صلح و امنیت از منظر اسلام
متأسفانه علی الرغم تصویب اسناد بین المللی و فعالیت بسیاری از صلح طلبان همچنان شاهد افزایش جنگ و خشونت در سراسر جهان هستیم. در این روز جهانی شاید بهتر باشد یک بار دیگر بر مفهوم صلح و راهکارهای آن تمرکز کنیم و از رهنمودهای آیین آسمانی اسلام برای تحقق صلح در جهان بهره بریم.
سازمان ملل متحد روز ۲۱ سپتامبر مصادف با ۳1 سنبله را «روز جهانی صلح» اعلام کردهاست. این تاریخ در پنجاه و هفتمین جلسه مجمع عمومی انتخاب شد. امسال نیز بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل به مناسبت روز جهانی صلح ، اظهار کرد که هر ساله با فرا رسیدن "روز جهانی صلح" در تاریخ 21 سپتامبر سازمان ملل از طرفهای درگیر در سراسر جهان میخواهد یک آتشبس 24 ساعته بین خود برقرار کنند.
دبیر کل سازمان ملل متحد در پیام خود برای "روز جهانی صلح" گفت: «صلح تنها این نیست که سلاحهایمان را کنار بگذاریم بلکه صلح مربوط به ایجاد جوامعی است که در آن مردمان بهره خود از موفقیت را در یک جهان سالم به اشتراک بگذارند. همه شما بهتر از همه میدانید که صلح یک تصادف نیست. صلح همچنین یک هدیه نیست بلکه چیزی است که ما باید همگی در هر روز و در هر کشوری برای آن تلاش کنیم.»
متأسفانه امروزه علی الرغم تصویب اسناد بین المللی و فعالیت بسیاری از صلح طلبان همچنان شاهد افزایش جنگ و خشونت در سراسر جهان هستیم. در این روز جهانی شاید بهتر باشد یک بار دیگر بر مفهوم صلح و راهکارهای آن تمرکز کنیم و از رهنمودهای آیین آسمانی اسلام برای تحقق صلح در جهان بهره بریم.
یکی از مهم ترین و جامع ترین نظام های حقوقی دنیا تعلیمات و آموزه های دین اسلام است، آیینی که پیامبر عظیم الشأنِ آن یکی از اهداف بعثت خویش را برپایی عدالت و قسط معرفی کرد.
اسلام در ارتباط با صلح دیدگاه مشترکی با سایر ادیان دارد. از دیدگاه اسلام نیز صلح به معنای آشتی و آرامش بخشیدن به جامعه می باشد. از سوی دیگر صلح واژه ای قرآنی می باشد و درحدود 140 آیه پیرامون صلح دراین منبع وحیاتی وارد شده است. از دیدگاه قرآن، صلح و اسلام دو واژه ملازم یکدیگر تلقی می شوند. اسلام و صلح دو واژه دارای مفهوم و ریشه مشترک می باشند که دارای ارتباط با یکدیگر بوده و در امتداد هم هستند. از دیدگاه اندیشمندان اسلامی دو واژه مرتبط با معنای صلح وجود دارد .
اولین واژه "سلم" است. در عربی این واژه به معنای آرامش یا همان امنیت مصطلح امروزی است. سلم یا آرامش ریشه ای الهی دارد. خداوند در ذات خود، آرامش مطلق است و هر آرامشی انعکاس آرامش اوست. ذات خلقت در مسیر رشد طبیعی بوده و جریان زندگی بشر نیز گرایش به آرامش دارد. فلسفه دعوت انسان به سوی خدا در منابع وحیانی و قرآن نیز ناشی از همین طبیعت خلقت است. چنان که در قرآن آمده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید همگان در آرامش زندگی کنید.» (بقره: 208)
و یا در آیه 61 سوره انفال به پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: «اگر مخالفین طرفدار صلح و آرامش شدند و بال خود را برای آن پهن ساختند، تونیز بال خود برای صلح بگشا و بر خدای توکل کن.»
کلمه اسلام نیز از کلمه سلم سرچشمه گرفته و در حقیقت تبعیت از خدا و آرامش یافتن است.
اما واژه دیگر، صلح است که همان آشتی و رابطه همزیستی مسالمت آمیز بین انسان هاست. اسلام در قالب واژه "صلح" خواستار مودت، احترام متقابل و پرهیز از تجاوز وتعدی به حقوق دیگران می باشد.
در اسلام برای دستیابی به صلح وعدالت، یک جریان و سیرتکاملی وجود دارد. این سیرتکاملی شامل سه مرحله می باشد .اولین مرحله "صلح درونی" است. در این مرحله افراد جامعه می بایست به اصلاح نفس خود پرداخته و تقوا را در خویش تقویت نمایند. جهاد با نفس، نقطه آغازین همین حرکت است. در حقیقت فرد مؤمن باید نبرد بین امیال و خواسته های میان نیروهای جسمانی و روحانی و تمایلات نفسانی و معنوی خویش را پایان دهد و به صلح درون برسد تا این نیروها در پیوند با یکدیگر قرار گرفته ومسیر تکامل و ارتقاء شخصیت انسانی او را شکل دهند. در این حال فرد آماده حرکت جمعی آرمانی می شود. چنانچه خداوند متعال در آیه 103 آل عمران می فرماید: «و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید!» . بنابراین صلح درون زیر بنای تکامل اخلاقی و ایمانی انسان برای تاثیر گذاری سازنده اجتماعی می باشد .
اما مرحله دوم صلح در اسلام، "صلح اجتماعی در جامعه و سرزمین اسلامی" است. با آماده شدن فرد در مسیر صلح درونی، زمینه پیوند اجتماعی و وحدت با دیگران برای او فراهم می گردد. فرمان الهی به مسلمین، ایجاد اخوت و صلح بین مؤمنین است. چنانچه در آیه 1 سوره انفال می فرماید: « ...در میان خود صلح و صفا به راه اندازید،..». بدین ترتیب، مسلمان از بند خودخواهی، تبعیض ظلم و صفات ناپسند رهایی یافته و تبدیل به یک فرد مصلح می گردد. او اینک در جامعه خویش باید به برادری و اخوت دینی اندیشه کند و باایجاد فضای صلح و مودت، در رفع فتنه ها و اختلافات کوشش نماید .
سومین مرحله صلح در رابطه با "صلح با غیر مسلمانان" است. یکی از اصول حاکم برجامعه اسلامی همزیستی مسالمت آمیز با غیر مسلمانان است. اسلام درست برخلاف آنچه برخی متفکران غیر مسلمان و برخی تبلیغات دروغین مدعی شده اند، دین صلح و مسالمت جویی می باشد.
چنانکه در قرآن آیه ای نمی توان یافت که با جنگ، مردم را اجبار به پذیرش اسلام نموده باشد. جنگ از دیدگاه اسلام هدف و ماهیتی دفاعی داشته و در جهت دفاع و یا پیشگیری از تهاجم و گسترش تخریب و خون ریزی بیشتر تجویز شده است. صلح و همزیستی مسالمت آمیز با غیر مسلمانان متکی بر آیات، روایات و سیره معصومین می باشد و برپایه اصل (کرامت انسانی) بنا نهاده شده است. غیر مسلمانان از آن جهت که در انسانیت با مسلمانان شریک هستند، دارای احترام و کرامت ذاتی هستند؛ اگرچه در دین و مذهب متفاوت می باشند. در واقع اسلام اصالت را به صلح می دهد و مؤید آن سیره پیامبر اسلام در صدر اسلام می باشد.
مباهات پیامبر به پیمان جوانمردان (منعقد شده در قبل از اسلام)، صلح حدیبیه، شیوه پیامبر در مواجهه با سران حکومت ها و پادشاهان ایران و روم و سایر سرزمین ها و بهره گیری از مکاتبات، نمونه های شیوه تعامل صلح جویانه اسلام به شمار می آید. چنان که پیامبر در دستور العمل به عمروبن حزم درهنگام فرستادن به یمن نوشت: هر یهودی یا نصرانی (مسیحی) که مسلمان شود و اسلام پاک وخالصی را اظهار نماید از جمله گروه مومنان است. هر آنچه مسلمانان دارند، شامل او نیز می شود و در نفع و ضرر با آنها شریک است و هر که در یهودیت و نصرانیت خود باقی ماند، هرگز مجبور به ترک دین خود نمی شود. زیرا پیام دین و رسالت همه انبیاء الهی در جایگاه واقعی خود تحقق صلح، عدالت و بسط معنویت، تکامل بشر و رسیدن به سعادت می باشد .
بنابراین از نظر اسلام صلح و همزیستی مسالمت آمیز انسانها با عقاید گوناگون یک ارزش و هدف است و هدف از صلح، مصلحت گرایی نیست بلکه خودِ صلح، مصلحت است و با فطرت انسانی سازگار می باشد. در شرایط صلح رشد و تعالی همه انسان ها و گرایش به حق و رستگاری ممکن می گردد. از اینرو برقراری صلح و دعوت به صلح جهانی و همزیستی مسالمت آمیز بر اساس توحید و عدالت و پارسایی هدف نهایی اسلام و پیروان این دین است و به نظر می رسد تأسی به این آموزه ها می تواند راهگشای خروج جهان امروز از جنگ و درگیری های فراوان کنونی آن باشد.