بررسی مطبوعات چاپ کابل 9 اسد 1397
https://parstoday.ir/dari/radio/uncategorised-i80173-بررسی_مطبوعات_چاپ_کابل_9_اسد_1397
"لزوم شکل گیری اجماع داخلی در مورد مذاکره با طالبان"،" واگذاری مناطق به طالبان برای چیست" و" خروج نیروهای امنیتی از مناطق دور افتاده؛خطرناک و چالش برانگیز "، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.
(last modified 2023-09-27T10:49:12+00:00 )
اسد 09, 1397 10:48 Asia/Kabul
  • بررسی مطبوعات چاپ کابل 9 اسد 1397

"لزوم شکل گیری اجماع داخلی در مورد مذاکره با طالبان"،" واگذاری مناطق به طالبان برای چیست" و" خروج نیروهای امنیتی از مناطق دور افتاده؛خطرناک و چالش برانگیز "، مهمترین عناوین سرمقاله روزنامه های امروز چاپ کابل است.

لزوم شکل گیری اجماع داخلی در مورد مذاکره با طالبان عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است: 

مذاکره‌ی غیرمستقیم ایالات متحده و طالبان را دکترعبدالله عبدالله رییس‌اجرایی حکومت تایید کرد. به نظر می‌رسد که سران حکومت از این مذاکرات اطلاع دارند. حتما مقام‌های ایالات متحده تمام جریان مذاکره را به اطلاع رهبران حکومت رسانده اند. رییس اجرایی از حوزه‌ای برخواسته است که پیش از سپتامبر سال ۲۰۰۱ با طالبان جنگیده بود. این حوزه بعدا متحد نیروهایی امریکایی شد و امارت ملامحمدعمر را بر  انداخت. به نظرمی‌رسد که کل جریان‌های سیاسی وقومی افغانستان از مذاکره‌ی امریکا وطالبان اطلاع دارند و حتما هر جناحی نگرانی‎ها وملاحظات خود را با امریکایی‌ها درمیان گذاشته است. حکومت هم به نمایند‌گی از کل مردم افغانستان حتما با تمام‌ جناح‌ها مشوره کرده و نظراتش را با جانب امریکایی شریک کرده است. اگر مشوره‌ی لازم صورت نگرفته باشد، ‌باید بگیرد و رییس‌جمهور نظرات مجموع نیروهای سیاسی را بشنود.

هشت صبح می افزاید : 

رییس‌جمهور غنی هم باید درمورد مذاکره و گفت‌وگو، ‌یک اجماع داخلی ایجاد کند. رهبران حکومت باید روی اجماع داخلی کارکنند تا همه‌ی جناح‌ها درهرنوع مذاکره‌ای صدای واحد داشته باشند. حکومت باید نظرات تمام جنا‌ح‌ها ونیروهای سیاسی را لحاظ کند ودر هرنوع مذاکره‌ای از کلیتی به نام افغانستان،‌ نماینده‌گی کند. هیچ نیرو  و جناح سیاسی‌ای باید  خودش را در انزوا حس نکند. همه‌ی نیروهای سیاسی و فعالان جامعه‌ی مدنی باید طرف مشوره قرار بگیرند ونظرات آنان درمورد مذاکره و صلح از سوی حکومت لحاظ شود.

منطق مذاکره با طالبان این است که این گروه شکست ناپذیراست وجنگ به بن‌بست رسیده است،‌ اگر این منطق را قبول کردیم، ‌باید بپذیریم که منزوی سازی هیچ جناح سیاسی صلح نمی‌آورد.

و واگذاری مناطق به طالبان برای چیست عنوان سرمقاله ی روزنامه ی ماندگار است که در آن چنین آمده است: 

بر اساس استراتیژی جدید، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا طرحی داده است که بر بنیاد آن باید مناطق زیادی در افغانستان به طالبان واگذار شود. به اساس طرح او باید نیروهای ارتش افغانستان از ساحات دور دست و کم‌جمعیت بیرون شوند تا طالبان در آن مناطق مستقر گردند. این چیزی است که آقای غنی به زودی آن را عملی می‌کند؛ زیرا تاکنون دیده نشده است که او خلاف سخنان و دستور امریکا عمل کرده باشد. در عین حال به نظر میرسد که دولت افغانستان در گفت‌وگوهای پنهانی امریکا و طالبان هیچ محلی از اعراب ندارد و هرآنچه که امریکا اراده کند همان خواهد شد.
در چنین وضعیتی مشخص نیست که دولت افغانستان با چه سرنوشتی مواجه می‌شود و مردم افغانستان چه سرنوشتی خواهند داشت. سال‌هاست که طرح واگذاری مناطق مهمی برای طالبان به عنوان مناطق امن یا مناطق تحت تسلط امارت اسلامی مطرح است. 

ماندگار می افزاید : 

طالبان که با سرسختی تمام در هجده‌سال گذشته در برابر دولت و نیروهای خارجی جنگیدند، حالا می‌بینند که واگذاری بخش‌های زیادی در کشور برای آنان به عنوان مهمترین خواست، در نهایت دارد به کرسی می‌نشیند. به این‌گونه طالبان به بخش‌های وسیع افغانستان به ساده‌گی حاکم می‌شوند و دولت ققط در سطح مرکز و چند ولایت و شهرهای بزرگ باقی خواهد ماند. با این حساب در کنار آنکه افغانستان به گونۀ رسمی دارای دو دولت از یک گروه با دو خواست متفاوت می‌شود که توسط امریکا به رسمیت شناخته شده‌اند. در این صورت دولت امریکا طالبان را به عنوان دولت جاگزین می‌شناسد. اما سوال این است که آیا مناطق سپرده شده به شکل رسمی برای طالبان فقط به عنوان ساحات زیر کنترل طالبان یا مناطق امن باقی می‌ماند یا اتفاقات دیگری در راه است. به نظر میرسد که این همه زحمت کشیدن ترامپ، برای واگذاری مناطقی برای طالبان عبث و بیهوده باقی نخواهد ماند و طالبان و پاکستان هم در همان حدود قانع نخواهند شد؛ آنگاه قدم دوم نیز برداشته خواهد شد و آن تلاش برای انتقال قدرت سیاسی به شکل کامل برای طالبان خواهد بود که به اساس توافقاتی میان این کشور و طالبان صورت خواهد گرفت که در آن صورت چهره‌های تکنوکرات امروزی که در حکومت تکیه زده‌اند، دوباره موقعیت پیشین شان را به عنوان سخنگویان طالبان ایفا می کنند.

و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی افغانستان ما که در سرمقاله ای تحت عنوان خروج نیروهای امنیتی از مناطق دور افتاده؛خطرناک و چالش برانگیز  چنین نوشته است: 

بر اساس گزارش روزنامه نیویارک تایمز، نیروهای امنیتی افغانستان از مناطق دور دست و کم‌جمعیت افغانستان خارج می‌شوند و بیشتر به امنیت شهرهای بزرگ و مناطق پرجمعیت تمرکز می کنند. به گفته مسئولان در وزارت دفاع جای نیروهای امنیتی را اردوی محلی می‌گیرند. 
خروج نیروهای امنیتی دولت افغانستان از مناطق دورافتاده و کم‌جمعیت تبعات منفی و پیامدهای زیان‌باری برای امنیت و ثبات افغانستان خواهد داشت. قبل از هر امری، تعریف مناطق دور افتاده و کم‌جمعیت، خود یک تعریف و تعبیر گمراه کننده و غیر‌اصولی است. تقسیم مناطق یک سرزمین به دور افتاده و نزدیک به شهرها، خصوصا در مبحث امنیت یک تعریف نادرست است. 

در پایان نویسنده می افزاید:

بسیاری از مناطق در یک کشور، با آنکه دور افتاده هستند و یا کم جمعیت‌اند و یا شاید هیچ جمعیتی نداشته باشند، اما دارای اهمیت استراتیژیک و سوق الجیشی  هستند و باید برای حفظ و دفاع از آن‌ها تلاش کرد. با توجه به این‌که افغانستان کشوری کوهستانی، با مردمی اکثرا روستایی است، و شهرها و مناطق پرجمعیت محدودی دارد، تصور حفاظت از شهرها و مناطق پرجمعیت، بدون توجه و تمرکز بر مناطق روستایی، دوردست و کم جمعیت، غیر عملی و نادرست به نظر می‌رسد. 
این طرح به طالبان فرصت تجدید قوا و حملات بیشتری را می‌دهد و حیاط خلوتی برای شان مهیا می‌کند که بتوانند به راحتی به اهداف‌شان حمله کنند. سقوط چندین ولسوالی در سال روان و سال گذشته نشانه واضحی است که نیروهای امنیتی و وزارت‌های مسئول، در قسمت هماهنگی با نیروهای محلی و دفاع از ولسوالی‌ها و ادارات دولتی ضعیف بوده و نتوانسته‌اند در هماهنگی لازم با یکدیگر و پولیس محلی از سقوط این ولسوالی‌ها جلوگیری کنند.