بررسی مطبوعات کابل 2جدی 1397
"ایدیولوژی انحصار؛ 17 سال پس از انتقال تاریخی مسالمت آمیز قدرت"، "به گذشته بر نمی گردیم" و "مشروعیت امریکا به طالبان بعد از 18 سال جنگ"، عناوین سرمقالات روزنامه ای امروز چاپ کابل است.
روزنامه ی ماندگار در سرمقاله ای تحت عنوان ایدیولوژی انحصار؛ 17 سال پس از انتقال تاریخی مسالمت آمیز قدرت چنین نوشته است:
هفده سال پیش در چنین روزی، مردم افغانستان با شور و نشاطِ بسیارمضاعف صبحشان را آغاز کردند؛ دلیلِ این شور و نشاطِ مضاعف این بود که یک روز قبلتر، در یکم جدی ۱۳۸۰، برهانالدین ربانی رییسجمهور دولت اسلامی مجاهدین، قدرت را به گونۀ مسالمتآمیز به آقای کرزی تحویل داد و صفحۀ جدیدی را در تاریخ افغانستان گشود. این تحویلدهی قدرت درحالی صورت گرفت که آقای ربانی و جبهۀ مجاهدینِ تحت رهبری او، نقشِ اول را در شکستِ امارتِ طالبان ایفا کرده بودند و نظر به گذشتۀ خونبارِ کشور در عرصۀ سیاست و قدرت، بسیاریها نسبت به انتقال مسالمتآمیزِ قدرت در افغانستان بیباور بودند. اما استاد ربانی و جبهۀ مجاهدین در اوجِ قدرت با این انتقال مسالمتآمیز اولاً خواستند به جامعۀ جهانی به اثبات برسانند که مبارزۀ آنها محضِ قدرت و حکومت نبوده و ثانیاً خواستند سنتِ نیکو و فرهنگِ پسندیدۀ انتقال قدرت را در جامعۀ سیاسیِ افغانستان و حکومتهایی که بعدتر روی کار میآیند، نهادینه سازند.
ماندگار می افزاید:
آقای غنی و حکومتِ موجود متأسفانه به انتقال مسالمتآمیزِ قدرت از طریق انتخاباتِ سالم باور ندارند؛ از اینرو مدتهاست که به نفوذ در انتخابات و مصادرۀ همهجانبۀ آن آغاز کردهاند و در همین مسیر، عزلونصبها و تنبیهوتشویقها و قبضوبسطها و سفرهاوخطرهایِ فراوانی را با هزینۀ دولت معطوف به انتخاباتِ سالِ آینده روی دست گرفتهاند.
و به گذشته بر نمی گردیم، عنوان سرمقاله ی روزنامه ی افغانستان ما است که در آن چنین آمده است:
در روزهای اخیر یک بار دیگر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و پیامدهای آن به عنوان بحث داغ عرصه عمومی مطرح شده است و از سطح عادی جامعه تا سیاستمداران و رسانهها و حتا در سطح تحلیلگران بینالمللی، درباره آن سخن میگویند.
نویسنده می افزاید:
باید اذعان کرد که رفتار حکومت در برابر طالبان در طی سالهای گذشته به گونهای بوده است که همواره بدگمانیهای عمومی را نسبت به خود افزایش داده است. متاسفانه در طول سالهای گذشته و از زمانی که پروسه ناکام صلح با طالبان مطرح شده است، بدون این که کوچکترین دستاوردی برای حکومت و مردم افغانستان به دست بیاید، همواره در برابر این غول وحشی به طرز چندشآوری مماشات شده است. این همه مماشات و مصارف گزاف در پروسه بدنام صلح چیزی جز بیاعتمادی و شکاف میان مردم و حکومت و سرخوردگی و یأس عمومی به بار نیاورده است.
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی انصار که در سرمقاله ای تحت عنوان مشروعیت امریکا به طالبان بعد از 18 سال جنگ چنین نوشته است:
تقریباً از دهه دوم قرن بیستویکم به بعد (۲۰۱۰)، موضوع صلح یکی از دغدغههای اصلی حکومت افغانستان بوده است. امریکا و ناتو که خود را متولّی ایجاد صلح و امنیت در افغانستان معرفی میکنند، برای فرار از بن بست ایجاد شده در مبارزه با تروریسمـ، رویکرد (مذاکره) را در کنار (مبارزه)، توأمان پیش میبرند و به همین جهت نیز با فشار به پاکستان، خواهان آن هستند که اسلامآباد طالبان را ترغیب به انجام مذاکره کنند و به همین جهت نیز، چندین دور نشست چندجانبه را در کابل و اسلامآباد برگزار کردند، اما عملـً نتیجهبخش نبود.
در پایان انصار می افزاید:
در چنین وضعیتی که طرفین (امریکا و طالبان) بر مواضع خود اصرار میورزند و نگاه تاکتیکی به مذاکره دارند، نمیتوان چشمانداز روشنی برای مذاکرات صلح امریکا با طالبان متصور بود، بهویژه اینکه بازیگران مؤثری، چون روسیه و ایران در مذاکرات صلح کمتر حضور دارند و بازیگران داخلی افغانستان اعم از دولت کابل و سران احزاب سیاسی، بر بینالافغانی بودن صلح تأکید و عنوان میکنند که هر نشست بینالمللی که برگزار میشود باید با رهبری خود افغانستانیها باشد نه امریکا، پاکستان یا روسیه.