اسد 11, 1397 18:31 Asia/Kabul
  • رونق اقتصادی با حمایت از تولید داخلی

حمایت از تولید داخلی کشور خود با خرید محصولات بومی و داخلی کاری است که شهروندان هر کشور می توانند برای رونق بخشیدن به اقتصاد داخلی انجام دهند. این حرکت امروزه با عنوان "اقتصاد مقاومتی" مطرح شده است .

برای رونق بخشیدن به اقتصاد یک کشور، نه تنها دولت ها موظند که برنامه های اقتصادی سودبخشی داشته باشند، بلکه شهروندان هر کشور نیز مسئولیتهایی در قبال اقتصاد کشور خود بر عهده دارند. شاید دور از حقیقت نباشد که بگوییم وظیفه شهروندان در قبال اقتصاد کشور، کمتر از وظیفه دولتها در این زمینه نیست.

در ادامه به نقش شگفت انگیز شهروندان در رونق بخشیدن به اقتصاد سخن می گوییم و نمونه های قابل توجهی را برای شما عزیزان بیان می کنیم. 

                                                          

حمایت از تولید داخلی با خرید محصولات بومی و داخلی اقدامی است که شهروندان هر کشور می توانند برای رونق بخشیدن به اقتصاد داخلی انجام دهند. این حرکت امروزه با عنوان "اقتصاد مقاومتی" مطرح شده است. حمایت از تولیدات داخلی کشور خود، راهی مطمئن برای برون رفت از بحران های اقتصادی است.

بررسی تاریخ اقتصادی کشورهای مختلف به خصوص کشورهای توسعه یافته، نشان می دهد که تمامی آنها در مقطعی از تاریخ حیات اقتصادی خود، با مدیریت واردات، به حمایت و مصرف کالای داخلی روی آورده اند و به نوعی اقتصاد مقاومتی را اجرا کرده اند. در واقع شهروندان و دولت های این کشورها، در برخی مقاطع زمانی، با روی آوردن به مصرف کالاهای داخلی، فرصت تنفسی برای رقابت تولیدکنندگان داخلی با کالاهای مشابه خارجی مهیا کرده اند. این امر موجب پیشرفت و بهبود کیفیت کالاهای داخلی آنها نیز شده است تا جایی که اکنون از صادرکنندگان کالاهای داخلی خود هستند.

 

کشور کره جنوبی یکی از کشورهایی است که نیم قرن پیش، از رونق اقتصادی بی بهره بوده است لیکن با اجرای برنامه های اقتصادی متکی بر ظرفیت های داخلی توانسته به جایگاه کنونی دست پیدا کند. تولید ناخالص داخلی کره جنوبی در سال 2014 به 1450 میلیارد دلار آمریکا رسید و در جایگاه 13 جهان قرار گرفت. این کشور طی دهه های اخیر به عنوان یکی از کشورهای رو به رشد و پیشرو در شرق آسیا مورد توجه زیاد کارشناسان اقتصادی قرار گرفته است و میتواند الگوی خوبی برای دیگر کشورها در زمینه اقتصاد موفق باشد.

کره جنوبی که شاید پنجاه- شصت سال پیش از موزامبیک و بولیوی فقیرتر بود، هم اکنون جزء کشورهای پیشرفته جهان محسوب می شود. این پیشرفت فوق العاده به دلیل حمایت مردم کره از تولیدات داخلی است. کره ای ها حساسیت و تعصب بالایی نسبت به کالاهای بومی خود دارند به نحوی که به سادگی حاضر نمی شوند کالاهای خارجی مشابه مصرف کنند. به طور مثال به رغم اینکه خودروهایی از جمله محصولات تویوتا، مرسدس بنز، بی ام دبلیو و ... به نسبت خودروهای کره ای از کیفیت بالاتری برخوردارند، اینگونه خودورهای خارجی به ندرت در خیابان های کره جنوبی به چشم می خورند و اغلب مردم با اینکه درآمد لازم برای خرید این برندهای پیشرفته را دارند ولی از خودروهای داخلی خود نظیر هیوندای و کیاموتورز استفاده می کنند. جالب است بدانید با اینکه در اغلب کشورهای جهان خودروهای تشریفاتی از نوع مرسدس بنز است در کره جنوبی خودروهای تشریفاتی نیز از محصولات داخلی این کشور است.

 

پس از خاتمه یافتن جنگ جهانی دوم، یکی از کشورهایی که توانست با همت دولت و ملت خود به پیشرفت قابل توجهی دست یابد، کشور ژاپن است. اینکه چگونه ژاپن در کمتر از پنج دهه توانست به یک قدرت بزرگ آسیایی تبدیل شود و پس از چند دهه عملاً به یک قدرت اقتصادی بین المللی تبدیل شود موضوعی است که توجه اقتصاددانان جهان را به خود معطوف می سازد.

بسیاری از پژوهشگران علل توفیق ژاپن را در وهله اول به نظام آموزش و پرورش کارآ، با کیفیت و سرمایه گذاری زیاد روی پرورش منابع انسانی می دانند. این نظام تربیتی به خوبی توانسته است از کودکی مفاهیم اساسی را به دانش آموزان تعلیم دهد. سختکوشی و وفاداری افراد به سازمان هائی که در آن کار می کنند، احساس تعهد در جهت رشد و پیشرفت ژاپن، فداکاری و آمادگی برای اصلاح نارسائی ها و پذیرش اشتباهات خود، انجام کارها به صورت گروهی از جمله رفتارهای تحسین برانگیزی است که ژاپنی ها از کودکی آن را یادمی گیرند.

ژاپنی ها از کودکی یاد می گیرند که منافع ملی در اولویت قرار دارد و شهروندان باید در راستای منافع ملی شان به کار و تلاش اقتصادی بپردازند. این قاعده‌ای است که کارآفرین، بانک‌دار و فیلسوفِ کسب‌وکار قرن نوزدهم ژاپن یعنی شیبوساوا ایچی (۱۸۴۰ تا ۱۹۳۱) آن را بیان کرده است.

ژاپنى ها بعد از جنگ، روزانه بیش از چهارده ساعت کار مى کردند، تا کشور خودشان را آباد کنند و توسعه بدهند. متوسط ساعات کار ژاپنى ها در سال 1983 از تمامى کشورها بیش تر گزارش شده بود؛ یعنى 2152 ساعت که نسبت به کشور بعدى یعنى آمریکا 254 ساعت بیش تر بود. از ویژگی های مثبت شهروندان ژاپنی این است که ساده زیستی دارند و بر استفاده از تولیدات داخلی خود تاکید می کنند.

نقش آموزش و پرورش ژاپن در توسعه اقتصادی این کشور

 

یکی دیگر از کشورهای دیگری که پس از خاتمه یافتن جنگ جهانی دوم، توانست در مدت کوتاهی به اقتدار اقتصادی دست یابد، کشور آلمان است. این تغییر و تحول عظیم، به معجزه اقتصاد آلمان معروف شد.

پس از جنگ جهانی دوم، تغییرات مناسب سیاسی در این کشور بستری برای رشد اقتصادی چشم‌گیر را فراهم کرد. آلمانی ها در مسیر پیشرفت اقتصادی خود، به تقویت تولید ملی که از ارکان اصلی اقتصاد مقاومتی است توجه کردند. در اقتصاد مقاومتی، تولید ملی اولویت می یابد؛ تولید ملی نیز با حمایت دولت از کار و سرمایه داخلی محقق می شود. فرهنگ کار در میان جامعه آلمانی به یک ارزش تبدیل شده است به گونه ای که هر آلمانی نسبت به کار خود، احساس وظیفه ای شدید و محکم دارد. عزم دولت و کار و تلاش مردم آلمان این نتیجه را داد که اکنون تولیدات داخلی آلمان در زمینه های گوناگون از کیفیت فوق العاده ای برخوردار است و این کشور بزرگترین و قدرتمندترین اقتصاد در اروپا و منطقه یورو محسوب می شود .

کنترل واردات، آموزش و ارتقای مهارت به کارکنان و کارگران، تاکید بر صنایع دانش بنیان و قدرت افزا، سازماندهی و نظم، ذخیره کردن و صرفه جویی پول توسط آلمانی ها و الگوی صحیح مصرف از رازهای موفیقت آلمان در اقتصاد است. مهمتر اینکه مشاهده می شود مردم آلمان از مصرف کالاهای خارجی که گاهی دارای اختلاف قیمت و کیفیت فاحش نیز هستند به قصد کمک به تولیدکننده هموطن خود خودداری می کنند.

فرهنگ کار و حمایت از تولیدداخلی در آلمان عاملی برای رشد اقتصادی این کشور بوده است.

 

کالای داخلی و حمایت از آن یک معمای چندلایه است. کشورهایی که در این زمینه حرف‌های زیادی برای گفتن دارند، راه‌های متعددی را امتحان کرده‌اند. آنها رشد اقتصادی را اولویت خود قرار داده اند و در این زمینه به فرهنگ سازی دست زده اند.

با دقت و تمرکز کردن بر مسیر حرکت کشورهای پیشرفته اقتصادی این نکته برای ما روشن می شود که همه این کشورها در یک بازه زمانی معینی، واردات را کاهش داده اند و تمرکز خود را روی تولید داخل گذاشته اند. به‌عنوان مثال آمریکا که رتبه نخست اقتصاد جهانی را از آن خود کرده است، تا مدت‌ها در انزوای کامل فرو رفت و اجازه واردات کالاهای خارجی را نداد و حالا مردم این کشور ثمره آن را به چشم می‌بینند. البته ژاپن و کره جنوبی نیز همین مسیر را طی کرده‌اند. در این بازه زمانی تولیدات داخلی افزایش می یابد و مردم نیز از تولید ملی خود بهره می برند. این فرصت باعث می شود کارخانه جات داخلی برای ارائه کالای بهتر و مرغوبتر با یکدیگر به رقابت سالم دست زنند و این رقابت به بهبود کیفیت کالاها می انجامد. حمایت دولتها از تولید کنندگان، بستن درها بر روی کالاهای خارجی در مدتی مشخص، باعث می شود که مردم به خرید کالای داخلی روی آورند تا بتوانند به اقتصاد کشور خود نیز کمک کنند. با خرید مردم از محصولات داخلی و حمایت آنان، تولید کنندگان نیز برای ارائه جنس بهتر و باکیفیت تر تلاش بیشتری می کنند.

 

نقش شهروندان در استفاده از تولیدات داخلی مسئله ایست که نیاز به فرهنگ سازی دارد.  دکتر مهدی صادقی‌شاهدانی، اقتصاددان ایرانی و رئیس دانشکده‌ اقتصاد دانشگاه امام‌صادق(ع) در این باره می گوید: "ما در تمام دنیا مشاهده می‌کنیم که مصرف‌کننده و تقاضاکننده مجبور به مصرف کالای ملی نمی‌شود اما در این ارتباط، فرهنگسازی لازم صورت می ‌گیرد. یعنی نظام فرهنگی کشور طوری عمل می‌ کند که به‌عنوان مثال ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها به‌جای اینکه کالاهای کشور دیگری را مصرف کنند، کالای کشور خودشان را مورد استفاده قرار می‌ دهند و این در گرو آن است که نظام فرهنگی کشور چگونه می ‌تواند روی فکر و ذهن مصرف‌کننده تاثیر‌گذار باشد.»

دکتر شاهدانی در نهایت رمز پیشرفت اقتصادی را چنین بیان می کند : " یک‌چیز از تاریخِ تجارت روشن است؛ حمایت از تولید داخل شما را ثروتمند میکند."

 

کلیدواژه