آمریکا، سرکوبگر جنبش های مردمی
درحالی که در چند روز اخیر برخی شهرهای ایران، شاهد تجمع هایی برای اعتراض به گرانی، بیکاری و اوضاع معیشتی بود، دولت آمریکا با سوء استفاده از این موضوع، به مداخله در امور داخلی ایران پرداخته است. د رادامه سعی داریم تا در مجموعه برنامه ای (6 قسمتی) به سرکوب جنبش های مردمی (چه در داخل و چه خارج کشور ایالات متحده) توسط دولت امریکا بپردازیم. با ما همراه باشید.
دولت آمریکا در ادامه مداخلات خود در ایران، تلاش کرد یک موضوع معیشتی داخلی ایران را، جهانی کند. آمریکا برای دستیابی به این، روز جمعه 5 ژانویه 2018 با وجود مخالفت بسیاری از کشورها، خواستار برگزاری نشست شورای امنیت در مورد اعتراض های مردم ایران شد. آمریکا در این نشست به اهدافش نرسید و شورای امنیت با ورود به بحث اعتراضهای ایران مخالفت کرد. با این حال، این سئوال بار دیگر در اذهان سیاستمداران و مردم جهان مطرح شد که دولت آمریکا که ادعای حمایت از مردم ایران را دارد، خود چگونه با جنبش های اعتراضی مردم آمریکا برخورد کرده است؟ به عنوان نمونه خانم "ماریا زاخارووا" سخنگوی وزارت خارجه روسیه در این باره در صفحه فیسبوک خود نوشت: "شکی نیست که نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل – خانم نیکی هیلی- حرف هایی برای گفتن به دنیا دارد، از جمله اینکه ایالات متحده آمریکا می تواند تجربه خود را در سرکوب معترضان با جهان به اشتراک بگذارد . مثلا آمریکا می تواند جزییات دستگیریهای گسترده و چگونگی خفه کردن جنبش اعتراضی اشغال وال استریت و یا تجربه سرکوب خونین اعتراضات شهر فرگوسن در ایالت میسوری را بیان کند. "واقعیت این است که آمریکا به عنوان مدعی دفاع از حقوق بشر، پرونده سیاهی از سرکوب جنبش های اعتراضی مردم خود را دارد. در مجموعه گفتاری که از امروز تقدیم حضورتان می شود، برخی از این حقایق را باهم مرور می کنیم.
در سادهترین تعریف، جنبش اجتماعی را شکلی از رفتار اجتماعی تعریف کرده اند که به واسطه آن، گروه عظیمی از انسانها، اعتراض و نارضایتی خود را در قالب عمل جمعی (collective action) از وضع موجود بیان میکنند. این نارضایتی میتواند طیف وسیعی از موضوعات را در بر گیرد / از نابرابری و تبعیض گرفته تا رفاه و بهبودی اوضاع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه. روش اغلب جنبشهای اجتماعی، برپایی اعتراضات مسالمتآمیز خیابانی است، اما شیوههای دیگر نافرمانی مدنی نیز از اعتصابات شهری گرفته تا تظاهرات خشن، رایج است. در جنبشهای اجتماعی، عمل جمعی همواره معطوف به تغییر وضعیت است. این تغییر وضعیت میتواند در حوزه حقوق مدنی یا اجتماعی یا حتی تغییر نظامهای سیاسی و یا تغییر بنیادین یک قانون باشد. در دو قرن اخیر جنبش های اجتماعی متعددی در بسیاری از کشورهای جهان به وجود آمده است. امریکا نیز در تاریخ خود، چندین جنبش اعتراضی را پشت سر گذاشته که با وجود سرکوب ها، بارها تکرار شده است.
یکی از مهمترین جنبش های اجتماعی که در قرن بیستم در آمریکا رخ داد «جنبش حقوق مدنی سیاهان آمریکا» (Black civil rights movements in America) بود . هدف اصلی این جنبش، لغو تبعیض سیستماتیک و جداییسازی نژادی در آمریکا بود و به رفتار نهادها و سازمانهای دولتی آمریکا به دلیل سیاست تبعیض سیستماتیک علیه شهروندان سیاه، معترض بود. گرچه در این دوره، مبارزات بدون خشونت بود اما نافرمانیهای مدنی باعث ایجاد بحرانهای متعدد در میان فعالان و دولتهای محلی، ایالتی و فدرال در آمریکا شد که دولت، جامعه و اصناف را وادار به جبهه گیری در برابر بی عدالتیهایی می کرد که سیاهپوستان آمریکایی با آن مواجه بودند .
از اتفاقات مهم این جنبش در ۲۸ اوت ۱۹۶۳، راهپیمایی ۲۰۰ هزار فعال جنبش حقوق مدنی و برابری نژادی به سوی واشنگتن بود که با سخنرانی معروف مارتین لوتر کینگ با عنوان «من یک رویا دارم-I have a dream » برگزار شد. در این دوره اعتراضی، مالکم ایکس رهبر سیاه پوست مسلمانان آمریکا در ۲۱ فوریه ۱۹۶۵ در هارلم نیویورک ترور شد و این ترور نشان داد که نژاد پرستی و تبعض به بخشی از هویت جامعه امریکا تبدیل شده است .
الغای بردهداری با تصویب اصلاحیه سیزدهم قانون اساسی آمریکا در سال 1865 اعلام شد، اما نژادپرستی هرگز در جامعه آمریکا از بین نرفت. بسیاری از سیاهپوستان در فقر و تنگدستی زندگی میکردند و حتی کودکان آنها اجازه نداشتند در مدارس سفیدپوستان تحصیل کنند. سیاهپوستان از بسیاری از حقوق مدنی محروم بودند. حق مالکیت برای آنها با محدودیتهای ویژهای به رسمیت شناخته می شد و این افراد ، حق تصدی پستهای مهم سیاسی را نداشتند. سیاهپوستان همچنان از ورود به اماکن مخصوص سفیدپوستان از جمله باشگاهها و رستورانها محروم بودند. حتی در برخی از شهرهای جنوب آمریکا ، سیاهپوستان حق نداشتند در اتوبوسهای عمومی روی صندلی مخصوص سفید پوستان بنشینند. بازداشت زن سیاهپوستی به نام "رزا پارکس" به دلیل بلند نشدن از روی صندلی یک اتوبوس عمومی برای یک سفیدپوست، انگیزه لازم را در "مارتین لوتر کینگ"، برای رهبری جنبش مبارزاتی سیاهپوستان در سالهای 1942تا 1968 به وجود آورد.
مبارزات سیاه پوستان منجر آمریکا به تصویب قانون از میان رفتن تبعیض علیه اقلیتها در حقوق مدنی در سال 1964 شد. شواهد موجود اما نشان میدهد که در آمریکا که همواره مدعی رعایت حقوق بشر است هنوز حقوق بسیاری از شهروندان رنگین پوست رعایت نمی شود. مطالعات مختلف حاکی از خیزش دوباره جریان آپارتاید در محلهای کار در ایالات متحده است و تبعیض در واگذاری مشاغل و درآمدها سبب شده است متوسط درآمد خانوارهای سیاهپوست ، همواره کمتر از سفید پوستان باشد. شاید بارزترین نمود رفتارهای نژادپرستانه را بتوان در برخورد نیروهای امنیتی و پلیس آمریکا با سیاهان مشاهده کرد. "ورنیلا راندال" استاد دانشگاه دیتون آمریکا در مصاحبه ای با دیدبان آمریکا به این واقعیت اشاره کرد و گفت: "بخش مهمی از مشکل نژادپرستی در آمریکا به مسئولیتناپذیری پلیس در خشونت علیه سیاه پوستان مربوط است. آنها در قتل سیاه پوستان و خشونت علیه آنها محتاط نیستند زیرا مجازاتی برای آن وجود ندارد." نتیجه این تبعیض امنیتی و قضایی، خیزش سیاه پوستان در سال 2014 بود.
ناآرامیهای سال 2014 در شهر فرگوسن که در اعتراض به کشتهشدن یک نوجوان سیاهپوست به دست یک پلیس نژاد پرست اغاز شد، آمریکا را در برابر موج بزرگی از خشم و اعتراض قرار داد . این اعتراضات پس از اعلام حکم دادگاه رسیدگی کننده به اتهامات "دارن ویلسون" افسر پلیس به دلیل شلیک به "مایکل براون" و کشتن وی آغاز شد. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی در باره وقایع فرگوسن نوشت: یکی از ماموران سفید پوست پلیس ایالت میسوری آمریکا، " مایکل براون " 18 ساله را در حالی که دستهایش را به نشانه تسلیم بالا برده بود ، با شلیک گلوله از پای درآورد.
دکتر "مایکل ام بادن" رئیس سابق پزشکی قانونی شهر نیویورک که خانواده براون وی را برای کالبد شکافی استخدام کرده بودند اعلام کرد: براون دو بار از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفت و چهار گلوله نیز به بازوی راست این نوجوان آمریکایی شلیک شده بود.
مسئولیت ناپذیری مراجع قانونی آمریکا درقبال قتل این جوان سیاه پوست ، سبب اعتراضات بیسابقه سیاه پوستان در ایالتهای میسوری، کالیفرنیا و واشنگتن شد که در بسیاری موارد با خشونت شدید پلیس سرکوب شد. زمانی که جنبش اعتراضی سیاه پوستان در شهرهای مختلف بالا گرفت ، پلیس به شدت با آنها درگیر شد و بارها با استفاده از گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی، مردم معترض را سرکوب کرد. همچنین تعداد زیادی از معترضان توسط نیروهای امنیتی و گارد ملی آمریکا بازداشت و روانه زندان شدند.
خبرنگاران زیادی حتی از سایر کشورها به شهر فرگوسن آمریکا آمدند تا از ادامه سرکوبها و درگیریها در این شهر گزارش تهیه کنند.
خبرنگار شبکه تلویزیونی سی ان ان در گزارشی اعلام کرد، در حالی که صدها نفر به صورت مسالمت آمیز به سوی مرکز فرماندهی پلیس راهپیمایی می کردند، ناگهان به دلیلی نامعلوم ، نیروهای پلیس آمریکا با خودروهای زره پوش خود بیرون آمدند و گلولههای گاز اشکآور و بمبهای دودزا شلیک کردند. وی با اشاره به این که شرایط بسیار وحشتناک بود؛ تأکید کرد: ما با چشمان خود شاهد بودیم که نیروهای پلیس گلولههای پلاستیکی به سمت تظاهرکنندگان شلیک کردند.
این برخوردهای خشونتآمیز سبب شد سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر در سال 2014 بارها در مورد برخورد پلیس با معترضان، به مقامات ایالتی و فدرال آمریکا هشدار دهند . "بان کی مون" دبیر کل وقت سازمان ملل هم از مقامات آمریکایی خواست به حقوق مردم آمریکا در تظاهرات مسالمت آمیز و آزادی بیان در اعتراض های شهر فرگوسن ایالت میسوری ، احترام بگذارند. سازمان عفو بین الملل در گزارشی که 23 اکتبر سال 2014 منتشر کرد، شیوه برخورد با معترضان به قتل مایکل براون را مورد انتقاد قرار داد و از دولت آمریکا و مسئولان ایالت میسوری خواست به حق اعتراض مسالمت آمیز مردم شهر فرگوسن احترام بگذارند. سازمان دیدبان حقوق بشر هم در 19 نوامبر سال 2014، در گزارشی از آمریکا خواست با معترضان در ایالت میسوری برخورد مناسبی داشته باشند و حقوق اساسی آنها برای اعتراض علیه وضعیت موجود سیاه پوستان را رعایت کنند. دیدبان حقوق بشر نیز استفاده گسترده از گاز اشک آور و ممانعت از برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز را نقض حقوق بشر تلقی کرد.
به طور یقین داستان نژادپرستی در آمریکا با جنبش اعتراضی شهر فرگوسن پایان نیافته است و با دیدگاه نژادپرستانه ای که در دستگاه های حاکم این کشور وجود دارد ، می توان انتظار خیزش های مجدد سیاه پوستان را در آمریکا داشت .