نگاهی به 28 اسد و سرنوشتی که ملت افغان از سرگذراند
(last modified Thu, 18 Aug 2016 11:44:39 GMT )
اسد 28, 1395 16:14 Asia/Kabul
  • نگاهی به 28 اسد و سرنوشتی که  ملت افغان از سرگذراند

امروز 28 اسد است . روزی که برای ایرانیها سالروز مداخله ی استعمار پیر انگلیس و شیطان بزرگ آمریکا در سرنوشت ملی کشور بزرگ ایران است .

امروز 28 اسد است . روزی که برای ایرانیها سالروز مداخله ی استعمار پیر انگلیس و شیطان بزرگ آمریکا در سرنوشت ملی کشور بزرگ ایران است . در 28 اسد سال 1332 یعنی 63 سال پیش بود که دولت قانونی به نام مصدق با کودتای آمریکایی – انگلیسی در ایران ساقط شد . این یک پرونده در حافظه ملت ایران است که فعلا قصد پرداختن به آن را نداریم و سراغ رویدادی می رویم که در همین تاریخ یعنی 28 اسد برای افغانها به وقوع پیوست و در بطن خود چیزی را بوجود آورد که در تقویم افغانستان  از آن به نام روز استقلال یاد می شود و حتی آئینها و مراسمی هم به همین نام برگزار می گردد . واقعه 28 اسد افغانستان به بالغ بر یک قرن پیش یعنی سال 1298 بر می گردد . در آن زمان امپراطوری استعمار گر بریتانیا بر سرنوشت شبه قاره و هند حاکم بود و حاکمیتهای دست نشانده ی بریتانیائیها خط و مشی های حکومتی و سیاسی بسیاری از ملتهای منطقه را تعیین می کردند . افغانستان هم به عنوان سرزمینی حائل بین امپراطوری وقت بریتانیا و روسیه ی تزاری وقت محسوب میشد که اهمیتی استراتژیک برای هر یک از طرفین داشت . بریتانیائیها تمایل شدیدی داشتند که این سرزین حائل بین مستعمرات آنها در شبه قاره و رقبا فاصله ای را ایجاد کند و این فاصله به سایرین اجازه دست اندازی و مداخله در این مستعمرات را ندهد . همین نگاه باعث شد که بریتانیائیها شدیدا بر امور افغانها حساس باشند و حتی در صدد نفوذ و گسترش بسط سلطه ی خود بر این سرزمین بر آیند . بر اساس همین نفوذ و دست اندازیها بود که سه جنگ بین افغانها و بریتانیائیها بین سالهای 1839 تا 1919 میلادی درگرفت . جنگهایی که علیرغم برتری ادوات نظامی بریتانیا با جانفشانی و رشادت افغانستانیها به پیروزی رسید . تاریخ معاصر افغانستان قصه های الهام بخشی را از این رشادتها بیان کرده است . قصه ها و حکایتهایی که نشان میدهد ملت افغانستان بر سر منافع ملی و استقلالشان در مقاطعی که فرصتی دست داده با هیچ کس نه معامله کرده و نه مصالحه . همین پیروزیهای درخشان است که افغانستانیها را به ملتی مقاوم و سازش ناپذیر در مقابل مهاجمان خارجی تبدیل کرده است .  آنها بریتانیایی را شکست دادند که گفته میشد در سرزمینش خورشید غروب نمی کند . بدین مفهوم که این امپراطوری سرزمینهایی را در شرق و غرب عالم تحت استعمار داشت که اگر در نقطه ای خورشید غروب کند از نقطه ای دیگر بر می آید که باز هم آن نقطه تحت نظر و استعمار بریتانیاست .

سومین پیروزی غرور آفرین افغانها در مقابل استعمار بریتانیا به سال 1919 یعنی همان 28 اسد 1298 بر می گردد . غازی امان الله خان شاه وقت افغانستان در جریان جنگ سوم کشورش با بریتانیا بود . وی پس از جلوس بر تخت شاهانه پیامی خطاب به بریتانیا از آنها خواست حدود جغرافیای افغانستان را به رسمیت بشناسند و به استقلال افغانستان احترام بگذارند . این پیام امان الله خان از طرف بریتانیا نشنیده گرفته شد که نهایتا به جنگ منتهی شد . جنگی کخه به جنگ سوم افغان – انگلیس مشهور است و ماحصل آن استقلال افغانستان بود .

اینکه انگلیس چه ماهیتی دارد و استقال افغانستان از نظر مخالفان و موافقان چه ماهیتی دارد  میزهای کارشناسی و تحلیلی فراتر از یک برنامه را می طلبد ولی درباره ی انگلیسیها همینقدر باید دانست که دست اندازی آنها در امور ملتها و کشورها موجب شد تا بسیاری از مناقشات و اختلافات عمیق تاریخی شکل بگیرید و بسیاری از حدود و ثغور سرزمینها دست کاری شود . نمونه ی تاریخی این دست اندازیها ی اختلاف افکنانه ی انگلیس را می تواند در خط مرزی دیورند دید که همچنان به عنوان یک نقطه ی اختلاف کانونی بین دو همسایه ای افغانستان و پاکستان باقی مانده است . امروز حضور ظاهری انگلیس را در منطقه نداریم ولی کشمکشها و نزاعهای بی پایان ناشی از سالها حضور این کشور استعمارگر در منطقه را شاهدیم و. پس از پایان عمر حکومت هند بریتانیایی و استقلال پاکستان شاهد تنشهای مرزی پاکستا وهند و نهایتا کشمیر و خط دیورند هستیم . خطی که نه تنها به خط دوستی تبدیل نشد که حتی برعکس ظرفیتهای تنش را برای آینده باقی ماند . این خط مرزی را در سالهای 1893 پادشاه وقت افغانستان به نام عبدالرحمان خان با بریتانیائها که در آن مقطع بر شبه قاره استیلا داشتند امضا کردند . این تاریخ معاصر برای افغانستان با تحلیلها و تجلیلهای مختلفی همراه است . چرا که بعد از این رویداد عملا افغانستان در مسیر حوادث گوناگونی از هجوم ارتش سرخ شوروی تا  دوران سیاه استیلای طالبان و نهایتا حضور غرب به رهبری آمریکا در این کشور پس از 11 سپتامبر قرار گرفت  . هر یک از این مقاطع تلخیهایی را بر ملت افغانستان تحمیل کرد و اجازه نداد که آنها با فراغ بال طعم شیرین استقلال کشورشان را بچشند . همین عامل هم باعث شد که سمت و سوهایی در جهت گیری افراد و گروهها در نگاه به این روز ایجاد شود . هر چند از این روز تاریخی در بطن حوادث همواره یادی شده است ولی مراسم تجلیل از این روز هر ساله با فراز و نشیبهایی صورت می گیرد . مثلا امسال تنها با گذاشتن تاج گل در پای بنای یادبود استقلال افغانستان از جانب اشرف غنی بدون برگزاری کدام مراسم و سخنرانی خاص تجلیل به عمل آمد . این نوع از برخورد با این روز نشان میدهد ظرفیت افکار عمومی این کشور از حوادث بسیاری که از ناامنی و تنشهای سیاسی و فقر و بی کاری و فساد و در عین حال مداخلات خارجی در کشورشان در جریان است رنجورند و زیاد روی خوشی به برگزاری با تشریفات نمادهای استقلال طلبی نشان نمی دهند . 

 

کلیدواژه