روایت عاشقی در اربعین (6)
(last modified Wed, 08 Nov 2017 10:57:29 GMT )
عقرب 17, 1396 15:27 Asia/Kabul
  • روایت عاشقی در اربعین (6)
    روایت عاشقی در اربعین (6)

حماسۀ اربعین حسینی نمایشگاهی از اقتدار و ظرفیت بی پایان و بی بدیل شیعه است که به برکت خون  حسین بن علی (ع )حاصل شده است.

حماسۀ اربعین حسینی نمایشگاهی از اقتدار و ظرفیت بی پایان و بی بدیل شیعه است که به برکت خون حسین بن علی (ع) حاصل شده است. ظلم ستیزی و عزت طلبی و آزادگی همراه با شور و حماسۀ جوانمردانه در جوهرۀ فرهنگ حسینی موج می زند.

زائری که خود را محمد معرفی می کند و دانشجوی رشته عمران است، می گوید:

اگر در ایام اربعین بودی، مهمان نوازی و عشقبازی را با احساس عزت و عظمت مشاهده می کردی. زنی روستائی را می دیدی که با چهره ای آفتاب سوخته و پای برهنه و ترک خورده از مسافتی دور عازم کربلا بود، به همراه گوسفندی که شاید تنها سرمایه زندگیش بود، برای زوار سالار شهیدان. پیرمردی را می دیدی که چهار زانو در وسط خیابان نشسته به عنوان میزی برای سینی خرمایی که بر سر دارد و زائران عابر از آن بر می دارند؛ و جوانی که در همین وضعیت، سینی غذا و آش بر سرش، و کسی هم پشت سرش ایستاده ، ظرف های آش را از آن سینی بر می دارد و به زائران می دهد؛ و نوجوانی که با قهوۀ تلخ از شما پذیرائی می کند؛ کودکی با دشداشۀ عربی که مصرّانه جام شربتی را در کامت می ریزد. آنچه از مهمان نوازی و سخاوت عرب در افسانه ها و اشعار خوانده بودی، در آنجا آشکارا با دوچشمت می دیدی و تجربه می کردی. هرکس هرچه داشت، در این مراسم خرج زوار حسینی کرده است.

حتماً می گویید که این کار درست نیست، البته ممکن است حق با شما باشد؛ اما سخن در روحیه و عمق شور وعشق این مردم به خاندان پیامبر (ص ) است. همه چیز زیبا و شیرین بود، از چای بسیار شیرین و پرشکرش ، تا قهوه بسیار تلخ و بی شکرش.

وی می افزاید:

 پس از طلوع آفتاب برای استراحت در کنار سایر زوار در گوشه ای خوابیدم. پس از حدود ساعتی برخاستم. خواستم پتویم را جمع کنم که نوجوانی عراقی حدوداً سیزده سال سن، با شتاب به سویم آمد و با اصرار فراوان پتو را از من گرفت و نگذاشت آن را جمع کنم تا خود این کار را بکند. باز در حیرت فرورفتم که چگونه یک نوجوان در این سن که معمولاً رختخواب خود راهم با اکراه و دعوا جمع می کند، این گونه داوطلبانه خدمت می کند؛ در حالیکه نه مرا می شناسد، نه پدر و مادرش بالای سرش هستند که  او را وادار یا تشویق به این کارکنند.

بدینگونه، زائرانی که قدم در راه حسین و آرمانهای او می گذارند، شایسته پاداش و خدمتگزاری می گردند. امام صادق(ع) ‌فرمود: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمی دارد، یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏ فرماید و یک درجه مرتبه‏ اش را بالا مى‏ برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏‌فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند،  و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏‌گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل‌بیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.(کامل الزیارات ص۱۳۴)

در کربلا که باشی، حلاوت زیارت خاکی که قدسیان بر آن بوسه می زنند هرگز از ذائقۀ ات زدوده نخواهد شد. و آنچه از میزبانی مجاوران آن حرم های آسمانی می بینی ، همه زیبا و شیرین است.

 

 

کلیدواژه