عید قربان، جشن بندگی
(last modified Thu, 23 Aug 2018 12:05:21 GMT )
سنبله 01, 1397 16:35 Asia/Kabul
  • عید قربان، جشن بندگی

مناسک حج به پایان رسیده است. میلیونها زائر با چهره هایی شاد و شور و شوقی وصف ناپذیر بسوی قربانگاه آمده اند و زیر لب دعای قربانی را زمزمه می کنند

مناسک حج به پایان رسیده است. میلیونها زائر با چهره هایی شاد و شور و شوقی وصف ناپذیر بسوی قربانگاه آمده اند و زیر لب دعای قربانی را زمزمه می کنند : «وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً  وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ» (سوره انعام، آیه 79)

«إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ»(سوره انعام، آیه 162-163)

«روی گردانیدم به طرف کسى که آفریدۀ آسمان ها و زمین است، خداپرست و مسلمان و از مشرکان  نیستم».

«به راستى نمازم و عبادتم و زندگى و مرگم براى خداست که پروردگار عالمیان است، شریکی نیست براى او و به این دستور داده شده ام و من از مسلمانانم».

آنگاه با خلوص نیت ادامه می دهند :

«اللَّهُمَّ مِنکَ وَ لَکَ بِسْمِ اللَّهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ»

خدایا! از تو و براى توست، به نام خدا، و خدا بزرگ است.

عید قربان ، عید اخلاص و بندگی  برهمه مسلمانان مبارک .

حضرت ابراهیم (ع) پس از آنکه  همسر و فرزندش- هاجر و اسماعیل - را در مکه رها کرد، هر چند گاه به دیدار آنها مى‌رفت، اسماعیل را که هرروز بالنده تر و زیباتر می شد، در آغوش می گرفت، می بویید و می بوسید. در یکى از دیدارها ابراهیم در خواب دید که خداوند به او فرمان مى‌دهد تا  اسماعیل دلبندش را ذبح کند. باور کردنی نبود، فکر کرد رؤیایی بیش نیست. اما شب بعد هم باز این فرمان تکرار شد و تا سه شب ادامه یافت. ابراهیم دانست که این امر الهی است و پس از کشمکشهای فراوان درونی، تصمیم به انجام آن گرفت. او با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر رفت و  آماده سر بریدن فرزند محبوب خود ‌شد. اما به هنگام انجام قربانی اسماعیل، خداوند که ابراهیم را سربلند در امتحان یافت، گوسفندی را به جای اسماعیل برای انجام ذبح به نزد ابراهیم ‌فرستاد.

 قرآن کریم این ماجرا را  چنین بازگو مى‌کند:

«(هنگامی که )ابراهیم گفت: ...پروردگارا، فرزندى شایسته به من عنایت فرما. ما او را به پسرى بردبار و شکیبا مژده دادیم. آن‌گاه که او به سن رشد رسید و با پدر به کار و تلاش پرداخت، ابراهیم گفت: پسرکم در خواب دیدم که تو را ذبح مى‌کنم ! نظرت چیست؟ اسماعیل گفت: پدرم آنچه را بدان مأمور شده‌اى، انجام بده، ان‌شاءاللَّه مرا از بردباران خواهى یافت. آن‌گاه که تسلیم امر خدا شد و اسماعیل را به صورت خوابانید، (کارد بر گردنش کشید اما نبُرید) به او خطاب کردیم اى ابراهیم، مأموریت خود را عملى ساختى و این گونه نیکوکاران را پاداش مى‌دهیم. این امتحانى آشکار بود، با ذبحى بزرگ او را فدا دادیم و قدردانى و ثناى او را به آیندگان واگذاردیم. سلام و درود بر ابراهیم، این گونه نیکوکاران را پاداش عطا مى‌کنیم؛ زیرا او از بندگان مؤمن ما بود...» (سوره صافات آیات100تا 111)
***************

 

در آموزه های تربیتی اسلام، علاقه به فرزند یک فضیلت بشمار می آید، ولی  اگر این علاقه سبب دور شدن از انجام وظایف بندگی گردد، از آن نهی شده است. علاقه مندی انسان به فرزندان، مسئله‎ای طبیعی وغریزی است که از آن با عنوان دل‎بستگی و مهرورزی  یاد می کنند، ولی وابسته بودن به این علاقه و بازماندن از انجام تکالیف دینی، در قلمرو وابستگی تعریف می شود و از آن نهی شده است. در جریان امر حضرت ابراهیم علیه السلام، کرامت و بندگی او با عبور از علاقه پدری به دلیل انجام وظیفه بندگی، به خوبی دیده می شود.

بدیهی است، انسان برای حرکت در مسیر بندگی با چالش هایی روبروست، او بارها بر سر دو راهی غریزه و وظیفه قرار می گیرد. در این دو راهی خطرناک، هر وقت وظیفه را انتخاب کند، در خط فرشتگان و پاکان قرار گرفته و آن روز برای او عید است! و هرگاه که  به دنبال تمایلات می رود، از بسیاری از ادراکات باز می ماند و در سراشیبی گناه و تباهی قرار می گیرد. از همین رو، انجام آخرین مناسک حج و قربانی، برای حاجیان بسیار شادی آور است، پس از آن، نماز عید قربان را اقامه می کنند و در آن به تسبیح و ستایش خداوند منان می پردازند و خیر و خوبی را در این روز باشکوه خواستار می شوند.

 

در همین رابطه، شاخص ترین جنبه های شخصیتی پیامبر بزرگ خدا، پایداری در برابر وسوسه های شیطان و خواست های عاطفی خویش بود. از نخستین زمان ابلاغ دستورقربانی کردن فرزند تا آن گاه که به قصد قربانی چاقو کشیده شد، همه لحظاتی دشوار و آزمونی بسیار بزرگ برای ابراهیم بود که خاستگاه اولیه موفقیت در آن، چیرگی بر وسوسه ها بود. وجود ایمان و باور به دستورهای خداوند، به‎رغم مخالف بودن آن با میل باطنی و عاطفه پدری، شاهکاری ماندگار در رفتارشناسی حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام بود که او و این روز را برای همیشه در تاریخ زنده نگاه داشت.

امام خمینی، رحمه الله علیه می گوید: این پدر توحید و بت شکن جهان به ما و همه انسان ها آموخت که قربانی در راه خدا پیش از آن که جنبه توحیدی و عبادی داشته باشد جنبه های سیاسی و ارزش های اجتماعی دارد. به ما و همه انسان ها آموخت که عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید.»

 

عید قربان از جمله تعطیلات رسمی مسلمانان است، از یک تا چهار روز جشن گرفته می‌شود و در طی آن مردم با پوشیدن بهترین پوشاک خود، پس از انجام عبادات، به دید و بازدید و جشن و سرور می‌پردازند.

البته برگزار کردن مراسم قربانی در این عید بر همه واجب نیست و تنها بر زائران کعبه در مراسم حج واجب است، اما بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان در این روز، گوسفند، گاو یا شتری را قربانی کرده و گوشت آنرا بین همسایگان و مستمندان تقسیم می‌کنند.

«قربان» از قُرب به معنای نزدیکی، بیانگر این است که در همه قربانی ها، نزدیکی جُستن به خدا یا قوای فوق طبیعی منظور بوده است. قربانی کردن از زمان خلقت حضرت آدم علیه السلام وجود داشته است و اختلاف هابیل و قابیل، فقط بر سر قربانی کردن رُخ داد. خداوند قربانی هابیل را که از روی صدق و اخلاص داده شده بود، قبول کرد، ولی قربانی قابیل مورد قبول حق واقع نشد.

 

قربانی کردن حیوان، نمادی از قربانی و ذبح حیوانیت انسان است. به انسان می آموزد برای رسیدن به کمال انسانی، به نفس حیوانی خود فرصت بروز و ظهور ندهد. حضرت ابراهیم در این واقعه نشان داد برای حضور به درگاه حضرت حق، باید خود را از هر گونه ناخالصی پاک نمود و آینه وجود را از زنگار آلودگی و گناه صیقل داد تا نور حقیقت را در آن مشاهده نمود. برای شنیدن ندای ملکوتی حق، باید با خود خواهی ها و خواسته های نفسانی به مبارزه و جهاد پرداخت تا شایستگی ورود و حضور به درگاه حق را به دست آورد. عید قربان، فرصتی نیکو برای این جهاد و مبارزه است.
اما، هرکس باید ببیند که مرز وابستگی و علاقمندیش به دنیا چیست و تا کجاست تا نشان دهد که در دوست داشتن، در ایمان، عشق الهی و اخلاص و بندگی می تواند چیزهایی بیافرند که طبیعت از ساختن‌اش عاجز است. از همین رو در سخن عارفان آمده است این خداوند نیست که قربانی می خواهد، این عاشق است که به آن سخت نیازمند است. می‌خواهد به او، نه، به خودش، به دلش و ایمانش، نشان دهد که می تواند اوج بگیرد و در شمار بندگان پاک خدا قرار بگیرد.   


البته باید توجه داشت، هرچه انسان به خدا نزدیک تر شود، مهر وعطوفتش به دیگران بیشتر می شود. بندگی به دنبال خود محبت و محبوب شدن را به همراه دارد. در پرتو بندگی، حیات پاک و زندگی خوش سامان می گیرد و اعضای چنین خانواده ای، مرزها و حرمت ها را به خوبی می شناسند و اجرایی می کنند. به عبارت دیگر، زمانی که علاقه به خداوند در جایگاه نخست قرار می گیرد، الفت با دیگران نیز به اوج می رسد و زمانی که فرد از کمبود ارتباط با حضرت دوست رنج می برد، توان محبت ورزی به دیگران را هم از دست خواهد داد؛ زیرا در خود احساس نشاط معنوی نمی کند تا بتواند در آن شادابی با دیگران سهیم شود. و لذا، عید قربان و قربانی کردن همه تعلقات، رنج لذت‌بخشی به همراه دارد. انسان در تلاطم این دلدادگی، نیرو می‌گیرد، زلال می‌شود، رشد می‌کند، پاک و بی ریا می‌شود...

و اکنون عید قربان است....این عید بر شما مبارک.

 

 

کلیدواژه