هوش مصنوعی چگونه میتواند موجب سلطه نوین و استعمار نظام آموزشی ملتها شود؟
پارستودی- بررسیها نشان میدهد که تکثیر تکنولوژیهای هوش مصنوعی توسعهیافته در غرب در سیستمهای آموزشی سراسر جهان میتواند به طور ناخواسته نوعی امپریالیسم فرهنگی و فکری را ترویج کند.
در عصر دیجیتال، تکنولوژیهای هوش مصنوعی به سرعت در حال پیشرفت و نفوذ به بخشهای مختلف جهانی هستند. این تکنولوژیها تاثیرات عمیقی بر بخشهای مختلف از جمله آموزش عالی داشتهاند. اما در حالی که این تکنولوژیها فرصتهای نوآورانه بسیاری را به ارمغان آوردهاند، همچنین چالشهای بزرگی را نیز ایجاد کردهاند که میتواند به نوعی از «نئواستعمار دیجیتال» منجر شود. در این مطلب از مجله پارستودی نگاهی به ابعادی از این مسئله انداخته شده است.
تهدیدات
یکی از مهمترین تاثیرات حساسیتبرانگیز هوش مصنوعی در آموزش، وابستگی به تکنولوژیهای توسعه یافته در کشورهای غربی است. این وابستگی منجر به ایجاد چرخهای از مصرفگرایی شده که در آن مؤسسات آموزشی در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعهیافته به جای نوآوری، به مصرفکنندگان دائمی این تکنولوژیها تبدیل میشوند. نتیجه این وضعیت، محدود شدن خودمختاری تکنولوژیک و ناتوانی این مؤسسات در توسعه راهحلهای مناسب برای چالشهای آموزشی خاص خودشان است. این سناریو میتواند به توقف توسعه یک چشمانداز تکنولوژیکی متنوع و ایجاد نابرابری تکنولوژیکی بین مناطق مختلف منجر شود.
از سوی دیگر، ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی که در آموزش استفاده میشوند، اغلب با دادههایی طراحی شدهاند که بیشتر محیطهای غربی و انگلیسیزبان را منعکس میکنند. این تعصب میتواند به تولید محتوای آموزشی یکنواخت و از نظر فرهنگی محدود منجر شود. استفاده جهانی از این سیستمها خطر ایجاد یک رویکرد "یکسان برای همه" را به همراه دارد که نمیتواند به درستی با زمینههای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی دانشجویان از کشورهای غیرغربی هماهنگ شود. این همگنسازی محتوای آموزشی، تجربه آموزشی را از ارتباط و غنای محلی خود محروم میکند و ممکن است به قطع ارتباط دانشآموزان با دانشهای بومی منجر شود.
یکی دیگر از جنبههای نئواستعمار دیجیتال از طریق هوش مصنوعی، امپریالیسم فرهنگی و فکری است. تکثیر تکنولوژیهای هوش مصنوعی توسعهیافته در غرب در سیستمهای آموزشی سراسر جهان میتواند به طور ناخواسته نوعی امپریالیسم فرهنگی و فکری را ترویج کند. با اولویت دادن به متدولوژیها و چارچوبهای دانشی غربی، این تکنولوژیها ممکن است دیگر اپیستمولوژیها و سنتهای آموزشی را به حاشیه برانند. این وضعیت میتواند به از بین رفتن تنوع فکری و فرسایش هویتهای فرهنگی منجر شود.
علاوه بر این، توزیع نابرابر مزایای هوش مصنوعی در سراسر جهان یکی از چالشهای مهم است. در حالی که هوش مصنوعی پتانسیل تحول در آموزش از طریق شخصیسازی و کارایی را دارد، این مؤسسات در مناطق ثروتمند جهان هستند که اغلب توانایی مالی، زیرساخت و تخصص لازم برای پذیرش و ادغام آخرین نوآوریهای هوش مصنوعی را دارند و بدین ترتیب نتایج آموزشی خود را بهبود میبخشند.
در مقابل، مؤسسات در مناطق فقیرتر ممکن است با موانع قابلتوجهی مواجه شوند، از جمله هزینههای بالا، زیرساخت ناکافی و کمبود نیروی متخصص برای اجرای و نگهداری تکنولوژیهای هوش مصنوعی. این نابرابریها نه تنها نابرابریهای موجود را تقویت میکند بلکه میتواند فاصله آموزشی بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه را بیشتر کند و چرخهای از فقر آموزشی و اقتصادی را تداوم بخشد.
چه باید کرد؟
برای مقابله با این چالشها، دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی باید رویکردهایی فراگیر و متنوع اتخاذ کنند. توسعه تکنولوژیهای هوش مصنوعی محلی از اهمیت بالایی برخوردار است. سرمایهگذاری در پروژههای پژوهشی محلی و ایجاد مراکز پژوهشی هوش مصنوعی میتواند به توسعه ابزارها و سیستمهایی کمک کند که نیازها و زمینههای محلی را به خوبی پاسخ دهند. همچنین، تنوعبخشی به مجموعه دادهها و اطمینان از اینکه سیستمهای هوش مصنوعی بر روی مجموعه دادههای متنوع و نماینده از زمینههای فرهنگی، زبانی و اجتماعی مختلف آموزش دیدهاند، میتواند به کاهش تعصبات و افزایش شمولیت و کارایی این تکنولوژیها در زمینههای مختلف کمک کند.
تقویت نظارت انسانی و استانداردهای اخلاقی نیز ضروری است. حفظ نظارت انسانی در توسعه و استقرار تکنولوژیهای هوش مصنوعی و ایجاد چارچوبهای اخلاقی در دانشگاهها میتواند به تضمین استفاده صحیح و مسئولانه از این تکنولوژیها کمک کند. همکاریهای بینالمللی و تبادل دانش نیز باید تشویق شود تا دانش و تخصص به طور عادلانهتر به اشتراک گذاشته شود و توسعه هوش مصنوعی از دیدگاهها و نوآوریهای متنوع بهرهمند شود.
سرمایهگذاری در آموزش و تربیت نیروی انسانی نیز یکی دیگر از راهکارهای مهم است. توسعه برنامههای آموزشی جامع برای تجهیز پژوهشگران، معلمان و دانشجویان محلی به مهارتهای لازم برای توسعه هوش مصنوعی میتواند به کاهش نابرابریها کمک کند و اطمینان حاصل کند که این تکنولوژیها به نفع جوامع جهانی متنوع توسعه و استفاده میشوند.
در نهایت، دانشگاهها و مؤسسات آموزشی باید با چالشهای دوگانه استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی برای بهبود آموزش و مقابله با خطرات نئواستعمار دیجیتال مواجه شوند. با اتخاذ رویکردی فراگیر و مسئولانه، میتوان اطمینان حاصل کرد که تکنولوژیهای هوش مصنوعی بهگونهای عادلانه و سودمند برای جوامع جهانی متنوع توسعه و استفاده میشوند و به ایجاد یک چشمانداز آموزشی جهانی عادلانهتر و فراگیرتر کمک میکنند.
عبارات کلیدی: هوش مصنوعی چیست؟، خطرات هوش مصنوعی، هوش مصنوعی در نظام آموزشی، استعمار دیجیتال
X/MMA