تحلیل: علل تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه ایران
-
هر زمان که ایران وارد مذاکره با غرب درباره برنامه هسته‌ای خود می‌شود، اسرائیل به وحشت می افتد
هر زمان که ایران وارد مذاکره با غرب درباره برنامه هسته‌ای خود می‌شود، اسرائیل به وحشت افتاده و به تهدید و جزع و فزع می افتد.
در مذاکرات اخیر هسته ای و پس از آن، تهدیدهای اسرائیل علیه ایران تشدید شده است. اسرائیل با متهم کردن ایران به تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی، تهدید می‌کند که در صورتی که غرب و آمریکا مانع ایران نشوند، خود به‌صورت مستقل علیه ایران وارد عمل خواهد شد.
نکته ابتدائی شایان اهتمام درباره موضع رژیم صهیونیستی درباره مذاکره کردن یا مذاکره نکردن غربی‌ها با ایران این است که رژیم صهیونیستی به‌دنبال مذاکره غرب با ایران است، اما مذاکره‌ای که در آن شروط سختی بر ایران تحمیل و تضمین‌های شدیدی از ایران گرفته شود، به‌گونه‌ای که فعالیت‌های هسته‌ای ایران به‌شدت محدود شود و ایران پیشرفتی در‌این‌باره، نداشته باشد. افزون بر این، در مذاکرات موضوع صنایع موشکی و پهپادی و نفوذ منطقه‌ای آن نیز گنجانده شود. نگرانی کنونی اسرائیل این است که دولت بایدن توان تحمیل شروط سخت بر ایران را ندارد و اروپا نیز در وضع انفعالی به‌سر می‌برد. به‌همین‌علت، به وحشت افتاده و بر خلاف قوانین بین‌المللی، ایران را، به‌عنوان کشوری که عضو سازمان ملل متحد است، تهدید به اقدام نظامی می‌کند.
درباره تهدیدهای اسرائیل علیه ایران، اما نکته‌ای که نخست باید بدان اشاره کرد این است که جمهوری اسلامی با اتخاذ تدابیر کامل دفاعی، هر گونه تهدیدی را از سوی دشمنان، از جمله رژیم صهیونیستی، جدی می‌گیرد و تدابیر دفاعی برای حفاظت از تأسیسات حساس خود کرده و توان خنثی‌سازی هر گونه حملات و تجاوزات احتمالی آمریکا و این رژیم را دارد. در این چارچوب بود که سامانه‌های دفاعی ایران پیشرفته‌ترین پهپاد آمریکایی (گلوبال هاوک) را که به حریم هوایی ایران تجاوز کرده بود، رهگیری و سرنگون کردند. بنابراین، به‌لحاظ خوی وحشیانه و فرصت‌طلبانه رژیم صهیونیستی و آمریکا، ایران این تهدیدها را باید جدی بگیرد، اما سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود مربوط به‌علل تشدید تهدیدهای اسرائیل علیه ایران در مقطع کنونی است.
در پاسخ به این سؤال باید گفت که نخستین و مهم‌ترین علت تهدیدهای اسرائیل ناشی از وحشتی است که از پیشرفت‌های ایران در این مسیر دارد. آن‌گونه که از مواضع مقام‌های رژیم صهیونیستی و رسانه‌های وابسته به آن در داخل و خارج بر می‌آید، نگرانی اصلی اسرائیل از آنچه ادعا می‌کنند که ایران در مسیر ساخت سلاح اتمی قرار دارد، نیست بلکه نگرانی اصلی اسرائیل از توان علمی و پیشرفت‌هایی است که جمهوری اسلامی ایران در این زمینه کسب کرده و با رسیدن به مرحله برگشت‌ناپذیر و تبدیل شدن به کشور «آستانه هسته‌ای»، به یکی از قدرت‌های جهانی تبدیل شده است و در صورت ادامه این روند، معادلات و موازنات منطقه و جهان دگرگون خواهد شد.
دومین علت تهدیدهای اسرائیل این است که با دستمایه قرار دادن موضوع هسته‌ای ایران، به‌دنبال باج‌خواهی تسلیحاتی و مالی از دولت‌های غربی به‌ویژه آمریکاست. اسرائیل با فرصت‌طلبی درصدد است تا با بهانه قرار دادن این موضوع، سلاح‌های فوق‌پیشرفته دیگری از آمریکا و امتیازهای سیاسی از دولت‌های غربی –در ارتباط با مسئله فلسطین و عضویت رژیم صهیونیستی در نهادهای بین المللی- بگیرد. در واقع، هدف اسرائیل در‌این‌باره، ارسال این پیام به غرب و آمریکاست که اگر مانع از پیشرفت ایران نشوند و شروط تل‌آویو را در مذاکرات با ایران نادیده گیرند، با اقدامات خود امنیت منطقه را که عمده‌ی منافع اقتصادی غربی‌ها از آن تأمین می‌شود، به خطر خواهد انداخت. از این رو، اسرائیل فرصت را برای اخاذی از غربی‌ها مناسب دیده است.
سومین علت تهدیدهای رژیم اسرائیل علیه ایران این است که با ایران‌هراسی و اهریمن‌سازی از ایران و متحدان منطقه‌ای آن، توجیهی برای ادامه تجاوزگری‌های خود علیه اهداف محور مقاومت در کشورهای منطقه به دست آورد؛ به این معنا که نه تنها هیچ‌گونه جای انتقادی برای دیگر کشورها باقی نگذارد بلکه حمایت تسلیحاتی یا دست‌کم چراغ سبز آن‌ها را برای حمله به اهداف متحدان ایران در منطقه کسب کند. اسرائیل این نوع سیاست را در داخل فلسطین نیز به‌کار می‌گیرد که به سیاست «فهم‌زدایی» موسوم است؛ به این معنا که تلاش می‌کند اذهان غربی‌ها را از مسائل اصلی که در اینجا تجاوزگری‌های رژیم صهیونیستی در داخل و خارج است، منحرف و توجه آن‌ها را به مسائل دیگر از جمله ایران معطوف کند.
چهارمین علت تهدیدهای اسرائیل در ارتباط با رویکرد آن در قبال کشورهای منطقه تفسیرپذیر است. اسرائیل تلاش می‌کند ایران را منبع خطر اصلی برای منطقه و خود را تنها مقابله کننده با این خطر و تنها مدافع توانمند از کشورهای منطقه و عامل اصلی ثبات آن‌ها بازنمایی کند تا کشورهای منطقه را به صف خود علیه ایران سوق دهد و موضوع عادی‌سازی روابط و نفوذ در میان کشورهای دیگر را که از طرح‌های آتی آن برای نفوذ و تحت سیطره قراردادن آن‌هاست، پیش ببرد. به‌همین‌علت، این رژیم مانند گروه تروریستی داعش که مسئولیت هر گونه حادثه و انفجار و درگیری در سطح دنیا را از دیگری با سلاح سرد گرفته تا عملیات‌های تروریستی، بر عهده می‌گیرد.
پنجمین علت تهدیدهای رژیم صهیونیستی کاملاً داخلی است و آن این است که کابینه‌هایی که در فلسطین اشغالی تشکیل می‌شوند، تلاش می‌کنند به محافل و لابی صهیونیست اثبات کنند که در برابر ایران قاطع هستند و در واقع، موجودیت خود را در قاطع نشان دادن در برابر ایران می‌دانند. اکنون نیز کابینه شراکتی و سست «بنت- لاپید» تلاش می‌کند هم به افکار عمومی و هم به محافل صهیونیستی نشان دهد که توان مقابله با ایران را دارد و در برابر ایران کوتاه نخواهد آمد.
ششمین علت نیز مربوط به سیاست نخست‌وزیر کنونی اسرائیل است. اکنون، نفتالی بنت تلاش می‌کند هم به طرف‌های غربی به‌ویژه لابی‌های صهیونیست و هم به احزاب و گروه‌های صهیونیستی در داخل اثبات کند که اسرائیل دیگر وابسته و دنباله‌روی آمریکا نیست و درباره مسئله امنیت خود، به صرف نظر از موضع آمریکا تصمیم‌گیری و مستقلانه عمل می‌کند.
نویسنده: جلال چراغی
