محک اراده و قدرت ایران؛ اشتباه راهبردی نتانیاهو
دور جدیدی از درگیری میان اسرائیل و ایران در قالب خرابکاری در نطنز به وجود آمد که ایران این اقدام را مصداق «تروریسم هستهای» عنوان کرد.
نیروهای اسرائیل روز 6 آوریل با استفاده از مین، کشتی ایرانی «ساویز» را در دریای سرخ هدف قرار دادند. 6(17 حمل 1400) روز بعد یعنی در روز 12 آوریل(23 خمل 1373) نیز تاسیسات هستهای نطنز دچار حادثه شد که این اتفاق نیز توسط اسرائیل انجام شد. در خصوص این اقدامهای اسرائیل سه نکته حائز اهمیت است.
نکته اول اینکه؛ نتانیاهو حتی به وزیر جنگ کابینه خود نیز اعتماد ندارد و بنی گانتز را در جریان تصمیم برای خرابکاری در نطنز قرار نداده بود. بنی گانتز روز گذشته در پایان دیدار دو روزۀ «لوید اوستین» وزیر دفاع آمریکا از سرزمینهای اشغالی گفت درخواست آغاز تحقیقی را در میان سرویسهای اطلاعاتی موساد و «شین بت» درباره درز حادثه نطنز در ایران داده است. گانتز گفت «صحبت از یک رفتار غیرمسئولانه است که چنانچه از منافع شخصی یا سیاسی نشأت بگیرد بسیار بد است.» این اظهارات نشان میدهد مناقشه سیاسی در سرزمینهای اشغالی حتی در تصمیمات امنیتی مهم نیز وجود دارد.
نکته دوم اینکه؛ این اقدامها در حالی انجام شد که دور تازه مذاکرات میان ایران و 4 + 1 در وین، پایتخت اتریش جریان دارد، مذاکراتی که خبرهای مثبتی مبنی بر توافق طرفین برای احیای برجام منتشر شده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل که در زمان دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا تلاش زیادی انجام داد تا واشنگتن از برجام خارج شود، اکنون به دولت جدید آمریکا اعتماد چندانی ندارد و با خرابکاری در نطنز تلاش میکند بر مذاکرات تاثیر بگذارد.
«یونا جرمی باب» در یادداشتی که روزنامه اسرائیلی جروزالم پست منتشر کرد، نوشت: «زمانی که نقشه حمله به نطنز کشیده شد، هنوز مشخص نبود که ایران و آمریکا چه زمانی قرار است به میز مذاکرات فعلی درباره بازگشتن به توافق هستهای ایران برگردند، اما ممکن است زمان دادن چراغ سبز به این عملیات - چه میدانی و چه سایبری - به مذاکرات وین مربوط باشد.» «آلون بن دیوید»، تحلیلگر دفاعی کانال ۱۳ اسرائیل گفته است که واقعه نطنز میتواند اهرم فشار ایران در مذاکره با آمریکا را تضعیف کند و مقامهای آمریکا نیز از آسیب به این تاسیسات ابراز رضایت کردهاند.»
بنابراین، به نظر میرسد اسرائیل به خرابکاری پیوسته در درون ایران روی آورده که به خصوص در دو بازه زمانی شدت گرفتن تنشهای سیاسی در درون سرزمینهای اشغالی و احتمال موفق شدن گفتگوها میان ایران و غرب، این خرابکاری را اجرایی میکند. «جروزالم پست» به نقل از مقامهای اسرائیلی، این اقدامها را «جنگ مخفی اسرائیل علیه ایران» عنوان کرد؛ موضوعی که بنی گانتز درباره تبعات آن هشدار داده است.
نکته سوم؛ این است که به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران در قبال این اقدامهای اسرائیل سیاست «صبر استراتژیک» را کنار گذاشته و انتقام از این رژیم را در دستور کار دارد. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که اقدامهای اسرائیل بدون اطلاع آمریکا و حتی چند کشور اروپایی انجام نمیگیرد. بنابراین، در نخستین واکنش به حادثه نطنز، از آغاز غنیسازی 60 درصدی خبر داد. علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی در این خصوص تاکید کرد: «اقدام ایران برای تولید اورانیوم تا غنای ۶۰ درصد بر اساس قانون اقدام راهبردی مجلس برای رفع تحریمها است.» به عبارت دیگر، این اقدامهای اسرائیل نه تنها سبب نمیشود که توان هستهای جمهوری اسلامی تضعیف شود بلکه عزم تهران را برای اتخاذ گامهای مهمتر و فرابرجامی تقویت میکند.
موضوع پایانی اینکه؛ جمهوری اسلامی ایران تا کنون از آغاز جنگ جدیدی در منطقه غرب آسیا جلوگیری کرده است، اما با توجه به قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران، تداوم اقدامهای اسرائیل میتواند به شکلگیری جنگی جدید در منطقه منجر شود، موضوعی که حتی در درون سرزمینهای اشغالی نیز هشدارهای زیادی در این خصوص به نتانیاهو داده شد. شاید نتانیاهو برای خروج از وضعیت متزلزل کنونی خود و بن بست سیاسی در اسرائیل، بدون در نظر گرفتن امنیت اسرائیل، در پی ایجاد جنگ باشد، اما در صورت وقوع چنین جنگی، عُمر این رژیم نیز در دست خودش نخواهد بود.