استعفای دولت دیاب؛ داستان تکراری در لبنان
حسان دیاب، نخست وزیر لبنان روز گذشته (10 اوت 2020) از سمت خود استعفا داد و با پذیرش این استعفا از سوی میشل عون، رئیس جمهوری، مقرر شد دیاب به عنوان نخست وزیر پیشبرد امور تا زمان معرفی نخست وزیر جدید به فعالیت خود ادامه دهد.
"حسان دیاب" پنجاه و چهارمین نخست وزیر لبنان از سال 1943 که این کشور به استقلال رسید تا کنون است. از سال 1992 تا کنون 5 نخست وزیر از سمت خود استعفا دادند. عمر کرامی در سال 1992 از نخست وزیری لبنان استعفا داد و رفیق حریری جایگزین وی شد. عمر کرامی برای دومین بار در سال 2005 از نخست وزیری استعفا داد. نجیب میقاتی در سال 2013 و سعد الحریری نیز در سال 2019 از سمت نخست وزیری لبنان استعفا داد و حسان دیاب نیز پنجمین نخست وزیر مستعفی لبنان در 28 سال اخیر بود. بنابراین کنار رفتن دولت ها با استعفا در لبنان موضوع جدیدی نیست.
نکته دیگر این است که حسان دیاب پس از کمتر از 7 ماه از سمت نخست وزیری لبنان استعفا داد، اما کمترین مدت نخست وزیری به دیاب اختصاص ندارد. نجیب میقاتی در سال 2005 تنها 3 ماه نخست وزیری را بر عهده داشت. عمر کرامی نیز در سال 2005 تنها 4 ماه در پست نخست وزیری حضور داشت.
نکته مهم دیگر این است که مخالفان مقاومت در داخل و خارج از لبنان تلاش می کنند از طریق رسانه های سنتی و نوین، از یک سو استعفا دولت دیاب را شکست حزب الله عنوان کنند و از سوی دیگر حزب الله را عامل نابسامانی های اقتصادی و سیاسی در لبنان معرفی کنند. واقعیت این است که استعفای دیاب شکست حزب الله محسوب نمی شود زیرا دیاب نخست وزیر مقاومت نبود بلکه صرفاً با مساعدت ائتلاف مقاومت موفق به تشکیل کابینه شد همان گونه که حزب الله در فرآیند تشکیل دولت های نجیب میقاتی در سال 2011، تمام سلام در 2014 و سعد الحریری در سال های 2016 و 2019 نیز همکاری کرد.
معرفی حزب الله به عنوان عامل نابسامانی های کنونی لبنان نیز "وارونه سازی واقعیت" و "تصویرسازی نادرست" در قالب جنگ شناختی علیه حزب الله است. در 28 سال اخیر حدود 15 سال قدرت در اختیار رفیق الحریری (10 سال) و سعد الحریری (5 سال) بود. 52 ماه قدرت در اختیار فواد سنیوره بود که مخالف جدی حزب الله محسوب می شد. نجیب میقاتی و تمام سلام نیز جمعاً 70 ماه قدرت را در اختیار داشتند که هر دو از جریان 14 مارس بودند. در دولت های "سلیم الحص" (1998 تا 2000) و عمر کرامی (21 اکتبر 2004 تا 28 فوریه 2005) نیز اساساً حزب الله لبنان نقشی در قدرت نداشته و هیچ مشارکتی نیز در شکل گیری دولت نداشته است. بنابراین، معرفی حزب الله به عنوان عامل نابسامانی های کنونی و اهانت برخی معترضان به سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، اقدام هدفمند و طراحی شده در چارچوب جنگ شناختی علیه مقاومت لبنان است.
نکته مهم و پایانی این است که تحولات معاصر لبنان از سال 1943 تا کنون نشان می دهد عمر دولت ها در این کشور کوچک، کوتاه است. به طور میانگین در 78 سال اخیر 54 نخست وزیر با میانگین عمر یک سال و چهار ماه در لبنان روی کار آمده اند. از زمان روی کار آمدن رفیق حریری در سال 1992 تا کنون یعنی در 28 سال لبنان شاهد 12 دولت بود که میانگین عمر این دولت ها دو سال و سه ماه بود. این وضعیت سبب طرح سوال مهمی می شود که چرا اساساً لبنان سرزمین دولت های با عمر کوتاه است؟ شاید پاسخ به این سوال در درون جغرافیای لبنان نباشد و آنرا باید خارج از تمامیت ارضی این کشور جستجو کرد، کمااینکه خشونت سیاسی و اجتماعی علیه دولت دیاب که به استعفای این دولت انجامید نیز بدون فشارهای خارجی شکل نگرفته است. به نظر می رسد بی ثباتی و نابسامانی سیاسی در لبنان یکی از اولویت ها و اهداف اصلی قدرت های خارجی است.