آیا فلسطین پیش از اشغال یک سرزمین خالی بود؟
(last modified Mon, 02 Jun 2025 11:04:46 GMT )
خرداد ۱۲, ۱۴۰۴ ۱۴:۳۴ Asia/Tehran
  • تصویری قدیمی مربوط به کشور فلسطین
    تصویری قدیمی مربوط به کشور فلسطین

پارس‌تودی- روایت‌های تاریخی همواره در شکل‌دهی افکارعمومی و مشروعیت‌بخشی به اقدامات سیاسی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته‌اند. یکی از پرچالش‌ترین این روایت‌ها، تصویری است که رژیم اسرائیل و حامیان آن از سرزمین فلسطین پیش از تأسیس این رژیم ارائه داده‌اند. در این تصویر تحریف‌شده، فلسطین به‌عنوان سرزمینی خالی، بی‌سکنه و بلااستفاده معرفی می‌شود؛که هیچ تاریخی، فرهنگی یا مردمی پیش از ورود صهیونیسم در آن وجود نداشته است. اما آیا واقعاً چنین بوده است؟

افسانه‌ی «سرزمین خالی» یکی از ستون‌های تبلیغاتی صهیونیسم برای توجیه اشغال فلسطین است؛ ادعای وزارت خارجه‌ی اسرائیل مبنی بر اینکه فلسطین در سال ۱۸۰۰ میلادی بیابانی خالی و متروک بوده، کاملاً نادرست و بی‌پایه است. پژوهشها نشان می‌دهد: فلسطین در آن زمان یک جامعه‌ی پویا، فعال و سرسبز مدیترانه‌ای بوده است. زمین‌های کشاورزی، شبکه‌ی بنادر تجاری، مسیرهای زمینی بین نواحی داخلی و شهرهای تاریخی مانند قدس و بیت‌لحم نشانه‌هایی از توسعه و پویایی اجتماعی و اقتصادی این منطقه‌اند.

درواقع افسانه‌ی«سرزمین خالی» با شواهد تاریخی، باستان‌شناسی، فرهنگی و جمعیتی به‌وضوح در تضاد است. بررسی دقیق تاریخ فلسطین پیش از تأسیس اسرائیل نشان می‌دهد که این سرزمین، نه بیابانی متروک، بلکه جامعه‌ای زنده، پرجمعیت، و دارای هویت تاریخی و سیاسی مشخص بوده است؛ حقیقتی که روایت‌های رسمی اسرائیل آن را عامدانه نادیده می‌گیرند.روایت معروفی که اسرائیل و حامیان آن ترویج می‌کنند، این است که فلسطین پیش از ورود صهیونیسم، یک سرزمین خالی، بیابانی و فاقد سکنه بوده است؛ این افسانه که امروزه هم در کتاب‌های درسی و رسانه‌های رسمی اسرائیل تدریس و تکرار می‌شود، به عنوان پایه‌ی ایدئولوژیک برای توجیه اشغال این سرزمین و تأسیس اسرائیل مطرح شده است. اما داده‌های تاریخی، شواهد باستان‌شناسی و اسناد بومی و بین‌المللی خلاف این تصویر جعلی را نشان می‌دهند.

نام «فلسطین» از دوران امپراتوری روم باستان وارد منابع تاریخی شد. این نام بعدها در دوران بیزانس (روم شرقی) نیز برای این منطقه استفاده می‌شد. مردم بومی فلسطین در این دوران بخشی از جامعه‌ی بزرگ امپراتوری بودند. با ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی، فلسطین به‌عنوان سرزمینی مهم برای مسلمانان شناخته شد؛ جایی که نخستین قبله و سومین مکان مقدس اسلام یعنی مسجدالاقصی در آن قرار دارد.پس از آن، فلسطین قرن‌ها بخشی از جهان عرب و اسلام باقی ماند. حتی در دوره‌هایی چون جنگ‌های صلیبی، که کنترل آن برای مدتی به دست مسیحیان افتاد، این سرزمین همچنان در کانون توجه امپراتوری‌های مذهبی و سیاسی قرار داشت.

از قرن شانزدهم تا پایان جنگ جهانی اول، فلسطین زیر سلطه‌ی امپراتوری عثمانی بود؛ دوره‌ای که نقش مهمی در شکل‌گیری جامعه‌ی معاصر فلسطین داشت. وقتی عثمانی‌ها وارد این سرزمین شدند، با جامعه‌ای عمدتاً روستایی، مسلمان و عرب‌زبان مواجه شدند. تنها حدود ۵درصد از جمعیت آن زمان را، یهودیان تشکیل می‌دادند و اقلیت کوچکی نیز از مسیحیان در آنجا زندگی می‌کردند. برخلاف تبلیغات رسمی اسرائیل، یهودیان آن زمان نه تنها در اقلیت بودند، بلکه بسیاری از آن‌ها خود با ایده‌های مهاجرت صهیونیستی مخالفت می‌کردند.

از نظر فرهنگی، مردم فلسطین دارای هویت مشخصی بودند: گویش عربی خاص خود را داشتند، سنت‌ها و آداب محلی‌شان پابرجا بود و در نقشه‌های جهان و اسناد رسمی به‌عنوان ساکنان سرزمینی به نام «فلسطین» شناخته می‌شدند. پیش از ورود رسمی جنبش صهیونیسم، حس تعلق به خاک، ناسیونالیسم و تلاش برای استقلال در بین نخبه‌های فلسطینی به‌شدت در حال گسترش بود. ملی‌گرایی عربی، که هم‌زمان در دیگر نقاط خاورمیانه شکل می‌گرفت، بر فلسطین نیز اثر گذاشت. این اندیشه‌ها که بخشی از آن، از طریق مبلغان آمریکایی که برای ترویج مسیحیت به منطقه آمده بودند، منتقل شد، خیلی زود در قالب یک جریان مستقل فکری توسط روشنفکران عرب تقویت شد.

گروه‌های ملی‌گرای مسلمان و مسیحی به‌سرعت در فلسطین شکل گرفتند و خواهان خودمختاری و سپس استقلال از عثمانی شدند. حتی برخی یهودیان بومی نیز در این جریان‌ها مشارکت داشتند. در آستانه‌ی فروپاشی امپراتوری عثمانی، فلسطین در مسیر تعریف خود به‌عنوان یک کشور مدرن قرار داشت. روزنامه‌هایی چون «فلسطین» در اوایل قرن بیستم، بازتاب این هویت نوین بودند.

اما با پایان جنگ جهانی اول، آغاز قیمومت بریتانیا بر فلسطین و مهاجرت اجباری یهودیان از اروپا و مناطق دیگر، توازن تاریخی این سرزمین  دچار دگرگونی عمیقی شد. بریتانیا در توافق‌های سیاسی خود هرگز مشخص نکرد که فلسطین متعلق به چه کسی است: ساکنان بومی عرب یا مهاجران یهودی؟ همین ابهام، زمینه‌ساز اشغال تدریجی زمین‌های فلسطینیان توسط صهیونیست‌ها شد. همچنین ساختار جدید مرزها به صهیونیست‌ها کمک کرد تا «ارض اسرائیل» را به‌عنوان یک سرزمین مشروع برای یهودیان تصویر کنند.

در حالی که افسانه‌ی «فلسطین سرزمین خالی بود» یکی از ستون‌های اصلی مشروعیت‌بخشی به اسرائیل است، اسناد تاریخی، شواهد فرهنگی، و واقعیت‌های جمعیتی همه نشان می‌دهند که فلسطین هرگز خالی نبوده. این سرزمین، بخشی زنده از دنیای عرب و در مسیر نوسازی و استقلال ملی قرار داشته است.

«ایلان پاپه» نویسنده کتاب«ده غلط مشهور درباره‌ی اسرائیل» در پژوهشی مستند و بی‌طرفانه، نشان می‌دهد که صهیونیسم با ایجاد یک روایت دروغین، تلاش کرده تا هویت فلسطین و مردمش را نادیده بگیرد.

در واقع فلسطین پیش از صهیونیسم نه‌تنها خالی نبود، بلکه سرزمینی زنده،سرسبز، پرجمعیت و دارای هویت تاریخی بود که روند طبیعی استقلال و توسعه‌ی آن با پروژه‌ی صهیونیسم دچار گسست شد و این، برای مردمی که قرن‌ها در آن سرزمین زیسته بودند، به یک فاجعه تاریخی تبدیل گشت.

ad/mrt