​​​​​​​پل‌های تاریخی اصفهان؛ شاهکارهایی از مهندسی و هنر + تصاویر
https://parstoday.ir/fa/iran-i22942-پل_های_تاریخی_اصفهان_شاهکارهایی_از_مهندسی_و_هنر_تصاویر
پارس‌تودی- پل‌های نمادین اصفهان که بر روی رودخانه زاینده‌رود قرار دارند، از جمله سی‌وسه‌پل، پل خواجو، پل شهرستان، جویی و مارنان نمونه‌هایی برجسته از مهندسی دوران صفوی به شمار می‌روند.
(last modified 2025-09-21T11:44:13+00:00 )
شهریور ۳۰, ۱۴۰۴ ۱۴:۲۳ Asia/Tehran
  • ​​​​​​​پل‌های تاریخی اصفهان؛ شاهکارهایی از مهندسی و هنر
    ​​​​​​​پل‌های تاریخی اصفهان؛ شاهکارهایی از مهندسی و هنر

پارس‌تودی- پل‌های نمادین اصفهان که بر روی رودخانه زاینده‌رود قرار دارند، از جمله سی‌وسه‌پل، پل خواجو، پل شهرستان، جویی و مارنان نمونه‌هایی برجسته از مهندسی دوران صفوی به شمار می‌روند.

پل‌های نمادین اصفهان، ترکیبی بی‌نقص از خلاقیت ساختاری و زیبایی هنری هستند؛ هم به‌عنوان گذرگاه‌های حیاتی رودخانه عمل می‌کنند و هم نمادهایی ماندگار از میراث فرهنگی ایران محسوب می‌شوند. به گزارش پارس‌تودی به نقل از پرس تی وی، در دوران صفوی، به‌ویژه در زمان سلطنت شاه عباس اول (۱۵۸۷–۱۶۲۹ میلادی)، اصفهان که به «نصف جهان» شهرت داشت، به پایتختی پررونق با برنامه‌ریزی شهری دقیق و معماری درخشان تبدیل شد. پل‌های زاینده‌رود در آن زمان فراتر از یک زیرساخت کاربردی بودند؛ آن‌ها به‌عنوان مراکز اجتماعی، بازارهای محلی و صحنه‌هایی برای نمایش هنر و فرهنگ ایفای نقش می‌کردند.

پل‌های صفوی نسبت به طراحی‌های دوره‌های تیموری، ایلخانی و سلجوقی پیشرفت چشمگیری داشتند. این پل‌ها با کاشی‌کاری‌های ظریف، ساختارهای چند‌طاقی و هماهنگی هوشمندانه با جریان رودخانه، نشان‌دهنده مهارت بالای مهندسی و دانش هیدرولیک آن دوران هستند.

پل شهرستان

قدیمی‌ترین پل شناخته‌شده در اصفهان، پل شهرستان است که با نام‌های پل جی یا پل جسر حسین نیز شناخته می‌شود. این پل امروزه در بخش شرقی شهر و بر بستر قدیمی رودخانه قرار دارد.

بر اساس نظر مورخان و باستان‌شناسان، پایه‌های پل شهرستان به دوران ساسانی (قرن سوم تا هفتم میلادی) بازمی‌گردد. در دوره‌های آل‌بویه و سلجوقی (قرن دهم تا دوازدهم میلادی)، این پل تنها پل مهم زاینده‌رود در محدوده شهر بوده و به نظر می‌رسد در این دوره‌ها تعمیراتی روی آن انجام شده و بخش‌هایی به آن افزوده شده است.

این پل با آجر و خشت ساخته شده و پایه‌های آن از سنگ است. در گذشته به‌عنوان مسیر نظامی و تجاری مورد استفاده قرار می‌گرفت. طول آن ۱۱۲.۵ متر با ۱۱ دهانه و عرض آن ۴.۸ متر است که نسبت به پل‌های بعدی، ساختاری ساده‌تر دارد.

در دوره صفوی، شکل نهایی پل شهرستان شکل گرفت و در سمت شمالی آن دروازه‌ای برای دریافت عوارض ساخته شد. امروزه این پل تنها برای عبور عابران پیاده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پل شهرستان

پل مارنان

پل مارنان در بخش غربی شهر اصفهان قرار دارد و حدود هشت کیلومتر بالاتر از پل شهرستان واقع شده است. در منابع تاریخی، این پل با نام‌های دیگری چون ماربانان، ماربین، سرفراز و عباس‌آباد نیز شناخته می‌شود.

بر اساس نظر غالب پژوهشگران، ساخت اولیه پل مارنان به دوران شاه تهماسب اول (۱۵۲۴–۱۵۷۶ میلادی) بازمی‌گردد و در دوره سلطنت شاه سلیمان صفوی (۱۶۶۶–۱۶۹۴ میلادی)، ارامنه منطقه جلفا اقدام به مرمت و بازسازی آن کرده‌اند.

این پل به طول ۱۸۰ متر در امتداد شمالی-جنوبی ساخته شده و دارای ۱۷ دهانه است که عرض آن‌ها بین ۴.۷ تا ۶.۶ متر متغیر است. در دوره قاجار، دروازه‌ای شهری در کنار این پل قرار داشته که بعدها از میان رفته است.

از نظر طراحی و ساختار، پل مارنان شباهت زیادی به پل شهرستان دارد؛ هر دو پل دارای پایه‌ها و فونداسیون سنگی، طاق‌های آجری نوک‌تیز و روزنه‌هایی در بالای پایه‌ها هستند که به سبک معماری ساده و کاربردی ساخته شده‌اند.

در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی (۱۹۷۰ میلادی)، این پل مورد مرمت قرار گرفت؛ چرا که در اثر سیلاب، شش دهانه جنوبی آن تخریب شده بود و پس از آن بازسازی شد.

پل مارنان

سی‌وسه‌پل؛ ستون فقرات شهری اصفهان

مهندسی واقعی پل‌سازی در دوران صفوی با ساخت سی‌وسه‌پل آغاز می‌شود؛ پلی با ۳۳ دهانه که در منابع تاریخی با نام‌های مختلفی چون پل الله‌وردی‌خان، پل عباس، پل چهارباغ، پل جلفا، پل زاینده‌رود و پل بزرگ شناخته شده است.

با انتقال پایتخت ایران از قزوین به اصفهان در اواخر دهه ۱۵۹۰ میلادی، شاه عباس اول دستور گسترش وسیع شهر به سمت جنوب و در امتداد رودخانه زاینده‌رود را صادر کرد.

ستون فقرات این طرح شهری، خیابان باغ‌مانند چهارباغ به طول ۱.۶۵ کیلومتر بود که در جهت شمالی-جنوبی امتداد داشت و سی‌وسه‌پل در بخش جنوبی آن قرار گرفته بود.

اهمیت اتصال دو سوی رودخانه، به دلیل وجود باغ‌های سلطنتی در جنوب و همچنین منطقه تازه‌ساخت جلفای نو برای اسکان ارامنه مهاجر از حملات عثمانی بود.

محور چهارباغ از مرکز شهر اسلامی جدید در شمال آغاز می‌شد، از سی‌وسه‌پل عبور می‌کرد و تا باغ‌های هزارجریب در فاصله ۲.۴ کیلومتری جنوب ادامه می‌یافت.

سی‌وسه‌پل برخلاف بسیاری از پل‌های ایران و جهان، در باریک‌ترین نقطه رودخانه ساخته نشده، بلکه در عریض‌ترین بخش آن احداث شده است؛ طول این پل حدود ۳۰۰ متر است که آن را به یکی از خاص‌ترین سازه‌های معماری آن دوران تبدیل کرده است.

سی‌وسه‌پل؛ ستون فقرات شهری اصفهان

سی‌وسه‌پل؛ تجلی بلندپروازی‌های سلطنتی

سی‌وسه‌پل تحت نظارت الله‌وردی‌خان، سردار برجسته صفوی ساخته شد؛ کسی که با پیروزی‌هایش بر امپراتوری استعمارگر پرتغال، شهرت و ثروت فراوانی به‌دست آورد.

الله‌وردی‌خان در ساخت بناهای متعدد دیگری نیز نقش داشت، از جمله مدرسه خان در شیراز که محل تحصیل ملاصدرا بود؛ فیلسوفی نامدار که اندیشه‌هایش تأثیر شگرفی بر شکل‌گیری الهیات، علوم و سیاست مدرن ایران گذاشت.

گاهی ساخت این پل به اشتباه به الله‌وردی‌خان دیگری نسبت داده می‌شود؛ سرداری ارمنی‌تبار با همین نام که مانند ناظر اصلی پل، مسیر پیشرفت خود را از غلامی تا فرماندهی طی کرده بود.

در سفرنامه‌های اروپایی قرن‌های گذشته، ساخت بناهای باشکوهی مانند سی‌وسه‌پل به رقابت میان اشراف ایرانی نسبت داده شده است؛ اما پژوهشگران امروزی این فرضیه را بعید می‌دانند.

نظر غالب امروز این است که پروژه‌های عظیم معماری آن دوره، بیشتر جنبه سیاسی داشته‌اند و حاصل جاه‌طلبی‌های امپراتوری شاه عباس اول بوده‌اند. این بناها با هدف تحت‌تأثیر قرار دادن همسایگان و قدرت‌های اروپایی ساخته شدند تا جایگاه اصفهان را نسبت به استانبول عثمانی و دهلی گورکانی ارتقا دهند.

در آن زمان، جمعیت اصفهان بین ۶۰۰ هزار تا ۱.۱ میلیون نفر برآورد می‌شد که آن را در کنار شهرهایی چون پکن، پاریس و لندن، به یکی از بزرگ‌ترین شهرهای جهان تبدیل کرده بود.

علاوه بر نقش اصلی‌اش به‌عنوان پل، سی‌وسه‌پل عملکردی مشابه سد کم‌ارتفاع نیز داشت؛ به‌طوری‌که با نگه‌داشتن آب، امکان آبیاری خانه‌ها و باغ‌های شهری از طریق کانال‌های سنتی (مادی‌ها) فراهم می‌شد.

از آن‌جا که تابستان‌های اصفهان خشک و کم‌آب است و رودخانه زاینده‌رود اغلب در این فصل کاملاً خشک می‌شود، شاه عباس اول و پیش از او شاه تهماسب اول تلاش کردند با احداث کانالی، بخشی از جریان رودخانه کارون را به زاینده‌رود منتقل کنند. این طرح، پیش‌درآمدی بر کانال کوهرنگ بود که در دهه ۱۹۵۰ میلادی افتتاح شد.

با این حال، پروژه انتقال آب پس از چند سال به دلیل سختی حفاری در سنگ‌های سخت رشته‌کوه زاگرس، سرمای شدید و هزینه‌های بالا متوقف شد.

سی‌وسه‌پل؛ تجلی بلندپروازی‌های سلطنتی

سی‌وسه‌پل؛ نمادی از همزیستی فرهنگی و مذهبی

سی‌وسه‌پل نمادی از تنوع قومی و مذهبی شهر اصفهان است؛ چرا که بخش مسلمان‌نشین شمال شهر را به محله مسیحی‌نشین جلفای نو در جنوب متصل می‌کرد. ناظر ساخت این پل، الله‌وردی‌خان، از قوم گرجی و در اصل مسیحی بود که در جوانی به اسلام گروید.

این همزیستی فرهنگی در طراحی خود پل نیز بازتاب یافته است. پل دارای ۳۳ دهانه اصلی است که از نگاه ارامنه مسیحی، نمادی از تعداد سال‌های زندگی حضرت عیسی (ع) محسوب می‌شود.

در طبقه بالایی پل، بالای هر دهانه اصلی، دو طاق کوچکتر قرار دارد و بالای پایه‌ها نیز یک طاق اضافی دیده می‌شود. مجموع این طاق‌ها به عدد ۹۹ می‌رسد که نماد تعداد نام‌های خداوند در اسلام است.

برخی گمانه‌زنی‌های نادرست وجود دارد که ادعا می‌کنند پل در ابتدا ۴۰ دهانه داشته، اما این ادعا با شواهد تاریخی هم‌خوانی ندارد؛ چرا که سفرنامه‌نویسان اولیه مانند گارسیا دِ سیلوا فیگوئرا، پیترو دلاواله و توماس هربرت، همان تعداد دهانه یا طول فعلی پل را ثبت کرده‌اند.

در برخی سفرنامه‌ها، از جمله آثار هربرت و ویلیام اوزلی، تعداد دهانه‌های پل ۳۴ عدد ذکر شده است؛ اما به‌نظر می‌رسد این عدد شامل یک طاق کوتاه‌تر در زیر رمپ جنوبی پل نیز می‌شود که در شمارش اصلی لحاظ نشده است.

سی‌وسه‌پل؛ نمادی از همزیستی فرهنگی و مذهبی

مهارت فنی در ساخت سی‌وسه‌پل

طول سازه‌ای عرشه سی‌وسه‌پل حدود ۲۹۵ متر است که با احتساب رمپ‌های دسترسی به ۳۶۸ متر می‌رسد. پایه‌های سنگی پل ۳.۵ متر عرض دارند و فاصله بین آن‌ها ۵.۵۷ متر است.

مهندسان، سازه پل را بر روی فونداسیون‌های سنگی بنا کردند که در قرن بیستم برای حفظ و نگهداری، با بتن تقویت شد. سازندگان اولیه نیز از مصالح بنایی سنتی همراه با ملات ساروج استفاده کردند تا مقاومت پل در برابر نفوذ آب افزایش یابد.

نمای اصلی پل با طراحی دو طبقه‌ای از طاق‌های آجری چهار‌کانونی شکل گرفته که از قرن دهم میلادی در معماری ایرانی رایج بوده‌اند. مانند خیابان چهارباغ، در این پل نیز هماهنگی زیبایی‌شناسی و عملکرد به‌خوبی دیده می‌شود.

عرض پل ۱۳.۷۵ متر است که ۹ متر آن به مسیر سنگ‌فرش‌شده اختصاص دارد و در دو طرف آن دیوارهای جانبی بلند قرار گرفته‌اند. در بیرون این دیوارها، گالری‌ها و طاق‌های کوچکتری با مجموع ۹۹ دهانه ساخته شده‌اند.

این فضاهای جانبی دو مسیر اضافی برای عبور ایجاد می‌کنند که از طریق هشت ورودی عرضی در دیوارهای جانبی قابل دسترسی هستند؛ با این حال، عرض کم (۷۶ سانتی‌متر) و ارتفاع پایین این ورودی‌ها نسبت به قد متوسط انسان نشان می‌دهد که این مسیرها برای عبور و مرور طراحی نشده‌اند.

در عوض، ابعاد محدود این فضاها نشان‌دهنده قصد معمار برای خلق محیطی صمیمی و آرامش‌بخش بوده است؛ فضایی برای نشستن و لذت بردن از منظره رودخانه، باغ‌ها، ساختمان‌ها و دیگر پل‌های اطراف.

جالب اینکه طراحی دو‌طبقه‌ای طاق‌ها باعث تهویه طبیعی می‌شود—طاق‌های پایین نسیم رودخانه را عبور می‌دهند و طاق‌های تزئینی بالا جریان هوا را تقویت می‌کنند.

علاوه بر گالری‌های اصلی و جانبی، پل دارای دو مسیر عبور در بالای دیوارهای جانبی و یک مسیر پایین‌تر است که از طریق پلکان‌هایی در برج‌های گوشه‌ای پل قابل دسترسی است.

مسیر پایینی در زیرسازه پل با طاق‌های نوک‌تیز و تخت پوشیده شده و سطح آن چند دسی‌متر بالاتر از کف سنگ‌فرش‌شده رودخانه قرار دارد.

سکوهای بین پایه‌ها نیز فضاهایی خصوصی برای استراحت و تفریح فراهم می‌کنند و اتصال بین آن‌ها از طریق مکعب‌های سنگی دندانه‌دار در همان سطح انجام می‌شود که نقش سرریز آب را نیز ایفا می‌کنند.

نبوغ هیدرولیکی پل در شیب‌دار بودن کف آن و وجود دریچه‌های تنظیم جریان آب نمایان می‌شود که امکان عملکرد هم‌زمان به‌عنوان بند را فراهم می‌کند.

سازندگان صفوی اصول آکوستیکی را نیز در طراحی گالری‌های طاقدار لحاظ کرده‌اند؛ به‌طوری‌که نجواها به‌وضوح در مسیر مرکزی پل شنیده می‌شوند. بیشتر پایه‌ها ساختاری یکپارچه دارند، دو پایه به‌عنوان پلکان عمل می‌کنند و ده پایه دیگر به‌صورت اتاق‌هایی طراحی شده‌اند که گاهی پنجره‌هایی رو به نمای پل دارند.

در سمت بالادست پایه‌ها، پشت‌بندهای نیم‌مخروطی برای شکستن جریان آب ساخته شده‌اند و چهار پشت‌بند نیم‌استوانه‌ای نیز تا ارتفاع کامل پل بالا می‌روند که در سمت مقابل به‌صورت متقارن تکرار شده‌اند.

صفحه سنگی فونداسیون در بستر رودخانه دو برابر عرض پل، یعنی حدود ۳۰ متر است و نیمی از آن به سمت پایین‌دست امتداد دارد تا از ایجاد حفره‌های ناشی از جریان آب جلوگیری کند.

با تکمیل ساخت در سال ۱۶۰۲ میلادی، سی‌وسه‌پل به یکی از بزرگ‌ترین پل‌های سنگی کاربردی ایران تبدیل شد و از نظر ابعاد تنها با پل‌های قدیمی‌تری مانند بند قیصر در شوشتر، پل قدیم دزفول، پل سرچشمه در نزدیکی مراغه، پل شکسته خرم‌آباد، پل دختر و پل کشکان در لرستان قابل مقایسه بود.

تاج تزئینی در نمای شرقی پل و دروازه دریافت عوارض در چشم‌انداز شمالی آن، از افزوده‌های دوره قاجار بودند که در دوره پهلوی تخریب شدند. از اواخر قرن بیستم، این پل صرفاً برای عبور عابران پیاده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مهارت فنی در ساخت سی‌وسه‌پل

تأثیر سی‌وسه‌پل بر نگاه جهانی

سی‌وسه‌پل قرن‌هاست که تأثیری عمیق بر بازدیدکنندگان و نویسندگان سفرنامه‌های اروپایی گذاشته است. این تأثیر از زمان اقامت برادران آنتونی و رابرت شرلی در اصفهان، هم‌زمان با ساخت پل، آغاز شد.

در ماه مه ۱۶۱۸، گارسیا دِ سیلوا فیگوئرا از اصفهان بازدید کرد و سی‌وسه‌پل را سازه‌ای باشکوه و «یکی از مشهورترین بناهای سراسر امپراتوری» توصیف کرد؛ او عظمت این پل را با بازار قیصریه در شهر لار مقایسه کرد.

یک سال بعد، در اوایل ژوئیه ۱۶۱۹، پیترو دلاواله سی‌وسه‌پل را پلی خیره‌کننده توصیف کرد که از نظر هدف و مقیاس با خیابان چهارباغ قابل مقایسه بود. او همچنین جشن تیرگان، آیین کهن ایرانی مرتبط با آب را که با شور و نشاط توسط مردم اصفهان برگزار می‌شد، روایت کرد.

در این جشن، مردم با خنده، پریدن، فریاد زدن و حتی انداختن افراد با لباس به داخل رودخانه شادی می‌کردند؛ سنتی که شاه عباس اول نیز شخصاً در آن شرکت می‌کرد. پس از پایان بازی‌های آبی، شاه و همراهانش به پل بازمی‌گشتند و در کنار سفرا و مهمانان، با نوشیدنی و گفتگو به استراحت می‌پرداختند.

در ژانویه ۱۶۲۰، دلاواله در مراسم جشن «ظهور» شرکت کرد؛ آیینی که ارامنه مسیحی در آن غسل تعمید حضرت عیسی را طبق تقویم خود گرامی می‌دارند و با قرار دادن صلیب در زاینده‌رود، آب را متبرک می‌کنند. شاه عباس، اشراف و جمع زیادی از مردم در این مراسم حضور داشتند و در طول آن، سی‌وسه‌پل برای جلوگیری از اختلال در مراسم روحانیون، بسته می‌شد.

در آوریل ۱۶۲۸، توماس هربرت از ورود رسمی هیئتی از جنوب به شهر از طریق خیابان چهارباغ و سی‌وسه‌پل یاد کرده است. این هیئت انگلیسی با استقبال گرم مقامات ایرانی و ارمنی و مردم شهر، همراه با نواختن طبل، فلوت و دایره‌زنگی روبه‌رو شد.

هربرت از زیبایی پل و باغ‌های چهارباغ و هزارجریب که در امتداد یک محور قرار داشتند، شگفت‌زده شد و آن‌ها را «بهشت» نامید؛ به‌گونه‌ای که معتقد بود در سراسر آسیا مشابهی برای آن‌ها وجود ندارد.

ژان-باپتیست تاورنیه، سی‌وسه‌پل را «واقعاً اثری بسیار ظریف از معماری، شاید ظریف‌ترین در سراسر کشور» توصیف کرد و آن را با پل نُف در پاریس مقایسه کرد؛ قدیمی‌ترین پل باقی‌مانده بر رود سن که پنج سال بعد از سی‌وسه‌پل ساخته شد.

در قرن هفدهم، نویسندگان دیگری نیز از این پل تمجید کردند؛ از جمله آدام اولئاریوس، آندره دولیه دسلاند، ژان تونو، ژان شاردن، یان یانسون استرویس، جان فرایر، فرانسوا سانسون و انگلبرت کمپفر.

در میان سفرنامه‌های متأخر، یادداشت‌های ویلیام اوزلی در اوت ۱۸۱۱ قابل توجه است. او نوشت که رودخانه تا حدی خشک شده بود، اما آب عمیق‌تر در مخازن پل برای ارامنه محلی به‌عنوان محل تخم‌ریزی ماهی کپور استفاده می‌شد.

اوزلی همچنین ادعا کرد که شاه عباس دوم در میانه قرن هفدهم، ورودی اتاق‌های پایه‌های پل را با آجر مسدود کرده بود، زیرا از نقاشی‌های نامناسب داخل آن‌ها ناراضی بود.

در حدود سال ۱۸۴۰، پاسکال کوست مانند نویسندگان پیشین، به نقش تفریحی پل اشاره کرد و نوشت که عصرها مردم برای خنک شدن، نوشیدن چای و لذت بردن از منظره گنبدها و مناره‌های شهر به پل می‌آمدند.

سی‌وسه‌پل همچنین تأثیری عمیق بر جورج ناتانیل کرزن، سیاستمدار بریتانیایی و نایب‌السلطنه هند گذاشت؛ او در سال ۱۸۸۹ این پل را «باشکوه‌ترین پل جهان» توصیف کرد.

چند سال بعد، پرسی سایکس نوشت که «حتی در حالت فرسوده نیز باید در شمار بزرگ‌ترین پل‌های جهان قرار گیرد.»

ساختار چند‌طبقه‌ای و نقش دوگانه سی‌وسه‌پل به‌عنوان گذرگاه و محل تجمع با چشم‌اندازی زیبا، الهام‌بخش پل‌های مدرن ایرانی مانند پل طبیعت در تهران بوده است.

تأثیر سی‌وسه‌پل بر نگاه جهانی

پل خواجو

پل خواجو حدود دو کیلومتر پایین‌تر از سی‌وسه‌پل بر روی زاینده‌رود قرار دارد. از نظر زیبایی و کارکرد شباهت زیادی به سی‌وسه‌پل دارد، اما طول آن کمتر از نصف آن است.

این پل در امتداد محور شهری ساخته شده که میدان نقش‌جهان را در شمال به گورستان تخت فولاد در جنوب متصل می‌کند و احتمالاً جایگزین پلی قدیمی از قرن پانزدهم شده که اصفهان را به جاده قدیمی شیراز وصل می‌کرده است.

پل خواجو در سال ۱۶۵۰ میلادی، در دوران سلطنت شاه عباس دوم ساخته شد؛ زمانی که توسعه شهری اصفهان به سمت شرق گسترش یافته بود. نام پل از محله خواجو یا باغ چهارباغ در شمال آن گرفته شده است.

این پل با نام‌های دیگری نیز شناخته می‌شود؛ از جمله پل حسن‌آباد (به‌دلیل محله قدیمی شمالی)، پل بابا رکن‌الدین (به‌خاطر آرامگاه نزدیک در جنوب)، و پل شاهی (به‌دلیل ارتباطش با خاندان سلطنتی).

پل خواجو ۱۳۲ متر طول و ۱۲ متر عرض دارد و مانند سی‌وسه‌پل، چندین کارکرد شهری را هم‌زمان ایفا می‌کرد. علاوه بر نقش عبور و بند آب، این پل به‌عنوان محل تجمع و تفریح مردم نیز شناخته می‌شد.

نمای پل دارای دو ردیف طاق است و از نظر طراحی به سی‌وسه‌پل شباهت دارد، اما سه تفاوت مهم دارد:

۱. در فاصله بین طاق‌های پایینی، به‌جای سه طاق کوچک بالایی (مانند سی‌وسه‌پل)، فقط دو طاق کوچک ساخته شده است.۲. فاصله بین طاق‌ها یکسان نیست؛ چهار مورد از هجده طاق پایینی (به‌جز غرفه‌ها) کوتاه‌تر هستند و طاق‌های بالایی آن‌ها نیز به همان نسبت کوچک‌ترند.۳. وجود غرفه‌هایی در دو انتهای پل و در مرکز آن، که شاه عباس دوم از آن‌ها برای تماشای منظره استفاده می‌کرد. مقطع عرضی پل تقریباً مشابه سی‌وسه‌پل است.

غرفه مرکزی پل به شکل هشت‌ضلعی طراحی شده و در هر طبقه، در هر سمت یک طاق دارد. این غرفه و راهروی مرکزی پل در گذشته با کاشی‌های قرن هجدهم تزئین شده بودند که به‌خاطر طرح‌های راه‌راه و رنگ زردشان شناخته می‌شدند.

اگرچه بیشتر نقاشی‌های دیواری پل از بین رفته‌اند، اما جهانگردانی مانند ژان شاردن نوشته‌هایی را ثبت کرده‌اند؛ از جمله جمله‌ای که می‌گوید:«دنیا چیزی جز پلی نیست—از آن عبور کن و هر آنچه را در مسیرت می‌بینی بسنج. در همه‌جا، بدی در اطراف خوبی است، اما از آن پیشی می‌گیرد.»

با بستن دریچه‌های پل خواجو و سی‌وسه‌پل، شاهان صفوی رودخانه را به دریاچه‌ای در نزدیکی سعادت‌آباد تبدیل می‌کردند که به‌عنوان محل استراحت سلطنتی استفاده می‌شد. در این مکان جشن‌های باشکوهی برگزار می‌شد، از جمله آتش‌بازی و مسابقات قایق‌رانی.

در منابع تاریخی مانند نوشته‌های والی‌قلی شاملو، از جشن‌های باشکوه نوروز یاد شده که در آن پل با چراغ‌ها و گل‌ها تزئین می‌شد و شاه عباس دوم همراه با درباریان در آن حضور داشتند. شاعری چون صائب تبریزی نیز این مراسم را در اشعار خود جاودانه کرده است.

پل خواجو

پل جویی

پل جویی، که نام آن به‌معنای «پل نهر» است، یکی دیگر از پل‌های ساخته‌شده در دوران شاه عباس دوم است که در سال ۱۶۶۵ میلادی، میان سی‌وسه‌پل و پل خواجو احداث شد.

این پل با نام‌های دیگری نیز شناخته می‌شود؛ از جمله پل سعادت‌آباد (به‌دلیل باغ مجاور)، پل هفت‌دست (به‌خاطر کاخی در همان باغ)، و پل دریاچه (به‌سبب ارتباطش با مخزن آب پل خواجو).

برخلاف پل‌های عمومی دیگر اصفهان، پل جویی مخصوص استفاده سلطنتی بود و کاخ‌ها و باغ‌های ساحلی دو سوی زاینده‌رود را به یکدیگر متصل می‌کرد.

این پل به‌صورت سازه‌ای ساده و یک‌طبقه با ۲۱ دهانه ساخته شد و علاوه بر نقش عبور، به‌عنوان کانال انتقال آب نیز عمل می‌کرد؛ آب را به باغ سلطنتی سعادت‌آباد در جنوب و باغ کران در شمال هدایت می‌کرد.

مانند دیگر پل‌های صفوی در اصفهان، پل جویی با پایه‌ها و فونداسیون سنگی و طاق‌های آجری ساخته شده است. برخی معتقدند نام آن با واژه «چوب» مرتبط است و احتمال می‌دهند که جایگزین پلی قدیمی‌تر از جنس چوب به نام «چوبی» بوده باشد.

طول پل ۱۴۷ متر و عرض آن ۴ متر است. در فواصل منظم هر هفت دهانه، دو غرفه هشت‌ضلعی برای استراحت و تفریح ساخته شده‌اند که در هر طرف پنج پنجره دارند.

hk