بررسی مطبوعات 20 اسد 1397
"طرح چند سوال در ارتباط به وضعیت غزنی"،"امریکا و سرنوشت افغانستان" و "خلاهای امنیتی را جبران کنید" عناوین سرمقالات برخی روزنامه های چاپ امروز کابل است.
"طرح چند سوال در ارتباط به وضعیت غزنی" عنوان سرمقاله ی روزنامه ی افغانستان ما است که در آن چنین امده است :
شبیخون طالبان بر ولایت غزنی سئوالات زیادی را در ذهن شهروندان کشور زنده می سازد. آیا حمله طالبان بر ولایت غزنی به طرح احتمالی آتشبس در ایام عید قربان که در این روزها بر سر زبانهای سیاستمداران و دولتمردان افتاده است، ارتباطی دارد؟ آیا طالبان میخواهند با تشدید جنگ قبل از عید قربان و احتمال یک آتشبس دیگر و شاید طولانیتر به ساحات تحت کنترول خود بیافزایند؟
دولت افغانستان در عید فطر گذشته برای ده روز آتشبس اعلام نمود و طالبان نیز سه روز آتشبس را قبول نمودند. در روزهای عید صدها جنگجوی طالبان وارد شهرهای افغانستان شدند و به گشت و گذار پرداختند؛ اما طالبان با پایان یافتن آتشبس سه روزهشان جنگ را با جدیت بیشتر از سر گرفتند.
نویسنده می افزاید:
سئوال آخر این است که آیا دولت به این نتیجه نرسیده است که باید در استراتیژی جنگ و صلح تغییری اساسی ایجاد کند تا باری دیگر شاهد چنین وضعیتی نباشیم؟ پروسه صلح در تمامی این سالها حتا یک قدم به پیش نگذاشته است و هر آنچه بوده تلف شدن سرمایههای انسانی و مادی و هزینه گزافی بوده که بر دوش دولت و مردم افغانستان گذاشته است. دورنمای صلح با ادامه چنین روندی مبهم و تاریک به نظر میرسد. دولت افغانستان باید به این نتیجه رسیده باشد که استراتیژی صلح و جنگی که تا کنون جریان دارد، ما را به مرز سقوط می کشاند.
خروج از این وضعیت به تغییر واقعی در استراتیژی صلح و جنگ نیاز دارد. وگر نه جنگی که از کوهها به روستاها کشیده شده و از روستاها به ولسوالیها و از ولسوالیها به ولایات گسترش یافته است، حاکمیت و آینده افغانستان را هدف قرار داده و تهدید میکند.
روزنامه ی ماندگار در سرمقاله ای تحت عنوان "امریکا و سرنوشت افغانستان" چنین نوشته است :
در حالیکه تا چند روز دیگر، وارد آتشبس دوم با طالبان میشویم، دیروز، شهر غزنی مورد حملۀ سنگین این گروه قرار گرفت. این در حالی است که مذاکرات برای رسیدن به صلح، میان طالبان و امریکاییها ادامه دارد. مسالۀ صلح و رسیدنِ به آن یکی از شعارهای آرمانی و رویایی حکومت وحدت ملی از بدو تشکیل بوده که برای تحقق آن راهها و شیوههای گونهگون را پیش کشیده است؛ از بخشیدن قسمتهایی از خاک افغانستان گرفته تا آتش بس چندین روزه با طالبان.
اما به نظر میرسد که بحث صلح و آتشبس های موقتی نه به دست حکومت افغانستان است و نه هم این حکومت صلاحیت و توانایی آن را دارد. امریکاییها ریسمان مذاکرات مهم صلح را در اختیار خود گرفتهاند و در عین حال پیشروی سریع گروههای طالب در نقاط مختلف کشور، از جمله در غزنی از ابهامات و تاریکی های بیشتری در این روند حکایت میکند.
ماندگار می افزاید :
این را هم میدانیم که آتش بس روزهای آینده با توجه به وضعیتی کنونی به احتمال زیاد عملی می شود و در واقعیت امر توسط امریکاییها و پاکستانی ها صورت میگیرد و به مذاکراتی که میان امریکا و طالبان در جریان هست، مسلماً رابطه دارد. حالا فردا همین مردمانی که توسط طالبان درد دیده اند و شهر هایی که توسط آنان آتش زده شده اند باید شاهد استقبال از آن گروه هم باشند. در این صورت نتیجه چنین به نظر میآید که دولت امریکا سرنوشت مردم افغانستان را با بازی جدید مذاکرات و آتش بس و جنگ، به یک کمیدی تلخ مبدل کرده است و این بازی تلخ هر روز از مردم افغانستان قربانی میگیرد.
انتظار مردم افغانستان این است که امریکاییها با توجه به تاثیری که در وضعیت جنگ و صلح کشور دارند باید به این درامۀ تلخ پایان ببخشد و واقعا مردم افغانستان را به دست یافتن به صلح همکاری کند نه این که احساسات مردم افغانستان هر روز در یک بازی بسیار پیچیده به شوخی گرفته شود.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی هشت صبح که در سرمقاله ای تحت عنوان "خلاهای امنیتی را جبران کنید" چنین نوشته است :
شهر غزنی مورد حملهی طالبان قرار گرفته است. طالبان میخواهند این شهر ر ا تسخیر کنند. مقاومت سرسختانهی نیروهای امنیتی مانع سقوط این شهر تاریخی و استراتیژیک شده است. با آنکه نیروهای امنیتی به قدر کافی در غزنی مستقر است، هیچ نوع هماهنگیای بین پولیس، اردو و دیگر نیروهای امنیتی در آنجا دیده نمیشود. نیروهای امنیتی در آنجا نمیتوانند همدیگر را حمایت کنند. برخی از مقامهای امنیتی ولایت غزنی هم خیلی ناتوان و با فن جنگ و رهبری عملیاتها ناآشنا هستند. آنان نمیدانند که چگونه نیروها را رهبری کنند. این نقاط ضعف را طالبان شناسایی کردهاند. به همین دلیل است که طالبان نیروهای خود را از مناطق مختلف به غزنی آوردند تا به این شهر حمله کنند. آنان قبلاً ضعفها را تشخیص داده بودند.
در پایان هشت صبح می افزاید:
هدف طالبان در این مرحلهی جنگ، به هیچ وجه تسخیر بیشتر قلمرو نیست. آنان میخواهند به نیروهای امنیتی تلفات جدی و سنگینی وارد کنند و مهمات آنان را به دست بیاورد. طالبان همچنان میخواهند وسایط نظامی و زرهی نیروهای امنیتی را به دست بیاورند و در عملیاتهای بعدی از آن استفاده کنند. تحمیل تلفات به نیروهای امنیتی سبب جلب توجه رسانهها میشود. وقتی ارقام درشت تلفات نیروهای امنیتی در رسانهها اعلام میشود، طالبان جنگ تبلیغاتی را هم میبرند. وقتی مهمات و وسایط نیروهای امنیتی به دست گروه طالبان میافتد، این گروه تا عملیات بعدی اکمال میشود. حتماً رهبران طالبان به این نتیجه رسیدهاند که حملههای تهاجم نظامی به غزنی و تحمیل تلفات سنگین به نیروهای امنیتی افغانستان، موضع آنان در مذاکرهی غیررسمی با امریکا و مذاکرهای که شاید در آینده با دولت افغانستان داشته باشند، قویتر میسازد. یک اصل قدیمی در جنگ این است که هر جناحی که در میدان نبرد دست بالا داشته باشد، قدرت چانهزنیاش در میز مذاکره افزایش مییابد. طالبان با در نظر داشت همین اصل عمل میکنند و میخواهند اثبات کنند که در میدان نبرد دست بالا دارند.
حال بر فرماندهان نیروهای امنیتی است تا این باور طالبان را غلط ثابت کنند. این کار زمانی ممکن است که تمام خلاهای امنیتی در هر ولایتی به صورت حرفهای پر شود.