اسد 29, 1402 11:14 Asia/Kabul

کارشناس سیاسی افغان گفت: قدرت های سلطه گر و حاکمان افغانستان در طول تاریخ با عملکرد خود نگذاشته اند ملت این کشور استقلال واقعی را تجربه کند.

محمد مختاری در گفت و گو با برنامه انعکاس رادیو دری با اشاره به یکصد و چهارمین سالروز استرداد استقلال افغانستان اظهار داشت: این روز از روزهای تاریخی این کشور است و در برهه ای از تاریخ افغانستان دارای جغرافیای تعریف شده و حاکمیت نسبتا مستقل بود و خودش در مورد سرنوشت خود تصمیم می گرفت.

وی افزود: اما اگر استقلال به معنای واقعی آن در نظر گرفته شود افغانستان از بدو تاسیس استقلال واقعی نداشته و به نحوی تحت تاثیر قدرت های پیرامون یا قدرت های بزرگ بوده و این قدرت ها در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های حاکمان این کشور نقش داشته اند. یکی از دلایل این امر هم آن است که حاکمان این کشور هیچ گاه به این فکر نیفتاده اند که یک ملت واحد را شکل بدهند در حالیکه اگر به همان اندازه که به فکر جغرافیا و مرز واحد بودند به فکر ملت، ملیت، فرهنگ و تمدن واحد می بودند افغانستان امروز گرفتار این همه مشکل و چالش نبود.

به گفته این کارشناس سیاسی اندیشه ها معمولا قومی، قبیله ای، مکانی، زبانی یا مذهبی بوده که همواره در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها تاثیرگذار بوده و به این ترتیب افغانستان تا کنون آنگونه که باید به استقلال نرسیده و اگر این روند ادامه داشته باشد زمان زیادی سپری خواهد شد تا این کشور به استقلال واقعی دست پیدا کند.

مختاری در رابطه با نقش مردم در این زمینه هم گفت: توده ها و مردم معمولا به حاکمان نگاه می کنند و مدیریتی که از بالا شکل می گیرد مسلما روی فرهنگ و افکار توده ها اثر می گذارد، ملت ها هیچ گاه از هم دور نبوده اند و این حکومت ها بوده اند که از اختلافات قومی و پراکندگی مردم و گروه ها سود برده اند، مردم و توده های مختلف همواره در کنار یکدیگر زندگی کرده اند و عنصر اساسی به نام دین و اسلام همواره امت اسلامی را دور هم جمع کرده اما مردم نتوانسته اند آن بهره ای را که باید، از این وحدت ببرند و دلیل آن هم رفتارهای قومی، قبیله ای و زبانی حاکمیت ها بوده است.

وی بیان داشت که این وضعیت تا کنون هم ادامه دارد و به نظر می رسد که یک خانواده یا بخشی از یک قبیله بر افغانستان حکومت می کند، از بسیاری ظرفیت ها که در بین توده ها و اقوام مختلف وجود دارد بهره کافی برده نمی شود و اصل اساسی ملت سازی به معنای واقعی شکل نگرفته است.

این کارشناس افغان در خصوص نقش استعمار هم گفت: یکی از ابزارهای استعمارگری اختلاف افکنی میان ملت ها برای دستیابی به اهداف خودشان است، ابرقدرت های دنیا به نحوی بین کشورهای اسلامی اختلاف می اندازند تا بتوانند تولیدات خود را به فروش برسانند و از ظرفیت ها، استعدادها و منابع طبیعی ملت ها استفاده کنند چنانکه در این راستا خصومت هایی که بین کشورهای اسلامی به وجود آورده اند قابل مشاهده است.

وی اضافه کرد: استعمارگران همچنان برای اینکه نفوذ و جایگاهی برای آموزش نیروهای خود داشته باشند کشور و جغرافیایی را به عنوان مقصد و هدف در نظر می گیرند و با مطالعه ای که انجام می دهند نقاط ضعف و آسیب خیز و جرقه ها را شناسایی و بررسی می کنند، ملتی را به آتش می کشند تا منافع خود را تامین و بعد خود را به عنوان خیراندیش وانمود کنند، که مردم افغانستان چنین چیزی را تجربه کرده اند.

 

کلیدواژه