مستند اربعین به روایت دیمیتری از اوکراین(6)
این مستند ترجمه سفر دیمیتری به کربلا است. دیمیتری یک دانشجوی اوکراینی است که از شهر سن پطرزبورگ روسیه سفری را به مقصد کربلا و با نیت شرکت در راهپیمایی اربعین شروع می کند.
*(پروفسور کریس هیورPr.chris hawer): به اعتقاد من مردم می توانند از امام حسین علیه السلام/ برترین صفات معنوی و حیاتی را دریافت کنند/ حتی افراد غیر مذهبی و کسانی که این صفات معنوی را نمی پسندند/ می توانند این احساس را دریافت کنند /بله اینجا شخصیتی است که میتوان در او عمیق شد*/
ساکنان این جا هر چه میتوانند به قدر وسع شان برای پذیرایی از مهمانان تلاش می کنند /آنها حتی زائران را برای غذا و استراحت به خانه های خود دعوت می کنند /وقتی زائران کشورهای مختلف برای اربعین وارد عراق میشوند /رسم مردم عراق این است به خانه های خود را در اختیار آنها قرار می دهند/ و به آنها غذا و مکان استراحت می دهند/ اکنون ما به یکی از این خانه ها می رویم تا از نزدیک آنها را ببینیم /مردم عراق بسیار مهمان نواز هستند/ آنها به ملیت و دین و اعتقادات افراد نگاه نمی کنند/ بلکه به همه مردم کمک و از همه پذیرایی میکنند /مردم عراق با همه افرادی که به عراق برای زیارت امام حسین می آیند /بسیار با صمیمیت و مهمان نوازانه برخورد می کنند./
*روحانی عراقی: کل مظلومین عالم می گویند از امام حسین علیه السلام یاد گرفتیم/ که چگونه مظلوم باشیم و پیروز شویم /همانطور که تاریخنگاران ذکر کرده اند /امام علیه السلام برای دشمنانش گریه میکرده /و این چیزی است که سیره عملی آن ها به ما می آموزد /به یکدیگر رحم کنید و با رحمت و مهربانی برخورد کنیم /زیرا حسین علیه السلام بر گمراهی دشمنش هم گریه میکرد/ تا جایی که حضرت زینب سلام الله علیها از ایشان پرسید /چرا بر دشمنانت گریه می کنی؟/ ایشان جواب دادند برای افرادی که به خاطر دشمنی با من به جهنم خواهند رفت /او با دشمنانش اینگونه بود پس با دوستانش چگونه است؟ /او رئوف و مهربان است و سلام خدا بر او باد*/
برای آنها خیلی جالب بود و می خواستند نظرم را درباره مشاهدات این سفرم بدانند./
لشکر عمر بن سعد شامل ۳۰ هزار نفر بود /در مقابل لشکر امام حسین علیه السلام از ۷۲ نفر تشکیل شده بود /البته حسین علیه السلام در مقابل لشکر چند هزاری دشمن تسلیم نشد /حسین علیه السلام قبل از جنگ گفت: آنها ما را بین شمشیر و ذلت /مخیر کردند ولی ما هرگز ذلت را انتخاب نمی کنیم/ اکثر یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند ولی هنوز راه آب بسته بود /و زنان و بچه ها و نیز کودک شش ماهه اش از تشنگی بی رمق شده بودند /از این رو امام علیه السلام از برادرش خواست/ که خود را به رود فرات برساند و برای بچه ها آب بیاورد./
پشت سر من رود فرات قرار دارد همان رودی که امام حسین در کنار آن توقف کرد /و لشکر یزید راه امام حسین و کاروانش را با آب قطع کرد /و اجازه نداد هیچ قطره آبی به او و یاران و حتی به طفل شیرخوارش برسد/ از همان زمان برای دوستداران امام حسین آب معنای خاصی پیدا کرد /تا جایی که هرگاه آن ها آب را می بینند عطش امام حسین علیه السلام و خانوادهاش را یاد می کنند/ زمانی اینجا در حاشیه رودخانه فرات جنایت وحشتناکی رخ داد /و انسان بزرگی در راه مبارزه با ظلم جان خود را فدا کرد /در حالی که در آخرین لحظات زندگی خود فریاد عطش کودکان تشنه را می شنید /بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز یاد امام حسین علیه السلام در دلهای مردم زنده است/ و امام حسین علیه السلام الگوی همه مردان آزاده گردید /مردم برای قدر دانی از ایثارش تا امروز او را یاد می کنند/ برای قدردانی از اینکه حسین علیه السلام همه هستی خود را فدا کرد تا حق بر باطل پیروز شود/ برای قدردانی از اینکه او همه دارایی خود را به قربانگاه برد /و همه اموال و فرزندان و بستگان و جان خود را فدای هدف متعالی خود ساخت/