ولیعهد مدرن با دیکتاتوری سنتی، همه پرونده های بن سلمان
قتل فجیع جمال خاشُقجی در کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه سبب شناخت بیشتر و بهتر افکار عمومی جهانی به خصوص رسانه ها و شخصیت های غربی از محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی شد، به نحوی که از وی به عنوان صدام و قذافی جدید در جهان عرب یاد می شود که «نباید به کرسی پادشاهی در عربستان برسد.»
محمد بن سلمان از ژانویه 2015 که وارد ساختار قدرت در عربستان شد، سیر صعودی در این ساختار را به سرعت طی کرد و در ژوئن 2017 نیز به ولیعهدی عربستان رسید و حتی گمانه زنی ها در خصوص رسیدن محمد بن لمان به کرسی پادشاهی عربستان در زمان حیات ملک سلمان افزایش یافته بود. با این حال، به نظر می رسد پرونده هایی که محمد بن سلمان طی 45 ماه ایجاد کرد، در نهایت سبب ایجاد اجماع جهانی علیه وی شده است.
محمد بن سلمان از ژانویه 2015 تا اکتبر 2018 یعنی طی 45 ماه 8 پرونده بزرگ امنیتی با ابعاد گسترده را برای عربستان سعودی ایجاد کرد. به عبارت دیگر، عربستان کمتر از هر شش ماه شاهد یک پرونده بزرگ بود. برآیند مهم این پرونده ها این بود که اکنون در عرصه جهانی از محمد بن سلمان به عنوان مجری اصلی «تروریسم دولتی» در جهان یاد می شود و افکار عمومی جهانی خواستار حذف بن سلمان از ساختار قدرت در عربستان هستند.
«جیم روتنبرگ»، در تحلیلی با عنوان «شخصیت واقعی ولیعهد سعودی آشکار شد»، که در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز منتشر شد، می نویسد که: «شش ماه قبل، رسانه های آمریکا با آب و تاب فراوان درباره اقدام ها و سیاست های محمد بن سلمان هنگام دیدار وی از آمریکا، قلمفرسایی می کردند. شاهزاده سعودی سعی کرد تصویر زمامداری مدرن و امروزی از خود به رهبران غربی نمایش دهد، اما این تصویر رویایی دوم اکتبر یعنی روزی که جمال خاشُقجی روزنامه نگار سعودی برای انجام کاری اداری به کنسولگری عربستان در استانبول مراجعه و از آن بیرون نیامد، شکسته شد.» روتنبرگ به نقل از «فرد رایان»، مدیر عامل و ناشر روزنامه واشنگتن پست که خاشُقجی در آن مقاله می نوشت، ناپدید شدن وی را «آدمکشی هولناک دولتی» توصیف کرده است.
«نیکولاس کریستوف»، نویسنده مشهور آمریکایی، بن سلمان را «ولیعهد دیوانه» توصیف کرد که «یک روزنامه نگار را می کشد، یک نخست وزیر را گروگان می گیرد، میلیون ها کودک را گرسنه نگه می دارد و هرگز لیاقت این را ندارد که از وی در هر گونه مراسمی استقبال شود بلکه جایگاه شایسته وی فقط زندان است.»
«دیوید هرست»، روزنامه نگار معروف بریتانیایی نیز در تحلیلی در «میدل ایست آی» نوشت: «پس از فاش شدن محتویات صوتی و تصویری، ترامپ چاره ای جز انجام یک کار ندارد. از اکنون به بعد نمی تواند به بن سلمان اجازه دهد که بر کرسی پادشاهی تکیه زند. این کمترین چیزی است که جمال خاشُقجی و تعداد بی شماری از افرادی که کشته یا شکنجه یا به دست رژیم سعودی به زندان انداخته شدند، مستحقش هستند.»
جنگ یمن، بزرگترین فاجعه انسانی قرن 21
اگرچه قتل خاشُقجی به عنوان فجیع ترین جنایتی که به دستور محمد بن سلمان انجام شد، یاد می شود، اما بدون شک جنایت علیه یمن بزرگترین جنایتی است که ولیعهد عربستان مرتکب شده است، جنایتی فجیع تر از قتل خاشُقجی. جنگ علیه یمن به دستور محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان از مارس 2015 آغاز شد و 26 اکتبر 2018 نیز وارد چهل و چهارمین ماه می شود. علاوه بر کشته و زخمی شدن حدود 50 هزار یمنی، یکی از مهمترین نتایج این جنگ، وقوع وخیم ترین فاجعه انسانی در یمن است، به گونه ای که مطابق گزارش آسوشیتدپرس کودکان یمنی استخوان هایشان از گرسنگی بیرون زده و والدین مجبور هستند از برگ درختان برای تغذیه حداقلی و ممانعت از مرگ کودکان شان بهره گیرند.
به گفته آنتونیو گوترش، دبیر کل سامان ملل متحد، فاجعه انسانی در یمن بزرگترین فاجعه انسانی دهه های اخیر جهان است. «هرو ورهوسل Herve Verhoosel»، سخنگوی برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد نیز روز 16 اکتبر به مناسبت روز جهانی غذا در خصوص گرسنگی مردم یمن هشدار داد که یمن در حال حاضر با بدترین بحران گرسنگی در جهان رو به روست، به طوری که تقریباً 18 میلیون نفر در سراسر این کشور نمی دانند وعده بعدی غذایی شان را از کجا تامین کنند. وی با اشاره به اینکه در حال حاضر بیش از هشت میلیون نفر در یمن در مرز قطحی هستند، تاکید کرد چنانچه شرایط امنیتی به همین منوال ادامه یابد، شاهد افزوده شدن سه میلیون و 500 هزار نفر دیگر به بحران ناامنی غذا در یمن خواهیم بود و در مجموع نزدیک به 12 میلیون یمنی (یعنی 50 درصد از جمعیت این کشور) به کمک غذایی برای جلوگیری از سقوط به ورطه مشابه با قحطی، نیازمند خواهند بود.
این فاجعه بزرگ در یمن نتیجه جاه طلبی محمد بن سلمان و اراده وی برای تبدیل شدن به «قهرمان عربستان» است، اما این جنگ مهمترین بخش «کارنامه سیاه» محمد بن سلمان است، به گونه ای که تبعات فاجعه علیه جمال خاشُقجی در کنار جنایت علیه یمن معنا پیدا می کند.
فاجعه منا، اکنون کمتر تردیدی در خصوص عمدی بودن آن وجود دارد
فاجعه منا روز ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵ همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات در منطقه منا رخ داد. این واقعه که دقیقاً شش ماه پس از آغاز جنگ علیه یمن رخ داد، مرگبارترین رویداد تاریخ حج است. رسانه های سعودی تلاش کردند در ابتدا تعداد جان باختگان را کمتر از 3 هزار نفر اعلام کنند؛ اما آمارها نشان داد که دست کم 7 هزار نفر در این فاجعه جان باختند که بیشترین شمار شهدا از زائران ایرانی بودند.
دولت سعودی تلاش کرد این فاجعه را موضوعی عادی در مراسم حج جلوه دهد، اما با گذشت سه سال از این فاجعه و شناخت بیشتر ویژگی های شخصیتی محمد بن سلمان می توان گفت که فاجعه منا، رخدادی عادی نبود بلکه جنایتی عمدی بود که با طراحی بن سلمان رخ داد. روزنامه الدیار لبنان گزارش داد: «حرکت کاروان محمد بن سلمان، پسر شاه و وزیر دفاع سعودی در مرکز منا، علت تغییر حرکت زائران کعبه در سرزمین منا و وقوع فاجعه بزرگ بود.»
در این فاجعه، شخصیت های سرشناس زیادی به شهادت رسیدند که از معروفترین این شخصیت ها «غضنفر رکن آبادی»، سفیر سابق ایران در لبنان بود. «مرتضی رکن آبادی»، برادر غضنفر رکنآبادی، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در لبنان در این خصوص میگوید: «وقتی جسد شهید رکن آبادی پس از گذشت بیش از ۶۰ روز از قبر خارج شد آثار بُرش روی بدن برادر شهیدم کاملاً مشهود بود. بیرون کشیدن مغز و قلب و امعا و احشای پیکر شهید رکن آبادی هم نشان دهنده همان حقد و کینه ای است که سران شجره خبیثه ملعونه از شهید رکن آبادی داشتند. امروز باز هم شاهد تکرار این حادثه با مثله کردن پیکر خاشُقجی هستیم.»
اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی برجسته عربستانی
شیخ «نمر باقر النمر»، روحانی برجسته شیعه عربستانی در سال 2012 به اتهام برهم زدن امنیت و فتنه افکنی بازداشت و روز دوم ژانویه 2016 حکم اعدام وی اجرایی شد. منابع خبری پس از اعدام این روحانی برجسته عربستانی گزارش دادند محمد بن سلمان که در زمان اجرای این اعدام جانشین محمد بن نایف، ولیعهد سابق عربستان بود، شخصاً بر عملیات اعدام شیخ نمر نظارت داشته و حتی به شکنجه شیخ نمر اقدام کرده و دست و پایش را پیش از اجرای حکم شکسته است. جنایت علیه شیخ نمر باقر النمر سومین جنایت مهم محمد بن سلمان از ژانویه 2015 تا ژانویه 2016 یعنی طی کمتر از یک سال پس از رسیدن به هیئت حاکم قدرت در عربستان سعودی بود.
قطع رابطه با ایران و محاصره و تحریم قطر
محمد بن سلمان سال 2016 را با کمترین تنش و رفتارهای خشن پشت سر گذاشت. در واقع، در این سال جنگ علیه یمن ادامه پیدا کرد و رابطه عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران نیز قطع شد. قطع رابطه با ایران چهارمین پرونده مهم عربستان در زمان قدرت گیری محمد بن سلمان بود، اما تدبیر و عقلانیت جمهوری اسلامی ایران به همراه تداوم اشتباهات و جاه طلبی های محمد بن سلمان سبب شد، اهداف ولیعهد سعودی از قطع رابطه با ایران تامین نشود و در حالی که جایگاه جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی روند صعودی دارد، اما حتی با وجود حمایت آمریکا نیز عربستان سعودی در حال از دست دادن جایگاه خود در نظام جهانی است.
به نظر می رسد محمد بن سلمان در سال 2016 بیش از همه در پی فراهم کردن زمینه کنار گذاشتن محمد بن نایف از سمت ولیعهدی عربستان بود که در نهایت نیز در 21 ژوئن 2017 این هدف وی محقق شد. با این حال، 16 روز پیش از انتصاب محمد بن سلمان به سمت ولیعهد سعودی، یعنی روز 5 ژوئن روابط عربستان با قطر قطع شد. پس از انتصاب به سمت ولیعهدی عربستان عملاً محمد بن سلمان به همه کاره این کشور تبدیل شد.
محمد بن سلمان که شخصیتی جاه طلب دارد، نگاه «سلسله مراتبی» و «بالا به پائین» به کشورهای عربی به خصوص اعضای شورای همکاری خلیج فارس دارد. عربستان به همراه کشورهای بحرین، امارات و مصر ضمن قطع روابط دیپلماتیک با قطر، این کشور را مورد محاصره و تحریم قرار داد. اگرچه به دلیل ثروتمند بودن قطر سیاست تحریم و محاصره علیه این کشور به بحران انسانی نظیر آنچه در یمن رخ داد، منجر نشد، اما تنش با قطر یکی دیگر از پرونده های منفی مهم در کارنامه سیاست خارجی محمد بن سلمان است که با گذشت حدود 17 ماه شکست آن برای عربستان سعودی آشکار شده است. این پرونده از آن جهت منفی است که اولاً مداخله آشکار در امور داخلی کشوری دیگر است که استقلال از عربستان را در سیاست خارجی پیگیری می کند و دوم اینکه مورد محاصره و تحریم ناعادلانه عربستان سعودی و متحدانش قرار گرفته است. موفقیت قطر در پشت سر گذاشتن این چالش مهم، شکستی دیگر برای ولیعهد جوان و ناپخته آل سعود بود که با این پرونده ها سعی داشت خود را در قامت یک «قهرمان» برای مردم عربستان و لایق رسیدن به کرسی پادشاهی در این معرفی کند.