اهداف سفر وزیر امور خارجه آمریکا به فلسطین اشغالی

تنها چهار روز پس از اعلام آتش‌بس‌ بین رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی فلسطین، «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه آمریکا، روز سه‌شنبه‌ (دیروز) وارد سرزمین‌های اشغالی شد و با «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر‌ این رژیم دیدار و گفت‌وگو‌ کرد و سپس برای دیدار با «محمود عباس »، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، راهی رام الله شد و امروز نیز قرار است عازم مصر و سپس اردن شود.

مقام‌های‌ آمریکا و خود بلیکن درباره این سفر در ظاهر مدعی شدند که این سفر به‌منظور‌ «تثبیت آتش‌بس‌ و بازسازی غزه» صورت می‌گیرد‌.در واقع،‌ بازسازی غزه عنوان و پوششی ادعائی است که آمریکا برای اجرایی کردن طرح‌های‌ خود و رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی و علیه مقاومت مطرح می کند، زیرا پس از این جنگ و شکست سخت رژیم صهیونیستی از مقاومت غزه، این رژیم به‌شدت دچار تزلزل شد، به‌گونه‌ای‌ که سبب شد مقام‌های‌ غربی برای اعلام آتش‌بس‌ و نیز جلوگیری از آغاز مجدد درگیری راهی منطقه شوند و در‌این‌باره‌، دو کشور مصر و اردن را برای تحقق این امر تحت فشار قرار دادند.

همبستگی بین فلسطینی‌های ساکن اراضی 48،  قدس، رام الله و نوار غزه، کابوس وحشتی برای حامیان رژیم صهیونیستی ایجاد کرد، به‌گونه‌ای‌ که آن‌ها‌ با درک این واقعیت که اکنون پایگاه و جایگاه مقاومت اسلامی فلسطین در نزد فلسطینی‌ها به‌شدت ارتقاء یافته است و فلسطینی‌ها به کارآمدی و تأثیر مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی به‌طور‌ بی‌سابقه‌‌ای تأکید‌ می‌کنند‌، به فکر حمایت از تشکیلات خودگردان فلسطین که در واقع،‌ متحد رژیم صهیونیستی در کرانه باختری به‌شمار‌ می‌رود‌، افتادند و برای این موضوع کمک به نوار غزه را از کانال تشکیلات خودگردان مطرح کردند. در واقع،‌ ادعای کمک به نوار غزه دستاویزی جز حمایت از تشکیلات خودگردان و برجسته کردن آن در برابر حماس و در نتیجه ایجاد اختلاف بین فلسطینی‌ها در کرانه باختری و نوار غزه نیست.

از سوی دیگر،‌ پیش‌بینی می‌شود که آمریکا با طرح ادعائی صلح و طرح موسوم به «تشکیل دو کشور مستقل»، مقاومت فلسطین را مانعی در‌این‌باره‌، معرفی و در نتیجه فشارها را بر گروه‌های‌ مقاومت در نوار غزه، تشدید کند تا از یک سو این گروه‌ها را تحت فشار قرار دهد و از سوی دیگر‌ نیز افکار عمومی فلسطینی‌ها را که بر کارسازی و کارآمدی مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی تاکید می‌کنند، در داخل سرزمین‌های فلسطینی علیه حماس و به طور کلی گروه‌های مقاومت در غزه تحریک کند. 

شروط ادعائی و در واقع،‌ ناممکن نخست‌وزیر‌ رژیم صهیونیستی در کنفرانس خبری روز سه‌شنبه با بلینکن درباره بازسازی نوار غزه، که خود به عنوان جنایتکار عامل ویرانی آن به‌شمار‌ می‌رود‌، نیز در این چارچوب مطرح می‌شود که وی طی تصریحات ادعائی ارسال کمک به غزه را مشروط به جلوگیری از تقویت تسلیحاتی حماس و چه‌ بسا‌ خلع سلاح آن و  آزادی چهار صهیونیست اسیر شده در نزد حماس کرد.

از سوی دیگر، انتخابات پارلمانی فلسطین که قرار بود پس از ۱۵ سال وقفه، 22 ماه مه گذشته (اول خرداد ۱۴۰۰) اما به تعویق افتاد و هنوز نیز تاریخی برای آن مشخص نشده است، و همچنین انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان در 31 جولای (9 مرداد 1400) و پس از آن نیز انتخابات شورای ملی فلسطین 31 آگوست (9 شهریور)، فضای بسیار متفاوتی در سرزمین‌های فلسطینی در حمایت از مقاومت ایجاد کرده است، به ویژه اینکه شکست اخیر رژیم صهیونیستی در غزه نیز، شکل‌گیری چنین فضایی را تسریع و وحشت صهیونیست‌ها و حامیان آن را مضاعف کرد. به همین علت، آمریکا و حامیان غربی رژیم صهیونیستی وضعیت این رژیم را بغرنج و بحرانی یافته‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و باید برای جلوگیری از آن هر چه سریع‌تر به کمک دنباله های منطقه ای و رژیم های مرتجع وارد عمل شوند.