تحلیل _ بمب‌های خیالی: چگونه نیویورک پست با عددسازی درباره ایران برای انتخابات آمریکا ترس می‌آفریند
(last modified 1403-06-27T06:54:48+00:00 )
سنبله 27, 1403 11:24 Asia/Kabul
  • تحلیل _ بمب‌های خیالی: چگونه نیویورک پست با عددسازی درباره ایران برای انتخابات آمریکا ترس می‌آفریند
    تحلیل _ بمب‌های خیالی: چگونه نیویورک پست با عددسازی درباره ایران برای انتخابات آمریکا ترس می‌آفریند

برخلاف ادعای نیویورک پست، سیاست‌های ترامپ با تضعیف دیپلماسی بین‌المللی، عملاً راه برای پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را باز کرد.

مقاله منتشرشده در نیویورک پست با عنوان «ایران به لطف بایدن در آستانه هسته‌ای شدن است- ملاها خواهان پیروزی هریس هستند.» Iran is set to go nuclear, thanks to Biden — and the mullahs want Harris to win با ادعاهای اغراق‌آمیز و غیرمستند تلاش می‌کند تا تصویر نادرستی از وضعیت هسته‌ای ایران و تأثیر سیاست‌های دولت بایدن بر این موضوع ارائه دهد.

این مقاله مملو از اعداد و ادعاهایی است که نه تنها نادرست هستند بلکه به‌طرز مغرضانه‌ای برای ایجاد ترس و بی‌اعتمادی در میان مردم آمریکا طراحی شده‌اند. 

در ابتدای مقاله آمده است: «ایران می‌تواند تا زمان پایان دولت بایدن بیش از دوازده بمب هسته‌ای تولید کند.» این ادعا که بر هیچ مدرک علمی یا مستندی استوار نیست، به‌وضوح تلاش دارد که وضعیت را به‌شدت وخیم جلوه دهد. براساس گزارش‌های معتبر بین‌المللی، ایران تاکنون توانایی لازم برای تولید تسلیحات هسته‌ای را ندارد و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی(IAEA) است. علاوه بر این، ایران بارها اعلام کرده که برنامه هسته‌ای آن صرفاً صلح‌آمیز است و هیچ قصدی برای تولید سلاح‌های هسته‌ای ندارد.

نیویورک پست در ادامه مدعی می‌شود:

«تهران بیش از ۶۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم را تا سطح ۵٪، ۲۰٪ و ۶۰٪ غنی‌سازی کرده است.» در حالی که این ارقام ممکن است به لحاظ فنی درست باشند، نکته مهمی که مقاله نادیده گرفته این است که غنی‌سازی اورانیوم تا این سطح‌ها لزوماً به معنی نزدیک شدن به تولید بمب هسته‌ای نیست. برای تولید سلاح هسته‌ای، اورانیوم باید به سطح بالای ۹۰٪ غنی‌سازی شود، که ایران هنوز به آن نرسیده است و چنین اقدامی تحت نظارت بین‌المللی با پیامدهای جدی  مواجه خواهد شد.

یکی دیگر از ادعاهای نادرست مقاله این است که: «ایران اکنون بیش از ۷۴۰۰ سانتریفیوژ پیشرفته دارد که می‌تواند به سرعت اورانیوم را غنی‌سازی کند.» این عدد بدون سند معتبر ارائه شده و هدف اصلی آن ایجاد ترس در افکار عمومی است. واقعیت این است که بخش بزرگی از این سانتریفیوژها به دلیل محدودیت‌های برجام و دیگر توافقات بین‌المللی تحت نظارت شدید قرار دارند. همچنین، بخش‌های قابل‌توجهی از این ظرفیت‌ها در نتیجه سیاست‌های تهاجمی دولت ترامپ پس از خروج از برجام افزایش یافته است. برخلاف ادعای نیویورک پست، سیاست‌های ترامپ با تضعیف دیپلماسی بین‌المللی، عملاً راه برای پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را باز کرد.

در مقاله همچنین آمده است: «ایران اکنون در حال ساخت تأسیساتی در نزدیکی نطنز است که به قدری عمیق ساخته شده که در برابر حملات هوایی مصون خواهد بود.» این ادعا نیز مبالغه‌آمیز و با هدف ایجاد وحشت ارائه شده است. هرچند ایران پروژه‌های جدیدی را در حوزه هسته‌ای آغاز کرده، اما تمامی این اقدامات تحت نظارت سازمان‌های بین‌المللی مانند IAEA هستند.

در بخش دیگری از مقاله، نیویورک پست بیان می‌کند:

«ایران تحت ریاست‌جمهوری ترامپ کمتر از ۲۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم کم‌غنی‌سازی‌شده تولید کرده بود.» این ادعا با هدف نشان دادن تفاوتی اغراق‌شده بین دوره‌های ریاست‌جمهوری ترامپ و بایدن مطرح شده است. واقعیت این است که سیاست‌های ترامپ، از جمله خروج از برجام، عملاً باعث افزایش فعالیت‌های هسته‌ای ایران شد، چرا که این کشور پس از خروج آمریکا از توافق، محدودیت‌های خود را کاهش داد. 

شاید بحث‌برانگیزترین بخش مقاله این باشد که به‌طور غیرمستقیم ادعا می‌کند ایران در انتخابات آمریکا، به دنبال پیروزی کامالا هریس است. جالب اینکه ایرانیان و مسئولان ایرانی معتقدند که دموکراتها جریان نفاق و توطئه های مرموز علیه کشورشان هستند. نیویورک پست می‌نویسد: «اگر کامالا هریس در انتخابات پیروز شود، آمریکایی‌ها شاهد ترور و خونریزی خواهند بود.» این جمله به وضوح نه تنها بی‌پایه و بی‌اساس است، بلکه با هیچ‌گونه شواهدی پشتیبانی نمی‌شود. استفاده از چنین زبان تهدیدآمیزی تنها نشان‌دهنده انگیزه‌های سیاسی نویسنده برای حمله به نامزد دموکرات‌ها است، با همان هدف ایجاد ربط میان دموکراتها و ایران.

در پایان، باید گفت مقاله نیویورک پست بیش از آنکه به ارائه حقایق و تحلیل‌های معتبر بپردازد، به دنبال ایجاد فضای ترس و اضطراب در جامعه آمریکایی است. استفاده از اعداد و اطلاعات بی‌پایه بدون ارائه منابع مستند، تنها بر این نکته تأکید دارد که این مقاله با هدف سیاسی‌سازی مسئله هسته‌ای ایران نوشته شده است، نه ارائه یک تحلیل دقیق و بی‌طرفانه. 

کلیدواژه