اسد 21, 1397 12:16 Asia/Kabul
  • ویژه شهادت امام جواد(ع)

پروردگارا، درود فرست بر محمد بن على (امام جواد) که نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدایت و ارشاد خلق و معدن اهل وفا

روزی مأمون، خلیفه عباسی ، از گذرگاهی عبور می کرد، کودکانی که در کوچه بازی می کردند از مشاهده موکب سلطنتی مأمون ترسیدند و پا به فرار گذاشتند. فقط یک کودک در جای خود ایستاده بود. مأمون به نزد کودک رسید و از او پرسید: چرا تو مثل بچه های دیگر فرار نکردی؟ و از سر راه ما کنار نرفتی؟

کودک با شجاعت اظهار داشت: من گناهی مرتکب نشده ام تا به خاطر ترس از کیفر آن فرار کنم ! راه هم که برای خلیفه تنگ نیست تا با کنار رفتنْ، آن را بگشایم. تو از هر کجای راه دوست داری، بگذر! مأمون که از منطق قوی و صراحت لهجه کودک تعجب کرده بود، پرسید: تو کیستی؟

کودک پاسخ داد: من، محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام هستم.

مأمون پرسید: چقدر از علوم و دانش مطلع هستی؟

امام جواد علیه السلام فرمود: علوم و گزارش های آسمانی را از من بپرس! مأمون با او خداحافظی کرد و رفت. او، یک باز شکاری داشت که در سفرها برای تفریح با آن به شکار می پرداخت. وقتی از آن کودک فاصله گرفت، پرنده شکاری را برای صید رها کرد . باز به سرعت در آسمان ها به پرواز در آمد و پس از لحظاتی چند، بازگشت در حالی که ماهی کوچکی در منقار خود داشت که هنوز نمرده بود. مأمون ماهی را  گرفت  و به سوی شهر آمد. وقتی به همان محلّ بازی کودکان رسید، دوباره همه کودکان پراکنده شدند به جز امام جوادعلیه السلام . مأمون پرسید: ای محمد! در دست من چیست؟ فرمود: ای خلیفه! پدرم از پدرانش و آنان از رسول خداصلی الله علیه وآله، و آن حضرت توسط جبرئیل از پروردگار عالمیان نقل کرده است: «خداوند متعال دریاهائی آفریده است که بخار آب از آن دریاها بلند شده و ماهیان ریز دریا را همراه خود به آسمان برده و ابرهای متراکمی را تشکیل می دهند. پادشاهان بازهای شکاری خود را به آسمان می فرستند و آنان، آن ماهی های ریز را شکار کرده و به نزد شاهان می آورند. پادشاهان آنها را به کف دست گرفته و تلاش می کنند تا سلاله نبوّت و جانشین پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را با آن بیازمایند

مأمون که از هوش سرشار، علم بی کران و منطق عقلانی  آن سلاله نبوّت به شدّت متعجب شده بود، بی آنکه از ته دل راضی باشد، زبان به تحسین امام جوادعلیه السلام گشود و گفت: راست گفتی و پدرانت و پروردگارت هم صادقانه سخن گفته اند.

شنوندگان محترم، شهادت، فرزند گرامی امام رضا (ع)، امام جواد (ع ) بر شما عزیزان  تسلیت باد .

****************

پروردگارا، درود فرست بر محمد بن على (امام جواد) که نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدایت و ارشاد خلق و معدن اهل وفا.....

پروردگارا ، پس چنانکه خلق را تو بواسطه او از گمراهى به راه هدایت آوردى و از وادى حیرت جهالت نجات دادى و هر که لایق هدایت بود بواسطه او ارشاد کردى ...، پس اى خدا درود فرست بر او بهترین درودى که بر احدى از اولیاء و دوستان خاصت و سایر اوصیاى پیغمبر اکرمت فرستادى که تو اى خدا، صاحب عزت و اقتدار و حکمت بى نهایتى.

*************

 امام جواد(ع) را جوان‌ترین امام شیعیان می‌نامند، امامی که امامتش در کودکی به وی رسید و با وجود رفتارها و بهانه‌های واهی برخی پیروان سست دل و نافرمان، یادآور مقامی بود که عیسی (ع) در طفولیت از سوی خدایش کسب کرد و جایگاهی که سلیمان نبی پس از داوود به آن نائل آمد.

حضرت جواد (ع) در سال 195هجری در مدینه ولادت یافتنامش محمد معروف به جواد است. آن شخصیت بزرگ را به خاطر جود و عطای فراوانش به این نام خوانده اند که برگرفته از نامهای زیبای پروردگار متعال و یادآور جود و بخشش و احسان اوست که در وجود مقدس ایشان تجسم یافته است و کرامت و احسان پدران بزرگوارش را در اذهان زنده می کند.

 امام محمد تقی (ع) هنگام وفات پدر 8 ساله بود. پس از شهادت جانگداز حضرت رضا علیه السلام، مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جواد انتقال یافت. 
 

امروزه مکتب اهل بیت، غنی ترین روش و مهمترین مکتب علمی در زمینه معارف و دانش است. سهم امام جواد علیه السلام در هفده سال امامتشان در بارور کردن این مکتب و نگهداری این میراث، فراوان بود. حضرت جواد (ع) در دوره ای که فرقه های مختلف اسلامی و غیر اسلامی در میدان رشد و نمو یافته بود و علوم و فنون سایر ملتها پیشرفت نموده و کتابهای زیادی به زبان عربی ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود ، با کمی سن وارد بحثهای علمی گردید و با سرمایه خدایی اش، احکام اسلامی را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعلیم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری پاسخ گفت

شناسایی و جذب افراد مستعد و تربیت آنان بر اساس تربیتهای اسلامی و مجهز ساختن آنان به انواع علوم مورد نیاز جامعه، از رسالتهای مهم پیشوایان الهی بود . امام جواد می فرمود: «بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحب و پُرفائده است. علم وسیله کمک به دوستان و برادران است، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى است، هدیه و سرگرمى در مجالس است، همدم و رفیق انسان در مسافرت است؛ و انیس و مونس انسان در تنهایى است» . تشنگان حقیقت و شیفتگان علم و دانش تحت پوششهای مختلف، به محضر امام (ع) می رسیدند و در حد ظرفیت  خود از اقیانوس بیکران دانش الهی آن بزرگواران جرعه ای می نوشیدند. ابن سکّیت یعقوب بن اسحاق اهوازی شیعی/ـ علی بن مهزیار اهوازی/ـ ابراهیم بن مهزیار / ـ خیران خادم قراطیسی از جمله شاگردان برجسته امام جواد هستند.

 

نیکو آن است که ما نیز از وجود این منبع ایمان و معرفت  بهره گیریم .

انسان، یک موجود اجتماعی است و بدون ارتباط با افراد جامعه، هرگز نمی تواند به مراحل کمال و سعادت برسد. در این زمینه موفقیت انسان در گرو جلب دوستی دیگران است. رمز توفیق پیشوایان دینی ما، به ویژه رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله نیز در ارتباط قوی و تنگاتنگ اجتماعی با مردم نهفته است. امام جواد می فرمود: «ملاقات و دیدار با دوستان و برادران، سبب صفاى دل و نورانیّت آن مى‌گردد و موجب شکوفایى عقل و درایت خواهد گشت؛ گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد.»

از منظر امام جوادعلیه السلام خدمت رسانی به مردم، در اثر نزول رحمت الهی بر انسان است و اگر فردی در این عرصه کوتاهی و سهل انگاری نماید، ممکن است نعمت های الهی را از دست بدهد. به این جهت، آن حضرت فرمود: «نعمت خداوند برکسی فراوان نازل نمی شود مگر اینکه نیاز مردم به وی بیشتر می شود. هرکس که در رفع این نیازمندی ها نکوشد و سختی های آن را تحمل نکند، نعمت الهی را در معرض زوال قرار داده است.»

آن گرامی اعمال نیک و آثار خدمت به دیگران را برای خود نیکوکاران مفیدتر از افراد نیازمند می داند و می فرماید: «نیکوکاران به نیکی کردن بیشتر نیاز دارند تا افراد محتاج و نیازمند؛ چرا که انسان های خیّر، پاداش اخروی، افتخار و نام نیک را در پرونده اعمال خود ثبت می کنند. هرکس که به خدمت گزاری و نیک رفتاری با مردم و اهل درد می پردازد، ابتدا به خودش خیر و نیکی می رساند. پس او تشکر و قدردانی را در عملی که برای خود انجام داده است، از دیگری توقع نداشته باشد.»

رها کردن بردگان از دیگر شیوه های امام جواد(ع) در راستای احسان به نیازمندان و دستگیری از بینوایان و درماندگان بود. آن رهبر مهربان، همانند اجداد خویش، بر این باور بود که همه انسانها آزاد آفریده شده اند و شایسته است که با اختیار و اراده خود تصمیم بگیرند و صلاح و رشد خود را تشخیص دهند. و لذا، در هر شرایطی زمینه آزادی آنها را فراهم می ساخت.

 

حضرت جواد در مجموع دوران امامت ‏خود با دو خلیفه عباسى، یعنى مامون و معتصم  معاصر بوده است. «ابن حجر هیثمى‏» از علماى اهل سنت مى ‏نویسد: «مأمون او را به دامادى انتخاب کرد، زیرا با وجود کمى سن، از نظر علم و آگاهى و حلم بر همه دانشمندان برترى داشت

مأمون که چون سایر خلفای بنی‌عباس از نفوذ باطنی امامان معصوم(ع) در بین مردم هراس داشت سعی کرد امام جواد (ع) را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد. یکی از حیله‌های وی برای اینکار ازدواج دخترش "ام الفضل" با امام بود تا مراقبی دائمی و از درون خانه، بر امام گمارده باشد. دلیل دیگری که مأمون دختر خود را به ازدواج امام در آورد، کشاندن امام به سمت خود بود؛ چرا که تصور می کرد امام با این وصلت مجذوب جاه و مقام شده، قداست وی خدشه دار شده و پیروانش  پراکنده می شوند و مأمون خود قوی می شود. او همچنین می خواست با این پیوند، مردم را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز داشته، خود را دوستدار و علاقه مند به آنان نشان دهد. امام جواد(ع) به خوبی از دسیسه های مأمون آگاه بود و با علم به ازدواج  با دختر وی رضایت داد. در واقع، یکی از دلایل پذیرش این وصلت از سوی امام  نیز، حفظ شیعیان از دسیسه های کینه توزانه مأمون بود. شواهد تاریخی گواه این حقیقت است که مأمون نتوانست به حیله‏ های از پیش تعیین شده خود دست یابد. امام جواد(ع) تا پایان خلافت مأمون در مدینه ساکن بود و پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسی و در سال 220 هجری قمری، به همراه همسرش به بغداد رفت. ایشان در ماه ذی قعده همان سال مسموم و در آخر آن ماه به شهادت رسید.

بارگاه مطهر امام جواد (ع) و امام موسی کاظم(ع)

مزار مطهر حضرت جواد (ع) در کاظمین(بغداد) و در کنار قبر جدش «امام کاظم(ع)» هم اکنون زیارتگاه عابدان و موحدان و پیروان اهل بیت(ع) از سراسر جهان است. ضمن درود و سلام بر امام جواد ع شهادت این امام فرزانه را گرامی می داریم .

 

 

کلیدواژه