پیشینه تئاتر در افغانستان
افغانستان از کشورهایی است که پیشینه تئاتر در آن به دوران «امانالله خان» باز میگردد که برای اولین بار این هنر به شکل امروزی آن در افغانستان رواج پیدا کرد و با تأسیس «پوهنی ننداری» در زمان حکومت «محمد ظاهر شاه» وارد مرحله نوینی از تاریخ خود شد.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، تئاتر معاصر افغانستان در دوران امانی در این کشور بنیان گذاشته شد و «محمود طرزی» اولین کسی بود که تئاتر را به شکل امروزی آن در این کشور رایج کرد.
«عبدالغفور برشنا» نیز یکی از پایه گذاران تئاتر نوین افغاستان بود که شاگردان بسیاری را در این را پرورش داد.
اولین نمایش در سالروز جشن استقلال افغانستان درسال 1301 در قصر وزارت خارجه برای اعضای خانواده شاهی به نمایش در آمد.
«بصیر احمد حسینزاده» نوشت: در همین سال نمایشهای دیگری نیز توسط علی افندی هنرمند ترک تبار در ولایت پغمان به روی صحنه رفت.
سقوط اندلس،حاکم، پاتاوا از جمله نمایشهای ترکی بودند که در سال 1303 به نمایش در آمدند.
«مادر وطن» نخستین نمایشی بود که مردی جوان نقش زنی را بازی کرد،این نمایش نوشته غلام حضرت کوشان بود که در سال 1303 درتئاتر پغمان به اجرا در آمد و بازیگری که نقش زن را بازی کرد، «میر محمد کاظم هاشمی» نویسنده و شاعر بود که در آن سالها با مطبوعات همکاری داشت.
عبدالغیاث و محمود فرخ افندی از دیگر بازیگرانی بودند که در آن دوران نقش زن را در تئاتر بازی می کردند.
در کنار آثاری که توسط نویسندگان افغانستانی نوشته میشد گاهی نیز آثار برجسته نمایشنویسان معروف جهان نیز به اجرا در میآمد، که از مهمترین این نمایشها میتوان به نمایش «ازدواج اجباری» اثر مولیر نمایش نویس معروف فرانسوی، «شمعدان اسقف» اثر ویکتورهوگو و«عالم وطاغتیه»، اثر یوسف قرظاوی اشاره کرد.
نقش شخصیتهای برجسته در تئاتر
یکی از اهدافی که حکومت امانالله به دنبال آن بود ترقی و تجدد خواهی بود و تئاتر بهترین وسیلهای بود که مردم را تشویق به تجدد و دوری از خرافات نماید و این خود سبب ساز حضور بسیاری از وزیران حکومت امانی وچهره های فرهنگی در تئاتر شد.
«علی محمد» وزیر دربار، «محمود طرزی» وزیر خارجه، «محمد کبیر لودین» وزیر فواید عامه، سید «عبدالله» وزیر دادگستری، «فیض محمد ذکریا» وزیر معارف، «محمد سرور گویا»، «محمد حسین ضیایی»، «سرور صبا»،«عبدالروف رشیدی»، «عبدالجبار رسام» ، «محمد حسن سلیمی»، «عزیز خان چرخی»، «غلام سخی سامان»،«قاری دوست محمد» و تعدادی دیگر از رجال افغانستان از جمله چهرههای سیاسی و فرهنگی بودند که با ترجمه، نگارش و یا بازی در شکل گیری تئاتر افغانستان سهم داشتند.
البته این نکته را نیز باید یاد آور شد که در آن دوران نمایش بیشتر درمیان خانواده شاهی ورجال مهم مملکتی اجرا می شد.
تشکیل پوهنی ننداری
شکوفایی دوباره تئاتر افغانستان با تشکیل پوهنی ننداری بود که در سال 1322 شکل گرفت.
از نخستین کسانی که در این دوره سهم زیادی در رونق تئاتر داشتند می توان از «عبدالرشید لطیفی» نام برد که وی را پدر تئاتر افغانستان لقب داده اند.
از جمله تلاشهای لطیفی برای تئاتر را میتوان از راه یافتن زنان در نقش گرفتن نمایشهای آن دوره و بنیاد تئاتر پشتو را نام برد، «قهرمانان» اثری به زبان پشتو بود که به وسیله خود لطیفی به روی صحنه رفت.
از نمایشنامههای مهم لطیفی میتوان به آثاری چون متخصص سالون، شام زندگی، گرسنهها، شمعها که می سوزند، دو صنعتکار، او پدرم نیست، هفت رنگ، زمستان و... نام برد. متخصص سالون و اوپدرم نیست در چندین چشنواره نیز موفق به کسب جوایزی شد.
از آن جایی که لطیفی به زبانهای گوناگون آشنایی داشت. توانست نمایشنامههای زیادی را نیز به فارسی ترجمه کند که از مهمترین آنها میتوان به نمایش «در راه عقیده مردی که خاموش ماند»، «شب هولناک زن»،«طلا»، «شبی که آواز زنگ ها شنیده شد»، «گلوله درقلب»، «پرنده مجروح»،«بالا پوش»، «پیراهن عروس»، «من بمیرم تو نمیری»، و نمایش«شنل»، نام برد.
عبدالغفور برشنا نیز که از پیشگامان تئاتر در افغانستان بود که در رشد تئاتر هم به عنوان نویسنده و کارگردان وهم به عنوان مترجم، سهم زیادی داشت.
هنرمندان تئاتر
از دیگر هنرمندان و نمایشنویسان تئاتر میتوان از عبدالرشید جلیا،عبدالرحمان بینا،غلام عمر شاکر،اکرم نقاش،عبدالقیوم بیسد، ضیا قاری زاده، مقدس نگاه،غلام علی امید، محمد یوسف کهزاد،علی نعیمی،عبدالروف بینوا، اکبر نادم، غلام محمد شاکر، عبدالطیف نشاط، مشعل هنر یار، سایر هراتی، عبدالرحمان پژواک، خان آقا سرور، شیر دل پتیالی، ببرک ارغند، اسدالله حبیب،عزیز آسوده،اکبر پامیر، عبدالواحد بهره، رفیق صادق،عزیزالله هدف،امین الله ندا، ستار جفایی، باری جواد،حفیظ الله خیال،احمد شاه علم، انصاری،علی محمد زره، ملک خلیل، رحیم ساربان، بارق شفیعی، سید مهدی شفا، اسدالله مهربان، عظیم فایز، نجیب آرام، موسی آرزو، ستار وارسته، حاجی محمد کامران،عبدالوهاب شمشاد، هارون یوسفی، کریم تنویر، قادر فرخ، کریم جاوید، محمد یعقوب مسعود،و بسیاری دیگر نام برد که تعدادی از اینها نمایشنامهنویس و یا کارگردان بودند و تعدای هم بازیگر.
البته اینها بیشتر کسانی بودند که در پایتخت فعالیت داشتند و هنرمندان زیادی در سایر ولایات نیز فعالیت می کردند.
تئاتر درمدارس
در کنار هنرمندانی که بصورت حرفهای تئاتر را دنبال میکردند، بسیاری دیگر بودند که به طور آماتور به این کار روی آورده بودند.
حضور بسیاری از معلمان و دانش آموزان که در مدارس تئاتر را به صورت غیر حرفهای دنبال می کردند، به رشد این هنر در افغانستان بسیار کمک کرد.
لیسه غازی، ملالی،عایشه درانی، سوریا، زرغونه، بی بی مهرو، استقلال، رابعه بلخی، شاهدخت مریم و لیسه حبیبی از نخستین مدارسی بودند که در این راه پیشگام بودند.
«سامیه میرزاد»، خواهر بزرگ «صالحه فاروق اعتمادی» یکی از کسانی بود که اولین نمایشنامه خود را وقتی که در مقطع هفتم دبیرستان ملالی بود نوشت.
این نمایشنامه که «زن ملک»، نام داشت در سه پرده اجرا شد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت و درآمد زیادی نیز از فروش این نمایش به دست آمد.
صحنه آرایی
صحنه آرایی، طراحی صحنه، نورپردازی، چهره پردازی، طراحی دکوربه شکل امروزی آن از جمله کارهای بود که در تئاتر معاصربرای اولین مرتبه به وسیله محمد علی رونق که در فرانسه در این رشته تحصیل کرده بود و سالها در نمایشخانه مولیر در فرانسه نقش بازی کرده بود، در تئاتر شکل گرفت و بعد ها کسانی دیگری که شاگردی رونق را کرده بودند این راه را ادامه دادند.
نقش زنان در تئاتر
در نمایشهای اولیه که اجرا شد مردان به جای زنان نقش بازی میکردند.
ترینا نام دختری از نوآباد کابل بود که برای اولین مرتبه توانست در نمایشی به نام وفای زن که کوشان آن را نوشته بودبازی کند.
از دیگر زنانی که در تئاتر نقش بازی کردند میتوان از حبیبه عسکر، پروین صنعت گر، شریفه دانش، مخفی کابلی، زرغونه آرام، زلیخا نورانی، نورتن نورانی، مزیده سرور، زکیه کهزاد، اقلیمامخفی، جمیله ایمن، زلیخا نگاه،هما مستمندی، نجیبه دنیا، میمونه غزال، فاطمه پایا، و برخی چهره های دیگر را نام برد.
تئاتر، سانسور، جنگ
برای اولین مرتبه در زمان ظاهرشاه بودکه دولت برای نظارت بیشتر بر تئاتر ریاست مستقل مطبوعات را موظف کرد که بر اجرای تئاتر نظارت دقیقی داشته باشد و هر نمایشی را که مخالف سیاستهای دولت است اجازه نمایش به آن داده نشود.
همچنین کسانی که نمایش را کفر آمیز میدانستند مانع از پیشرفت تئاتر در افغانستان شدند. ورود نیروهای شوروی به افغانستان و جنگهای داخلی نیز از عواملی بود که تئاتر این کشور نتوانست روند روبه رشدی از خود نشان بدهد.
با آغاز حادثه هفت ثور درسال 1357 تعداد زیادی از هنرمندان به خارج از افغانستان مهاجر شدند و بصورت پراکنده به کار ادامه دادند.
البته در کابل وسایر ولایت اجرا نمایش همچنان جریان داشت که آن هم با سقوط حکومت دکتر نجیب الله وآغاز جنگ های داخلی از رونق افتاد وبا آمدن حکومت طالبان دیگر کاری دراین راستا صورت نگرفت.
تئاتر مهاجرت
بعد از مهاجرت هنرمندان به خارج از افغانستان فعالیتهای پراکندهای در پاکستان و ایران و کشورهای اروپایی صورت گرفت که بیشتر این فعالیتها در پاکستان جریان داشت. بعدها تعدادی از این هنرمندان برای رادیو بیبیسی، نمایشهای رادیویی به نام خانه نو زندگی نورا اجرا کردند.
درسالهای اخیر هم تعدادی از هنرمندان جوان، در پاکستان نمایشهای خوبی اجرا کردند.
در ایران نیز نمایشهایی اجرا شد که در سالهای اولیه بیشترهنرمندان با احزاب اسلامی که در ایران فعالیت داشتند همکاری می کردند.
بیشتر نمایشهایی که در آن سالها اجرا می شد توسط گروههای هنری احزاب ازجمله «حزب الله»، «جمیعت اسلامی»، «حرکت اسلامی» و حزب «وحدت اسلامی» افغانستان بود.
غلام محمد فرحت هروی، باری جواد مهاجر،علی جوادی، حسین ابراهیمی، عبدالحکیم وفا،غفار حسینی مرید، از هنرمندانی بودند که در اجراه بیشتر آثار دو دهه اول مهاجرت در مشهد نقش اصلی را داشتند.
بیشتر آثاری که در دو دهه اول در پاکستان و ایران اجراشده همگی محتوای ایدولوژیک داشته و به طرفداری از مجاهدین و بر علیه نیروهای شوروی و طرفداران داخلی آنها بوده است.
امادر سالهای بعد نسل جدیدی از جوانان افغانستان در ایران نیز به کار تئاتر روی آوردند وگروههای هنری تشکیل دادند که بیشتر آنها در مشهد و تهران فعالیت می کردند.
بیشتر آثار این دوره پیرامون مهاجرت و تجربههای شخصی نویسندگان این نمایشنامهها بوده است.
پرستوهای بی آشیانه، پرواز،ماندگار، قاصدک، افغان تئاتر، نام برخی از گروهای نمایشی است که در سالهای اخیر در مشهد فعالیت داشته اند.
نور محمد علی زاده، خاوری،هادی مجتبایی،علی اکبرزاده،از جمله کسانی هستند که دراین سالها این گروه ها را سرپرستی می کردند.
در تهران نیز گروههای نمایشی در همین دوره شکل گرفت که از مهمترین آنها میتوان به گروه فرهنگی انجمن افغانستان به سرپرستی حمیرا قادری، گروه تلخ و شیرین به سرپرستی وحید نگاه و گلی اکبری، و گروه سایبان آبی به سرپرستی عبدالله بکتاش اشاره کرد.
حسینزاده با انتشار این مطلب در صفحه فیسبوک خود نوشت: در این سالها در کشور های اروپایی نیز نمایش های هر چند اندک توسط تعدادی از هنرمندان تئاتر به نمایش در آمده است.
با روی کار آمدن دولت موقت به ریاست «حامد کرزی» تئاتر افغانستان وارد مرحله نوینی شد که باید این دوره نیز در مجال بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.