بررسی مطبوعات چاپ کابل 15 حمل 1396
ضرورت توجه به رفاه همگانی و عدالت اجتماعی و حواشی مربوط به موضوع خط دیورند افغانستان و پاکستان مهمترین مطالب امروز نشریات چاپ افغانستان را به خود اختصاص داده است که در ادامه میخوانید:
ضرورت توجه به رفاه همگانی و عدالت اجتماعی عنوان سرمقاله ی روزنامه ی افغانستان است که در آن چنین آمده است : اعتراضات و انتقادات نسبت به عملکرد حکومت وحدت ملی ،ناشی از عدم ارائه خدمات، عدم توجه به رفاه عمومی و عدم تطبیق عدالت اجتماعی می شود.
اما مقامات حکومت همواره گفته اند که آنها عدالت اجتماعی را در اجرای برنامه های دولتی در نظر دارند و متعهد هستند که فرصت های برابر را برای همهی شهروندان فراهم کنند.
نویسنده می افزاید : توسعه ی خدمات دولتی از شهرها به روستاها و تامین عدالت اجتماعی، می تواند بسیاری از چالش های اجتماعی افغانستان را حل کند.
دولت افغانستان تنها با ارائه خدمات برابر می تواند اعتماد مردم افغانستان را جلب کند و فاصله میان ملت و دولت را کاهش دهد.
عدم توجه به ارائه خدمات دولتی و عدالت اجتماعی باعث خواهد شد که فاصلههای طبقاتی بیشتر افزایش یابد و جامعهی افغانستان را از همگرایی دور سازد و بسوی واگرایی سوق دهد.
افغانستان را در تنور دیورند نسوزانید عنوان سرمقاله ی روزنامه ی ماندگار است که در آن چنین آمده است : شاید صحبت کردن دربارۀ دیورند به هر سبک و سیاق، بازهم تکرارِ مکررات و خستگی و اندوهِ مضاعف باشد؛ اماهیچ گریزی از این تکرار نیست وقتی تصمیمگیرندگانِ این سرزمین و کسانی که بهنحوی بر مقدراتِ افغانستان حاکم شدهاند، گوشهایشان را گرفتهاند تا هیچ سخنِ حقی در اینباره نشنوند و همچنان بر سرنای دهانگشادِ دیورند بدمند.
هرچند پشتونستانخواهانِ افغانستان در برابرِ کسانی که دیورند را مرز رسمی و بینالمللی میان دو کشور میشناسند، یک اقلیت به حساب میآیند؛ اما همین اقلیت بهدلیل آب خوردن از دسترخوانِ قدرت، دهههاست که آرامشِ خود و اکثریتِ ساکنانِ افغانستان را برهم زده و رفاه و آسایش را بر همه حرام ساخته است.
ماندگار می افزاید ، میتوان ادعا کرد دیورندی که پشتونستانخواهان در عالمِ توهم ادعا میکنند میانِ پشتونهای دو سوی خط جدایی افکنده، در عالمِ واقعیت به تجزیۀ ذهنیِ ساکنانِ این سوی خط یعنی افغانستانِ کنونی انجامیده و اگر این دعوای بیهوده همچنان ادامه یابد، میرود که تجزیۀ فیزیکی و جغرافیاییِ کشور را نیز رقم زند!
بر همه واضح است که در این شصت سال، منادیانِ داعیۀ دیورند در کشورِ چندقومی افغانستان، همه متعلق به یک قوم و یک زبان بودهاند و باقی اقوام، همه در این آتش سوخته و ساختهاند.
اما احساس میشود که با بالا رفتن شعورِ جمعی و خسارتِ ناشی از پشتونستانخواهی، این سوختن و ساختنها اکنون به نقطۀ انفجار رسیده و همۀ اقوامِ غیرپشتون و حتی برخی از پشتونهای واقعیتگرا خواهانِ پایان یافتنِ معضل دیورند به عنوان بزرگترین مسالۀ کشور برای همیشه هستند.
آنها با استناد به هزار و یک دلیل و سندِ تاریخی، بینالمللی، قانونی و حتا اخلاقی، دیورند را مرز رسمی میان دو کشور میشناسند.
و به سراغ روزنامه ی آرمان ملی می رویم که در سرمقاله ای تحت عنوان خط دیورند و بربادی کشورچنین نوشته است : موضوع خط دیورند بار دیگر بر سر زبان ها افتاده است. این مسأله یکی از جنجالی ترین مسایلی است که در سه، چهار دهه اخیر در افغانستان هردم مورد بحث و گفتمان های سیاسیون، احزاب و حلقات روشنفکر و عوام قرار می گیرد.پس از ایجاد پاکستان در 1947 انگلیس سرحدات قبلی را که امیر عبدالرحمن برای افغانستان مشخص کرده بود احترام گذاشت و بی آن که به مسأله پشتون های آن سوی دیورند نظر داشته باشد، این خط را به عنوان سرحد پاکستان به رسمیت شناخت و بر بنیاد آن همه کشور های دنیا این خط را سرحد میان افغانستان و پاکستان قبول کرده اند.آرمان ملی می افزاید : اکثریت مردم افغانستان این خط را همچنان سرحد قانونی برای کشور ما می دانند که هیچ سند و مدرکی برای عدم قبول آن در داخل افغانستان و دیگر کشورهای منطقه وجود ندارد.
واقعیت این است که زمامداران کشور ما تا کنون این درایت را نداشته اند که برای پایان دادن به این کشیدگی بزرگ از راه های معقول و میانجیگری کشورهای دوست و سازمان ملل اقدام کنند.
یکی از علل و عوامل بربادی کشور ما و ادامه جنگ های دراز مدت در این کشور همین مسأله دیورند می باشد.
پاکستان برای همین مسأله است که این همه تروریست و جنگجو به افغانستان می فرستد تا این کشور همچنان بی ثبات و ویران گردد و ما تاوان به رسمیت نشناختن خط دیورند را از سوی دولت افغانستان می پردازیم.