روایت عاشقی در اربعین (3)
سایت هاف پست(هافینگتن پست) از پیاده روی اربعین ، تحلیل جالبی دارد.
وبسایت نشریه هافینگتن پست در دسامبر 2014 از پیاده روی اربعین تحلیل جالبی ارائه کرد. وبسایت این نشریه با این مقدمه که بزرگترین زیارت جهان در حال انجام است، چرا تا کنون چیزی از آن نشنیدید؟ می نویسد:
اگر فقط چند صد معترض در لندن به خیابانها بیایند و شعار بدهند و یا در هنگ کنگ راهپیماییهایی اتفاق بیافتد و یا در روسیه مردم تظاهراتی ضد پوتین انجام دهند، می گوییم سطح بالایی از دموکراسی در این کشورها وجود دارد و به سرعت در رسانهها منعکس میشود. اما یک گردهمایی20 میلیونی با وجود وحشت و سرو صدا در عراق، حتی موفق نمیشود به زیرنویس اخبار، راه بیابد. علیرغم این که این رخداد دارای تمام عناصر حیاتی و ویژگیهای چشم نواز از جمله ارقام بزرگ و گیج کننده، اهمیت سیاسی، پیام انقلابی، پیشینه تاریخی و اصالت وجود است، یک تحریم غیررسمی رسانه ای به این رویداد بسیار بزرگ تحمیل شده است. زمانی که چنین داستانی نقل میشود، افکار عمومی را شوکه می کند.
در میان تعداد بیشمار افرادی که از این واقعه الهام گرفتهاند، یک مرد جوان استرالیایی وجود دارد که من سالها پیش او را ملاقات کردم، او به دین اسلام گروید. تمام این داستان برای او از سال 2003 شروع شد. یک روز عصرکه به اخبار تلویزیون نگاه میکرد، مجذوب یک صحنه شد که نشان میداد میلیونها نفر در حال رفتن به سمت یک شهر مذهبی به نام کربلا هستند. آنها در شعارهایشان نام یک مرد را فریاد می کردند، نامی که او هرگز نشنیده بود: حسین.
آنچه در آن خبر 60 ثانیه ای گزارش شد، او را به شدت تکان داد زیرا این صحنه، شبیه هیچ کدام از تصورات او نبود . می اندیشید چگونه یک مرد که 1396 سال قبل کشته ( شهید ) شده است ، میتواند این چنین زنده باشد و امروز حضور قابل لمسی را به نمایش بگذارد و میلیونها نفر برای مشکل او چنان ناراحت باشند که گویی مشکل خودشان است ؟.چگونه است که این مردم با هم دچار مشکل و نزاع نمیشوند ؟
او می گوید: من به کربلا سفر کردم تا خودم متوجه شوم که چرا این شهر این چنین مستی آور است. دلیلی جز این وجود ندارد که آنها یک علاقه مشترک دارند . از طرف دیگر ، اگر شما احساس کنید که کسی برای حق آزادی و رفتار علادلانه با شما و ساختن یک زندگی با کرامت برای شما مبارزه کرده است ، شما با او همدردی خواهید کرد ، زیرا او برای عقاید شما به مبارزه برخاسته است
آنچه در کربلا شاهدش بودم به من اثبات کرد که حتی بزرگترین دوربینها هم برای به تصویر کشیدن روح این گردهمایی بزرگ و صلح آمیز ، کوچک هستند . سیلی از مردان، زنان، کودکان و بیش از همه زنان سیاه پوش از افق تا افق را پر میکنند . جمعیت آنقدر زیاد است که دهها کیلومتر مسافت را مسدود میکند. یک حرارت و اتصال ، همه ی زائران را به برادههای آهن تبدیل کرده است و همگی را با هم جذب می کند و آنها را به آنچه تنها میتوان" مغناطیس غیرقابل مقاومت حسین" نامید، نزدیک تر میکند. او میگوید "اگر میخواهید یک دین زنده را ببینید که تنفس می کند ، به کربلا بروید"