امریکا که این کشور را به پناه دادن به گروههای تروریستی در خاکش متهم کرده، مقداری دچار سراسیمهگی و تشویش به نظر برسد، ولی این سراسیمهگی و تشویش به هیچ صورت نمیتواند مستمسکی برای تغییر سیاستهای کلانِ این کشور در منطقه محسوب شود.
و "زخم تجزیه ی اسپانیا بر جان اروپا" عنوان سرمقاله ی روزنامه انصار است که در آن چنین آمده است:
از دو سال قبل که انتخابات پارلمانی در کاتالونیا برگزار شد، وضعیت این منطقه در شمال شرق اسپانیا به طور کلی تغییر کرد. دو حزب جداییطلب 72 کرسی از مجموع 135 کرسی پارلمان محلی را فتح کردند و با این نتیجه، مبدل به قدرتمندترین احزاب در پارلمان محلی شدند که اکثریت کرسیهای آن را در اختیار دارند. هر دو حزب با آن پیروزی تنها به تشکیل دولتی ملیگرا اکتفا نکرده و پیروزی خود را به مثابه نقطه شروعی برای جدایی منطقه کاتالونیا از اسپانیا دانستند، به نحوی که آرتور ماس، رئیس قبلی دولت محلی، وعده داده بود که با پیروزی در آن انتخابات به رویای استقلال کاتالونیا تا سال 2017 تحقق خواهد بخشید.
انصار می افزاید :
کاتالونیا با قدرت اقتصادی خود میتواند زخم عمیق تجزیه را نه تنها بر چهره اسپانیا بلکه بر اروپا وارد کند. کنستانتین ورونوف، محقق انستیتوت اقتصاد جهانی روسیه، فهرست استقلالطلبی در اروپا را متنوع میداند که میتواند از استقلالطلبی در جزیره گرینلند تا جزایر فارر دانمارک، پادانیا در شمال ایتالیا، باسک در اسپانیا، جزیره کرس فرانسه و ایرلند شمالی را دربر بگیرد. او حتی نگاهی به ایالت باواریا در جنوب آلمان میاندازد که احساسات ملیگرایانه قوی دارد و میتواند رو به تجزیهطلبی بیاورد. همهپرسی روز یکشنبه در کاتالونیا میتواند زخم تجزیه را در اروپا عمیقتر از آنچه کند که تصور میشود و این زخم از اسپانیا به دیگر کشورهای اروپایی هم وارد شود. حالا باید دید که رهبران اروپایی برای پیشگیری از این زخم چه میکنند؛ آیا با دولت مرکزی اسپانیا هم صدا شده و آن را در کاتالونیا درمان میکنند یا خطر سرایت آن بهکشور خود را به جان خواهند خرید؟!