دلو 09, 1400 14:42 Asia/Kabul

کارشناس و پژوهشگر سیاسی ایرانی گفت: موضع رسمی ایران حمایت از مردم افغانستان است، در عین حال از موج جدید مهاجرت و تبعات تشکیل نشدن حکومت فراگیر در افغانستان نگران است.

پیر محمد ملا زهی در گفت و گو با خبرنگار رادیو دری با اشاره به اظهارات مجید تخت روانچی نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد در نشست شورای امنیت این سازمان، اعلام سیاست رسمی ایران که حمایت از مردم افغانستان است و گوشزد کردن وظایف دیگر کشورها در خصوص وضعیت افغانستان اظهار داشت سیاست ایران حمایت از مردم افغانستان است اما نگرانی هایی هم دارد که باید رفع شود.

وی افزود: هدف اصلی ایران در رابطه با افغانستان این است که در این کشور یک دولت فراگیر به وجود آید تا از این رهگذر از بروز دو مشکل جلوگیری شود، یکی افزایش ورود مهاجرین به ایران است که آقای تخت روانچی به صراحت به آن اشاره کرده و اینکه اگر در این رابطه به ایران کمک نشود ممکن است سیل مهاجرین از طریق ایران و ترکیه وارد اروپا شوند که اروپایی ها هم از این مساله نگرانی دارند.

به گفته این کارشناس سیاسی نکته دیگر این است که اگر حکومتی باثبات و فراگیر در افغانستان ایجاد نشود ممکن است درگیری و جنگ مسلحانه و داخلی در این کشور به وجود آید و اگر چنین شود این ظرفیت را خواهد داشت که به سرعت به یک جنگ نیابتی تبدیل شود و کشورهای مختلف درگیر این جنگ شوند و وضعیت چهل سال گذشته در افغانستان تکرار شود. این نگرانی ها سبب شده که ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد هشدار دهد که باید راه حل سیاسی معقولی برای افغانستان پیدا شود.

ملا زهی عنوان کرد: از زمانی که طالبان به قدرت رسیده اند بحث تشکیل حکومت فراگیر یا همه شمول در افغانستان مطرح است و در این زمینه بین طالبان و کشورهای دیگر تفاوت دیدگاه وجود دارد، به گونه ای که طالبان همین حکومت موقت خود را حکومت فراگیر می دانند، در حالیکه در نگاه ایران و دیگر کشورها چنین حکومتی فراگیر نیست و بخش های مهمی از جامعه و اقوام غیر پشتون جایگاه مشخصی در ساختار قدرت در اختیار طالبان به شکل انحصاری، ندارند.

این کارشناس سیاسی در مورد تضاد سیاست طالبان در رابطه با به رسمیت شناسی این گروه از سوی جامعه جهانی و اینکه بخشی از طالبان به دنبال به رسمیت شناسی هستند و بخشی دیگر مشروعیت خود را الهی می دانند و می گویند نیازی به شناسایی از سوی دیگران ندارند، گفت: خلاف تصور برخی مبنی بر اینکه طالبان یک جنبش یکپارچه ایدئولوژیک است و این یکپارچگی عامل قدرتش است، واقعیت درونی طالبان چیز دیگری است.

وی اظهار کرد: طالبان که قدرت را در افغانستان به دست گرفته اند حداقل در شرایط کنونی از دو جبهه مشخص تشکیل شده اند؛ یکی شورای کویته که عمدتا از اقوام جنوب افغانستان و قندهاری ها با ریشه قومی درانی ها و به نظر میانه رو هستند و دیگری شبکه حقانی که از اقوام شرقی افغانستان با ریشه قومی غلجایی ها و به نظر تند رو می باشند. واقعیت تاریخی هم این است که جنوبی ها و شرقی های افغانستان همواره بر سر کسب قدرت باهم رقابت داشته اند.

به گفته ملا زهی اکنون هم با وجود یکپارچگی ایدئولوژیک طالبان این ایدئولوژی هم به دو بخش میانه رو و تندرو تقسیم می شود به گونه ای که شورای کویته خط و ربط های بین المللی را بهتر درک می کند و به دنبال آن است که یک سازگاری بین حاکمیت طالبان و دنیا به وجود آورد تا هرچه زود تر کشورهای دیگر این گروه را به رسمیت بشناسند اما اعضای شبکه حقانی چندان به این خط و ربط ها باور ندارند و معتقدند که مسلمان واقعی آن ها هستند، این کفایت می کند و نیازی به شناسایی رسمی از سوی دیگران ندارند.

وی اضافه کرد: این دوگانگی در پیشبرد ساختار قدرت هم ایجاد مشکل کرده به طوری که بخشی از طالبان خواستار انحصاری شدن ساختار قدرت از نظر قومی و ایدئولوژیک هستند به همین دلیل اگرچه برخی از کشورها به صورت غیر رسمی طالبان را پذیرفته اند اما در مورد شناسایی رسمی آنان ملاحظه دارند.

 

کلیدواژه