Pars Today

در جامعه اسلامی ، سه چهره از زن  حضور دارد . یکی زن سنتی و مقدس مآب ، دیگری چهره زن متجدد و اروپایی وار و یکی هم چهره فاطمه ( س ) و زن فاطمه گونه .

در جامعه اسلامی، سه چهره از زن حضور دارد. یکی زن سنتی و مقدس مآب، دیگری چهره زن متجدد و اروپایی وار / و یکی هم چهره فاطمه (س) و زن فاطمه گونه / که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهره ای به نام زن سنتی ندارد. زن سوم ، زنی است که قدرت انتخاب دارد ، نه چهره موروثی را می پذیرد و نه چهره تحمیلی صادراتی دشمنان انسانیت را. به هردو قشر آگاهی دارد و می داند آنکه به نام سنت تحمیل می شود و در آن، زن چشم خود را بر همه تحولات و تغییرات اجتماعی می بندد، مربوط به اسلام نیست. حتی امروز هم آنچه از غرب می آید، نشانی از علم ، آزادی و انسانیت ندارد.

زن سوم، روح و عزت خود را از اسلام گرفته است و بانویی است که می خواهد در این جامعه، خودش باشد، خود را بسازد و یک بار دیگر متولد شود و در این تولد دوباره، نه ساخته وراثت باشد و نه پرداخته ی تقلید.

فاطمه، به این چهره تعلق دارد. او همه جا، در تاریخ ملت‌های مسلمان و توده‌های محروم، الهام بخش آزادی، عدالت طلبی و مبارزه با ستم و تبعیض است. فاطمه یک زن بود، چنان زنی که اسلام می‌خواهد باشد. توصیه اسلام این است که هر گونه تلاش برای زنان باید مبتنی بر آرمانها و ارزشهای اسلامی باشد تا خدشه ای به استقلال و حیثیت انسانی زن وارد نشود و او را به وادی خودباختگی و از خودبیگانگی نکشاند. تصویر سیمای فاطمه را پیامبر، خود رسم کرد و او را در کوره‌های سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پروراند و ناب ساخت. پیامبر می فرمود:

« فاطمه کارکن که  فردا من هیچ کاری برای تو نمی توانم کرد. »

و فاطمه ، به زیبایی زندگى خود را از آغاز تا فرجام، با زیباترین جلوه‌های مسئولیت‌پذیری عجین ساخت. او زنی است که بالاترین موقعیت را در بندگی خدا می بیند و نور ایمانش، او را به اوج می رساند. فاطمه یک زن مسلمان است ، زنی که به همسر و فرزند عشق می ورزد و کانون کوچک و ساده اش را از عطر محبت و همدلی پر می سازد. بانویی که حجاب و عفاف را پاس می دارد و آن را زیباترین زینت زن می شمرد اما عفت اخلاقی، او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمی‌کند. او مظهر یک زن مبارز و مسئول در برابر زمان و سرنوشت جامعه‌اش است. 
هنگامی که می بیند حقی از امامش ضایع شده و دستاورد پیامبر رو انحراف گذارده ، فاطمه شخصاً به سراغ دست اندرکاران می‌رود. هر شب، همراه علی، به مجالس آنها سر می‌زند . با آنها سخن می گوید . فضایل علی را یکایک بر می‌شمارد ، سفارش‌های پیغمبر را یکایک به یادشان می‌آورد . با نفوذ معنوی ، شخصیت بزرگ انسانی ، آگاهی سیاسی و شناخت دقیقی که از اسلام و روح و آرمان‌های اسلام دارد و نیز با قدرت منطق و استدلال استوار خویش ، حقانیت علی را ثابت می کند و عواقبی را که شتابزدگی سطحی و غافلگیری سیاسی به بار خواهد آورد بر می‌شمارد و به آنان درباره آینده ناپایدار و تیره‌ای که در انتظار اسلام و رهبری امت است، هشدار می‌دهد.

 فاطمه با  ایمان، قناعت، صبر، سخت کوشی، مهربانی، بخشش، مسئولیت پذیری و وفاداری، چگونه بودن را به زن  می آموزد . فاطمه را در اوج فله تعالی نمی توان با فرد دیگری مقایسه کرد. تنها می توان گفت : فاطمه، فاطمه است.