تجلی قرآن در قیام امام حسین (1 )
انقلاب کربلا و حماسه حسین (ع)، انقلابی منحصر به فرد است که سریع تر از هر انقلابی به رسوایی ستم انجامید و حقایق پنهان در غبار تبلیغات مسموم اموی را آشکار ساخت. در مجموعه برنامه ای کوتاه به بخشهایی از سخنان قرآنی حسین (ع) در مواجهه با افراد و حوادث در راه مکه تا کربلا اشاره می کنیم .امام در هر فرصتی که می یافت، با تلاوت آیات الهی به پالایش روحها و هدایت گمراهان می پرداخت و بدینگونه ، متذکر می شد که می داند کجا ایستاده و برای چه قیام کرده وجبهه مقابل چه کسانی هستند.
قرآن و اهل بیت پیامبر اکرم (ص) دو جلوه از یک حقیقت هستند و هر یک، تبلور رحمت، محبت و هدایت خداوندند . هر یک از قرآن و یا اهل بیت را برگزینیم، به دیگری راه می یابیم. با تفکر و تدبر در ژرفای قرآن، به حضور اهل بیت (علیه السلام) می رسیم و با دقت و توجه در سیره نظری و عملی اهل بیت، به محتوا و مفهوم آیه های قرآن بار خواهیم یافت.
در نظام آفرینش، عالم هستی بی حضور امام معصوم قوام نمی یابد و آیات قرآن، بدون استمداد از امام، میسور و ممکن نیست. حدیث مشهور و متواتر "ثقلین"، این حقیقت را آشکار می سازد؛ رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در آخرین لحظات زندگی خود فرمود: « من می روم و دو متاع سنگین، گران بها و ارزشمند در میان شما می گذارم: یکی کتاب خدا، قرآن کریم و دیگری عترت اهل بیتم و این دو، هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر، بر من وارد شوند. »
در میان امامان و حجت های الهی، حسین بن علی علیه السلام ، پیشوای عزت و آزادی و رهبر جهاد و شهادت، امتیازی ویژه دارد. او حدود شش سال با پیامبر و همراه ایشان بود؛ در کانون وحی، آوای دلنشین قرآن را شنیده و با معارف عمیق آن جان گرفته بود. او سخت مجذوب جذبه های معنوی قرآن کریم بود وآیات الهی را تاویل و تفسیر می نمود.
در نزد امام حسین، قرآن اقیانوس عظیمی از دانش و معرفت و آیین زندگی بود که می بایست آن را خواند و درک کرد. می فرمود:
کتاب خدا بر چهار استوار است: عبارت، رمزها و اشاره ها، لطایف و حقایق. عبارت آن برای توده مردم است. اشاره و رموزات، از آن خواص و بندگان ویژه است. لطایف آن برای اولیا است و حقایق آن نیز برای پیامبران و انبیا است.» بنابراین، هرکس به قدر درک و فهم خود می تواند از آن بهره ببرد.
در روایات آمده است عبدالرحمان سلمی سوره "حمد" را به فرزند امام حسین علیه السلام آموخت. کودک آن سوره مبارکه را برای پدر بزرگوارش قرائت کرد. حضرت، دینار و هبه زیادی به عبدالرحمان عطا فرمود. بعضی به آن حضرت عرض کردند که این همه عطا و بخشش برای تعلیم سوره حمد؟! امام در پاسخ فرمودند: چیزی که من دادم، کجا می تواند پاسخ گوی حق عظیم و کار بزرگ او باشد؟
قیام امام حسین از مقاطع مهم تاریخ اسلام است، جریانی که منجر به حادثه عظیم و عبرتانگیز کربلا شد و در روز عاشورای سال 61 هجری ، جلوه ای شکوهمند به خود گرفت. تاکنون محققان و نویسندگان و هنرمندان از زوایای گوناگون بدان پرداختهاند و تحلیل و تفسیرهای متفاوت از آن ارایه کردهاند، یکی از تحلیل ها همگامی امام حسین(ع) با قرآن، در حرکت الهی اوست.
امام علیه السلام چه در مدینه و چه در بین مکه و مدینه و در راه عزیمت از مکه به کربلا و در کربلا، در مقاطع مختلف، از قرآن سخن به میان می آورد و با ابراز عشق به آن، حاضران و آیندگان را توجه می دهد که با بهره گیری از رهنمود قرآن کریم به مبارزه با مظاهر فساد و ستم برخاسته است.
پس از معاویه، پسرش یزید بدون کفایت و شایستگی بر مسند حکومت نشست. او به فساد و ناکارآمدی شهره بود. برای تثبیت حکومت خود دستور داد که از همگان بیعت بگیرند. وقتى، ولید بن عُتبه، نتوانست به طور طبیعى براى یزید در مدینه بیعت بگیرد، مروان بن حکم، راه ارعاب و تهدید را پیش گرفت، تا بلکه بتواند با بیعت گرفتن از حسین بن على علیه السلام به حکومت یزید مشروعیت ببخشد. هنگامی که مروان بن حکم ، نزد امام حسین علیه السلام آمد ، امام با تلاوت آیاتی از قرآن به روشنگری پرداخت و با نشان دادن چهره مخوف و جنایت پیشه بنی امیه و معرفی خاندان خویش ، شایستگی اهل بیت و حقانیت خود را یادآور شد ، فرمود: «واى برتو، تو پلید هستى و ما خانوادهاى هستیم که خداوند در شأن ما فرموده است: «انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا»(احزاب/ 33) همانا خداوند مىخواهد که از شما اهلبیت هر پلیدى (احتمالى، شک و شبههاى) را بزداید و شما را چنانکه باید و شاید پاکیزه بدارد.
در زبان قرآن آنان که به کمال می رسند و ایمان در عمق جانشان نفوذ می کند ، نه خوف دارند و نه حزن . "ولا خوف و لاهم یحزنون
امام حسین (ع) با همین نگاه توحیدی و فهمی بصیرتمندانه ، علیه یزید خروج نمود.