روایت خبرنگار رادیو دری از تجاوز شوروی به افغانستان: تاریخ عبرت، عبرت تاریخ
«هیچ چیز قهرمانهای در این جنگ وجود نداشت، ما جنگ را باختیم و اصلا چه کسی به این جنگ نیاز داشت؟ برژنف و ژنرالهایش؟ دوستان ما در شوروی برای هیچ و پوچ مردند» و این اعتراف تلخ، خلاصه ای ازحکایت خونبار تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان است.
بصیراحمد حسین زاده خبرنگار رادیو دری در یادداشتی به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان، حوادث آن سالها را بررسی کرده و نوشته است: 44 سال پیش در 6 ماه جدی/دی سال 1358 نیروهای ارتش سرخ شوروی با تمام امکانات نظامی افغانستان را اشغال کردند و بعد از 9 سال جنگ سرانجام بر اثر مقاومت مردم افغانستان مجبور به عقبنشینی از این کشور شدند.
نور محمد تره کی به هر ترفندی برای حضور نظامی شوروی در افغانستان متوسل شد
در این یادداشت آمده است: قیام 24 حوت/ اسفند 1357 مردم هرات، رژیم دست نشانده روسها را سخت آشفته و هراسان کرد و تا روز 6 جدی/ دی 1358 که شوروی به افغانستان حمله نظامی کرد، دولت افغانستان مکرراً از روسها تقاضا میکرد که برای کمک به «انقلاب ثور» نیروهای نظامی خود را به افغانستان اعزام کند.
بعد از قیام خونین مردم هرات، «نور محمد ترهکی» رئیس حکومت کودتا، به هر ترفندی متوسل شد تا شوروی را وادار کند که به افغانستان نیروی نظامی بفرستد و حتی در تماسی که با «کاسیگین» نخست وزیر وقت شوروی داشت، به دروغ ادعا کرد که 4 هزار نیروی نظامی ایران با لباس غیر نظامی وارد هرات شده اند.
متن گفتوگوی تلفنی نوره محمد تره کی با کاسیگین و التماس وی به مقامات شوروی بیان کننده همه چیز است:
«اوضاع خوب نیست. رو به خرابی میرود. در یک ماه و نیم گذشته از سوی ایران نزدیک به 4 هزار نظامی با لباس غیر نظامی به افغانستان فرستاده شدند. حالا تمام لشکر 17 پیاده همراه با واحدهای توپخانه و دفاع هوایی که به روی هواپیماهای ما آتش گشودند، در دست آنان است. در شهر جنگ در جریان است.»
وقتی که کاسیگین در پاسخ درخواست تره کی میگوید: شما در رابطه با این مسأله چه پیشنهادهایی برای ما دارید، تره کی به صراحت میگوید «ما به نیروهای انسانی و تسلیحاتی شوروی به شدت نیاز داریم.»
«ژنرال گروموف» فرمانده کل نیروهای نظامی شوروی نیز در همان ایام اعلام کرد که «پس از نقل مکرر درخواستهای تره کی و حفیظالله امین، جلسه دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی به صورت فوق العاده دایر شد تا در مورد اعزام نیروهای شوروی به افغانستان تصمیم گیری شود که سرانجام فقط با کمک تسلحیاتی موافقت و فوری امکانات نظامی فراوانی به افغانستان فرستاده میشود.»
نور محمد تره کی در سنبله/شهریور 1358 برای شرکت در کنفرانس غیر متعهدها به «هاوانا» سفر کرد و در مسیر بازگشت خود به شوروی رفت و با «برژنف» رئیس جمهوری شوروی دیدار کرد.
در این دیدار، روسها درباره خشونت بیش از حد حفیظالله امین به ترهکی هشدار دادند؛ از طرفی شایع بود که امین به آمریکاییها نزدیک شدهاست و بر اساس شواهد موجود، روسها در این ملاقات به تره کی چراغ سبز نشان دادند که میتواند حفیظ الله امین را از صحنه حذف کند.
جاسوسان امین که در میان هیأت اعزامی افغانستان به شوروی حضور داشتند، وی را از نتیجه این مذاکرات مطلع کردند و امین بعد از این جریان و در وقت ورود ترهکی به افغانستان، وی را از قدرت خلع کرد و سپس به قتل رساند و ترهکی آرزوی حضور سربازان شوروی در افغانستان را با خود به گور برد.
روسها با تمام تجهیزات خاک افغانستان را اشغال میکنند
بعد از قتل ترهکی، حفیظالله امین قدرت را در دست میگیرد و روسها در نهایت به این نتیجه میرسند که شاید وی با آمریکاییها و پاکستان ارتباط داشته باشد، از این رو تصمیم به حذف وی میگیرند و «ببرک کارمل» را آماده میکنند که جایگزین وی شود.
سرانجام در 6 جدی/دی 1358 نیروهای شوروی با تمام امکانات، به خاک افغانستان تجاوز نظامی میکنند و تمام مراکز حساس و فرودگاهها را به تصرف خود در میآورند و هواپیماهای روسی یکی پس از دیگری در کابل و برخی دیگر از شهرهای افغانستان به زمین مینشینند.
حفیظالله امین در قصر تاج بیگ که ساعتی قبل از حمله، به وسیله آشپز روسی قصر مسموم شده بود، مقابل چشم همسر و فرزندانش با رگبار سربازان روس کشته میشود؛ جسد وی را در یکی از قالیهای کاخ پیچانده و در کنار قصر به خاک سپردند و هیچ لوح و نشانی نیز بر قبر وی نگذاشتند.
بعد از قتل امین، ببرک کارمل به دستور روسها به قدرت میرسد و وی در نخستین سخنرانی خود که از یک رادیو در داخل خاک شوروی پخش میشد، خبر قتل امین و حضور خود در افغانستان را اعلام کرد و گفت: اینجانب ببرک کارمل، به مناسبت سقوط حکومت مرگبار و واژگون شدن رژیم فاشیستی «امین» -این جاسوس سفاک امپریالیسم آمریکا و دیکتاتور جبار و عوام فریب- به شما وطنداران عذاب دیده، مسلمانان مستضعف افغانستان که تاکنون در زیر یوغ جلاد آدمکش و شیاد تاریخ -حفیظالله امین- و امینیها قرار داشتید درود میفرستم و شادباش میگویم.
با به قدرت رسیدن ببرک کارمل و تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان، فصل سیاهی که از کودتای 7 ثور/ ادیبهشت 1357 و به قدرت رسیدن نور محمد ترهکی آغاز شده بود ادامه یافت و 9 سال حضور نظامی شوروی در افغانستان قربانیهای فراوانی از این مردم ستمدیده گرفت.
در 9 سال حضور نیروهای شوروی در افغانستان جنایات سنگینی از طرف سربازان روسی صورت گرفت که امروزه بسیاری از آن سربازان به جنایات خود و آنچه بر مردم افغانستان روا داشتند اعتراف می کنند.
در کتاب «پسرانی از جنس روی» که به قلم سوتلانا الکسیویچ نویسنده روسی نوشته شده، حکایتهای تکان دهندهای از حضور سربازان شوروی در افغانستان روایت شده است.
یکی از سربازان شوروی که به اسم دفاع از انقلاب، خودش را به افغانستان رسانده است، اعتراف میکند که مردم بی گناه را به نام دفاع از انقلاب کشته است: «...حالا خودم را ناظر بیرونی میدانم و به آن گذشته از دید امروزی نگاه میکنم و هنوز به این سوال پاسخ نداده ام که چهطور شد به افغانستان رفتم؟ راستش من خودم درخواست کردم که مرا به آنجا اعزام کنند تا مردم افغانستان را نجات دهم، ولی اولین مردهای که دیدم پسرکی افغانستانی بود که شاید 7 سال داشت... دستهایش را روی سینهاش گذاشته بود، انگار خوابیده و کنارش اسبی بود که شکمش پاره شده بود. کودکان و حیوانات چه گناهی کرده بودند؟... چرا دسته نظامی حمله کرد و همه را با رگبار مسلسل درو کرد؟»
حال که 35 سال از خروج ارتش شوروی از افغانستان میگذرد و امپراتوری ارتش سرخ فرو پاشیده است، روسها بیش از هر کس دیگری به شکست در جنگ افغانستان اعتراف میکنند.
«هیچ چیز قهرمانهای در این جنگ وجود نداشت، ما جنگ را باختیم و اصلا چه کسی به این جنگ نیاز داشت؟ برژنف و ژنرالهایش؟ دوستان ما در شوروی برای هیچ و پوچ مردند.»
تجلیل از چهل و چهارمین سالگرد قیام ۲۴ حوت مردم هرات در برابر شوروی سابق
26 دلو، سالروز خروج نیروهای شوروی از افغانستان
ضعف دولت وقت در کابل و تحریک های امریکا سبب اشغال افغانستان توسط شوروی شد