جوزا 07, 1397 12:07 Asia/Kabul
  • تصمیم پاکستان در ادغام قبایل فرصت یا تهدید برای افغانستان

پاکستان برای ادغام قبایل هفتگانه ساکن در محدوده خط دیورند موسوم به «فاتا» در استان خیبر پشتونخواه گام عملی برداشت و افغانستان را با چالشی در بحث دیورند به عنوان میراث نامبارک دوره حضور استعمار انگلیس در هند و باورهای تاریخی روبرو کرده که با تهدید و فرصت همراه است.

 مجلس پاکستان روز پنجشنبه گذشته در یک اقدام بی ‌سابقه با 229 رای موافق و 29 رای مخالف، مصوبه ای را تصویب کرد که بر اساس آن مناطق قبایلی در محدوده مرز مشترک با افغانستان را برای اعمال حاکمیت با استان خیبر پشتونخواه یا در گویش پاکستانی پختونخواه ادغام شوند که اگر این مصوبه به تایید مجلس سنای پاکستان برسد به عنوان یک قانون، اجرایی می شود.

 دیروز دولت افغانستان در واکنش به این تصمیم مجلس پاکستان بیانیه ای داد و آن را اقدامی یک جانبه خواند و آن را خارج از توافقنامه ای برشمرد که در سال 1921 میلادی بین افغانستان و مقامات انگلیسی حاکم بر هندوستان مستعمره بریتانیا امضا شده و اخذ چنین تصمیمی را در محدوده اختیارات قبایل دانسته است.البته این تصمیم پاکستان شاید برای افغانستان چالشی را در بحث صیانت از مرز ایجاد کرده و این کشور را در برابر راههایی با افق تنش بیشتر قرار داده باشد اما برخی کارشناسان معتقدند این اقدام دارای ابعاد مثبتی نیز هست که چکیده آن را در ایجاد بار حقوقی و مسئولیت دولت مرکزی پاکستان در برابر ناامنی های برآمده از این مناطق قبایلی خلاصه می کنند. البته در برابر بیانیه افغانستان، بلا فاصله «محمد فیصل»، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان در پاسخ گفت که افغانستان باید اصول عدم مداخله و روابط دو جانبه را در نظر بگیرد و تصمیم پارلمان پاکستان منعکس کننده تصمیم مردم این کشور است.

داستان قبایل محدوده فاتا به زمانی باز می گردد که شبه قاره هند زیر سلطه استعماری انگلستان بود و حاکمان وقت انگلیسی در هند در قرن نوزدهم میلادی تصمیم گرفتند منطقه ای کوهستانی را از افغانستان جدا در نظر بگیرند تا آن جا به عنوان مناطق خودمختار در اختیار قبایل ساکن باشد و آنها بر اساس قوانین و سنت های محلی، امور خود را اداره کنند.وقتی در سال 1893 میلادی «هنری مورتیمر دیورند » دبیر امور خارجهٔ هند بریتانیایی و رئیس هیات مذاکره ‌کننده از سوی حکومت انگلستان با امیر عبدالرحمن خان طرف افغان توافق‌نامه‌ای را برای تعیین مرزهای شرقی و جنوبی افغانستان با هند مستعمره به امضا می رساند این خط مرزی قبایل پیوسته پشتون ها را در دو سوی آن تقسیم کرد.این محدوده خودمختار پس از آن که کشوری به نام پاکستان از هند مستعره انگلستان در سال ۱۹۴۷ جدا شد به آن ارث رسید و تا امروز شرایط اداره امور در آن مناطق مانند 70 سال گذشته ادامه یافته است و هر دو کشور افغانستان و پاکستان توافق داشتند که برای مردم قبایل هر دو سوی مرز مشکلی ایجاد نکنند و ساکنان این محدوده به شکل خودمختار امور اجتماعی خود را فارغ از تبعیت از دولت مرکزی اداره کنند.طی 4 سال گذشته دولت پاکستان تردد آزادانه پشتون ها را به دو طرف مرز دیورند محدود کرد و در حال حاضر می توان ادعا کرد که هیچ فرد افغان نمی تواند بدون داشتن گذرنامه از مرز عبور کند.

از طرف دیگر ارتش پاکستان در اقدامی بی سابقه شروع به کشیدن سیم خاردار و ایجاد پاسگاههای مرزی در طول خط دیورند کرده یعنی مرزی که همواره حاکمان افغانستان در مورد رسمیت و حدود آن مشکل داشتند اما اکنون دولت افغانستان آن را به شکل غیر رسمی پذیرفته است.البته مقدمات اقدام مجلس پاکستان برای ادغام قبایل از سال 2015 میلادی توسط دولت نوازشریف فراهم شد و قرار است تا سال 2022 همه هفت منطقه قبیله ‌نشین باجور، خیبر، کُرم، مُهمند، وزیرستان شمالی، اورکزی و وزیرستان جنوبی که اکثریت ساکنان آنها را پشتون ها تشکیل می دهند با مرکزیت پیشاور در استان خیبر پشتونخواه ادغام شوند.

پاکستان هدف از تلاش برای تصویب این قانون را لغو قوانین عصر استعماری و رویه های غیردمکراتیک و سنتی جاری در این محدوده جغرافیایی اعلام کرده ، در حال حاضر مرسوم است اگر یکی از اعضای یک قبیله به خاطر جرمی مقصر شناخته شود، تمام آن قبیله باید مجازات شوند.

 از سوی دیگر پاکستان مدعی است وجود چنین شرایطی در مناطق فاتا عامل اصلی استقرار و ریشه دواندن گروه های افراطی و نیروهای القاعده و طالبان پاکستان و گروه حقانی در این محدوده است و تصمیم خود را تلاشی برای از بین بردن این شرایط و امکان اجرای طرح های عمرانی و رساندن زیرساخت های رفاهی و مدنی به این محل دانسته است. از نگاه پاکستان شاید بتوان دلایلی مانند انتخابات پیش رو با استفاده از نتایج این ادغام در تولید رای بیشتر و هم ارایه کارنامه موفق برای تامین امنیت بهتر را همراه با اعمال فشار بر کابل برای پذیرش پیشنهادهای پاکستان در موضوعات مورد اختلاف را مطرح کرد، مذاکراتی که نمونه آن از دیروز با سفر «محمد حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی دولت وحدت ملی افغانستان به اسلام آباد در جریان است.

اما در طرف افغان نگاه به این تصمیم پاکستان کمی متفاوت تر است؛ در بیانیه افغانستان در ارتباط با ادغام مناطق قبایلی فاتا آمده است که کابل همواره به دلیل مداخله های نظامی پاکستان و تصمیم یکجانبه آن کشور به منظور تغییر وضعیت سیاسی مردم قبایلی ساکن در امتداد خط دیورند، نگرانی های خود را از طریق راههای دیپلماتیک با مقامات اسلام آباد و جامعه بین المللی مطرح کرده و این اقدام مجلس پاکستان را در سایه فشار نظامی آن کشور بر این مناطق ارزیابی کرده است.

افغانستان بر این باور است که اگر مردم این منطقه اجازه داشته باشند از اراده خود در باره این تصمیم بهره بگیرند نتیجه آن مغایر با خواست دولت مرکزی پاکستان خواهد بود و افغانستان نیز بی میل نیست از عنصر قومی پشتون در مرز دیورند بر دولت پاکستان فشارهایی را در پشت میز مذاکره وارد کند.

از همین رو در بیانیه افغانستان آمده است که باید این تصمیم مجلس پاکستان بتواند از خواسته قبایل نمایندگی کند در حالی که در راستای سلب خود مختاری مردم آن مناطق است و این روش را راه حل مشکل نمی داند.

افغانستان بر اساس آمار تقریبی حدود 30 میلیون جمعیت دارد و برخی آمارهای غیر رسمی تعداد پشتون های ساکن در افغانستان را حدود 13 میلیون تن برآورد کرده اند و این در حالی است که پشتون های آن سوی دیورند در پاکستان نزدیک به 85 میلیون تن هستند اما پشتون های افغانستان معتقدند، آن طرفی ها مربوط به افغانستان هستند نه این که اهل پشتون های پاکستان!اوایل سال جاری وقتی پشتون های مناطق قبایلی فاتا علیه دولت مرکزی پاکستان به خاطر آن چه که بی عدالتی در حق خود می خواندند تظاهرات کردند و افغان ها از آنها اعلام حمایت کردند، پشتون های پاکستان این حمایت را رد کردند و از کابل خواستند که به مشکل خود رسیدگی کند و به کار آنها دخالت نکند.مناطق قبایلی که تاکنون به شکل خودمختار زندگی کرده اند همواره برای افغانستان و پاکستان مشکل ساز بوده اند و پایگاه های تروریست ها و مخالفان هر دو کشور در این مناطق است و دردسرهایی برای هر دو کشور ایجاد کرده است.

اگر سرنوشت مناطق قبایلی روشن شود بخشی از مشکلات هر دو کشور امکان دارد با گذشت زمان حل شود زیرا در حال حاضر این مناطق از هرگونه توسعه و بازسازی محروم هستند و زیرساختی در آن ایجاد نشده و محل برای سربازگیری تروریست ها و جذب انتحاری ها و آموزش آنها مساعد است.

با توجه به سکوت و عدم واکنش جدی دولت افغانستان در مورد کشیدن سیم خاردار روی خط دیورند توسط پاکستان و اکتفا به صدور بیانیه خبری در ارتباط با ادغام مناطق قبایلی در ساختار حاکمیت پاکستان به نظر می رسد افغانستان مزیت نسبی این تحولات را در راستای زمینه سازی برای ایجاد ثبات و صلح در کشورش پذیرفته و پاکستان نیز زمان را با توجه به وضعیت افغانستان برای بستن پرونده های تاریخی مناسب دیده است.

منطقی نیست عملی شدن چنین برنامه ای را بدون هماهنگی آمریکا فرض کرد چرا که آمریکا در افغانستان حضور مستقیم دارد و در پاکستان نفوذ یک هم پیمان را دارد.

همانطور که در ابتدا آمد، در چارچوب کشیدن مناطق خودمختار قبایلی که منشاء ناامنی هستند کار مفیدی است و حل مشکلات دو کشور همسایه حتی اگر در پشت پرده باشد و به دور از جنجال های رسانه ای، رخدادی نامتعارف نیست و مهم ترین چیز در متن هر مذاکره میان دولت ها وقوع بهترین اتفاق یعنی ایجاد امنیت و صلح برای ملت هاست اما این که هم پیمان امنیتی افغانستان در طول مذاکرات با پاکستان در کدام سمت میز است یک تجربه ملی برای انتخاب هم پیمان می تواند باشد.