قوس 01, 1395 18:57 Asia/Kabul
  • چشم بستن امپریالیسم رسانه ای بر حماسه ی اربعین

اربعین قدرتی است که می تواند با یک اشاره میلیونها نفر را علیرغم پراکندگی مجتمع کند و به طرف یک هدف بکشاند . این همان پویایی حیات و نشاطی است که یک دین پویا و زنده باید داشته باشد.

بیایید سری به تقویمهای جهانی و اجتماعاتشان بیاندازیم که نهایتا به یک روز تعطیلی و چند تحرک نشاط آور و ای بسا فاقد مبنای عقلی ختم می شود که از آن دسته است اعیاد پاک مسیح و اعیاد یهودیان و سرانجام کارناوالهای شادی مثل رنگ پاشی و جنگ بالشتها و پرتاب گوجه و پرتقال و ای بسا به گاوبازیهایی ختم می شود که عده ای یا بر روی هم رنگ می پاشند و یا با بالشت پر به جان هم می افتدند و یا گاوهایی را در خیابان و در بین جمعیت رها کرده و هر یک به طرفی می دوند و یا هم همچون اعیاد رسمی مثل عید پاک مسیحیت شیرینی گرفته و لباس تازه می پوشند و در کلیساها حاضر می شوند و گرامیداشتی را کلید می زنند . 

اما در دنیای اسلام وقتی که از مراسم حج و سوء مدیریت سعودیها می گذریم به اربعین حسینی میرسیم . اربعینی که با معدوم شدن صدام همچون بارقه ای از پس خفقان دیکتاتورها سربرآورد و حتی در همان اولین سال سقوط صدام خود را نشان داد .

در سال 2003 در حالی که هنوز جنگ بین اشغالگران و صدام در جریان بود و تنها فضای جنوب عراق و جغرافیای پیرامونی کربلا آزاد شده بود بیش از سه میلیون یک جا شدند و علیرغم همه ی ناامنیها به طرف کربلا راهسپار شدند . از آن سال تا کنون هر سال بر این تعداد افزوده شد و امروز شاهد اجتماع بیش از بیست میلیونی زوار در کربلایی هستیم که وسعتش به زحمت به شهرهایی همچون هرات می رسد و ای بسا فضای پیرامونی کمتری دارد . با اینهمه شاهدیم که بدون کمترین دخالت دولتی و برنامه ریزی تشکیلاتی فقط و فقط به همت عمومی مردم بیش از بیست میلیون انسان غذا می خورند و بهداشتشان تامین می شود و می خوابند و به سلامت بر می گردند .

اگر یک میلیون از این جمعیت در بزرگترین اتوبان دنیا در کشورهای پیشرفته هم به راه بیافتند ای بسا از ازدحام همه چیز به هم بریزد و حتی مثل سعودیها هفت هزار بی گناه را هم قربانی کنند ولی عراق نه . عراق همه چیزش زیباست . انگار برنامه ای مدون و چند هزارساله این اجتماع را سامان بخشیده حال آنکه نه هیچ مدیریتی از پیش و نه هیچ دستی حکومتی و نه هیچ نهادی بین المللی دخیل در این حرکت خودجوش نیست . فقط عشق است و محبت عاطفه و تعقل و خرد.

بهترین پاسخ را در این باره آن زائر مشتاقی داد که عنوان کرد کدام پادشاه و حاکم و دولت مرد در جهان هست که بتواند با یک اشاره و مجانی این همه آدم را در یک مسیر قرار دهد  ؟ صد البته که هیچ پادشاه و هیچ دولتی یارای این کار را ندارد حتی اگر وعده ی دلار و پول هم در میان باشد . این فقط سلطان قلبها و پادشاه عشق حسین ابن علی است که بر عواطف و قلبها سیطره دارد و همه را به سر منزلی می خواند که میعادگاه عاشقان است.

اربعین در حال حاضر بزرگ‌ترین اجتماع انسانی حول محور عقیده و اخلاقی پاک است و نشان دهنده ی قدرت نرمی است که در بطن دین مبین اسلام و بخصوص در مکتب اهل بیت نهفته است . قدرتی که می تواند با یک اشاره میلیونها نفر را علیرغم پراکندگی مجتمع کند و به طرف یک هدف بکشاند . این همان پویایی حیات و نشاطی است که یک دین پویا و زنده باید داشته باشد.

این راهپیمایی از ویژگی‌های بسیاری برخوردار است از جمله مردمی بودن این حضور حداکثری مشتاقان است. مردم بدون هیچ اجباری و تشویق و تهدید و حتی دخالت دستگاه‌ها  و رسانه‌های تبلیغاتی و بدون هیچ مقاصد دنیوی از سراسر دنیا با پای پیاده به صورت فردی از راه‌های مختلف چون سیل خروشان به سمت کعبه دلشان رهسپار می‌شوند و شنیدنی اینجاست که این مسافت طولانی و چندین روزه را بدون ریالی هزینه می‌پیمایند چرا که پذیرایی از این کبوتران عاشق نیز مردمی صورت می‌گیرد. از امکانات بهداشتی اسکان و تغذیه تا انواع خدمات مانند خوشامد گویی، عطر زدن زائران همه توسط مردم به رایگان و به وفور صورت می‌گیرد.

در این مسیر مهندس و دکتر و رئیس و مرئوس همه پاک می شود و دو لفظ خود نمایی می کند زائرالحسین و خادم الحسین و مردم به همدیگر با این الفاظ ارتباط برقرار می کند . سفره ها همه بی نشان است و اطعام بی منت و غنی و فقیر در هم آمیخته و عطر انسانیت همه گیر . هر کس به فراخور توان خادم است و زائر . زائر بر خوان خادم می نشیند و خادم هم بر دیده ی زائر . منت واژه ای غریبه در این میدان است . بدگمانی ، اختلاف و مشاجره از سبک زندگی اربعینی دور است . اینجا همان دالان زیبائی است که زینب کبری صلوات الله علیه در کاخ ستمگری چون یزید آن را معرفی کرد و به زیبایی در جواب طعن دشمنان گفت در کربلا چیزی جز زیبایی رخ نداد و به تعبیر این بانوی بزرگ ما رایت الا جمیلا . واقعا این زیبایی را باید دید تا عمق محتوای پیام زینب را درک کرد .

اما بدبختی و شوربختی بشریت را زمانی بهتر می توان درک کرد که متاسفانه اجازه نمی دهند این خوبیها نشر پیدا کند . رسانه های زنجیره ای دنیا که یک مراسم بدوی را با آب و تاب نشان می دهد و چند نفر برهنه را که به قانونی اعتراض دارند ساعتها روی آنتن می برند ولی با این اجتماع بزرگ اخلاقی و الهی سرد و بی روح برخورد می کنند و ای بسا برای بستن دهان خود پول هم می گیرند . این است دنیای ریا و دغل و سیاست . سیاستی که بدور از اخلاق و خرد است . ولی شب پر و خفاش را یارای دیدن خورشید نیست . هر چند آنها چشم بر واقعیت ببندند ولی واقعیت هست و چیزی از ارزش آن کم نمی شود .

با اینهمه تجربه ی اربعین را پشت سر گذاشتیم ولی نباید از توشه چینی آن غفلت کنیم همه و همه باید سینه به سینه از خوبیهایی که واقعا در این اجتماع دیده ایم قصه کنیم تا هر یک تریبونی شویم برای ترویج عشق و زیبایی اربعینی . مایی که جانمان از شهد زیارت اربعین سیراب شده و چشممان زیبائی خلق عظیم اربعین را دیده هیچ گاه چشم به رسانه های معاند نداریم که بخواهند خوبش را بگویند یا بدش را.

 

کلیدواژه