فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰۸:۵۸ Asia/Tehran
  • بازگشت یک پرسش: چرا داعش با محور مقاومت جنگید و نه اسرائیل؟

پارس تودی- با استفاده از بسترها و شرایط نامناسب اقتصادی در منطقه غرب آسیا و تجربه خلق گروهک چریکی علیه شوروی در افغانستان، یک گروه تروریستی با رفتارهای آموزش دیده و حرفه ای در غرب آسیا ایجاد شد، گروهی به نام داعش. این گروه در عمل به جنگ با جوامع و تخریب محور مقاومت یعنی عراق، سوریه، لبنان و ایران که شعارشان اخراج نظامیان و پایگاه های نظامی آمریکا از غرب آسیا بود، مبادرت کردند.

بررسی ها نشان می دهد که با ادامه یافتن جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان و تمایل این رژیم به توسعه جنگ در منطقه پس از حمله به لبنان و سوریه و حمله به کنسولگری ایران، شباهت رفتار ویرانگر آن با گروهک تروریستی داعش از سوی برخی در حال مطرح شدن است.

این چالش فکری مهم الان به میان آمده که آیا اسرائیل به دنبال تکمیل پروژه ویرانسازی مقاومت غرب آسیاست؟ پروژه ای که پیشتر با داعش انجام میشد.

 همچنین آن پرسش مشهور در میان برخی فعالان مجازی دوباره زنده شده است که چرا داعش به رغم داشتن یک ایدئولوژی با شعار ظاهرا اسلامی، حتی یک گلوله هم به سمت اسرائیل که ضد مسلمانان بود، شلیک نکرد؟

چرا هدف آنچه دولت اسلامی شام و عراق نامیده می‌شد، برخی از کشورهای عربی همچون اردن و رژیم صهیونیستی نبود؟

بررسی فیلمهای منتشره توسط این گروه این حقیقت را عیان می کند که بی تردید این گروه را می‌توان حرفه‌ای‌ترین گروه تروریستی در ساخت فیلم و نیز تولیدات رسانه‌ای دانست. صحنه‌های سوزاندن یا کشتن انسان‌ها که به شکل حرفه‌ای فیلمبرداری می‌شد، یادآور صحنه فیلم‌های هالیوودی بود.

نمایی از تجهیزات خودرویی و سازماندهی عظیم گروهک تروریستی داعش

 

چینش این صحنه‌ها نیازمند قدرت مالی و رسانه‌ای بود که تنها از پس شرکت‌های بزرگ ساخت فیلم و رسانه بر می‌آمد.

این یعنی با داعش نسخه جدیدی از تروریسم با برخورداری از ویژگی‌های حرفه‌ای و حمایت‌های مالی، سیاسی و رسانه‌ای شکل گرفته بود.

نسخه‌ای جدید که می‌بایست تکمیل کننده گروه‌های تروریستی همچون القاعده برای ایجاد هرج و مرجی باشد که در کنار تخریب جریان مقاومت ضد استعماری، توجیهی برای حضور برخی قدرتها در منطقه باشد.

هیلاری کلینتون در کتاب خود با عنوان گزینه‌های دشوار از ایجاد هرج و مرج در برخی مناطق جهان با عنوان هرج و مرج سازنده یاد می‌کند. او در یک سخنرانی دیگر اعتراف می کند که داعش ایده و طرحی آمریکایی برای این هدف یعنی خلق هرج و مرج سازنده است. بیانی که همیشه مورد سرزنش ترامپ بود‌.

این گروه تروریستی، تفاوت‌های زیادی با مدل‌های پیشین گروه‌های تروریستی در منطقه داشت البته ماموریت‌های جدیدی هم برای این گروه تعریف شده بود.

یک نمونه از بمب‌گذاری‌های داعش در شهر نینوای عراق

 

اگرچه داعش ادامه مدل گروه‌های تروریستی همچون القاعده در منطقه برای توجیه سیاست‌های توسعه‌طلبانه و حضور آمریکا شد.  در کنار آن بکار گرفته شد تا با ارائه تعریفی خشن از دین خانواده محور اسلام به جهانیان، اعمال خشونت شدید علیه مسلمانان توجیه شود‌. 

علاوه بر آن داعش دو کشور بسیار مهم و راهبردی در گفتمان مقاومت غرب آسیا و تاثیرگذار در عمق عربی و اسلامی را هدف قرار داد؛ کشورهایی به نام سوریه و عراق که البته لبنان و برخی از کشورهای منطقه و در نهایت ایران هدف بود.

در این طراحی پیچیده، مشاهده شد که سوریه به عنوان یکی از حلقه‌های اصلی محور مقاومت غرب آسیا می‌بایست توانش صرف مسائل داخلی و مقابله با گروه‌های تروریستی می شد تا اینگونه محیط پیرامونی رژیم صهیونیستی که همپیمان اصلی غرب بود، در امنیت کامل قرار گیرد.

ایجاد داعش برای تکمیل طرح‌ها و برنامه‌هایی بود که از سوی برخی قدرتهای جهانی در سال ۲۰۰۰ به عنوان خاورمیانه جدید عنوان شد تا جغرافیای منطقه  تغییر داده شود.

 در این طرح کشورهایی مورد تجزیه قرار می گرفتند که رویکرد متضاد با منافع آمریکا داشتند.

چیزی که برای بسیاری حیرت انگیز بود این مورد شد که چرا داعش به نام اسلام مسلمان می کشد اما صهیونیستهای یهودی دشمنش نیستند.

یکی از اقدامات وسیع داعش، تخریب مساجد تاریخی و زیارتگاه های دینی در دو کشور عراق و سوریه بود.

 

در واقع در طراحی گروه هایی چون داعش این اصل وجود داشت که هیچ آسیبی به محور همراه با آمریکا وارد نشود، از این رو داعش در عراق و سوریه و گاه لبنان به جنگ و ویرانی و کشتار پرداخت، اما پا به قلمرو اسرائیل نگذاشت و تیری نه به آن شلیک کرد و نه به متحد منطقه ای آن یعنی اردن.

با این همه،  در ایجاد داعش و بهره برداری از آن روی همه چیز حساب شده بود جز عامل بازدارنده و عواملی که می‌توانست به عنوان یک معادله جدید همه رفتار و رویکرد سیاسی سازندگان داعش را نابود کند.

از این رو الگوهای جدید برای مقابله با داعش با تاثیرپذیری از گفتمان مقاومت گرا و منطقه گرای ایران شکل گرفت. الگوهایی  مانند نیروهای مقاومت مردمی در عراق و سوریه که در کنار ارتش‌های این دو کشور و نیز نیروهای مقاومت لبنان با مشاوره‌های نظامی ایران و فرماندهان مشهوری چون قاسم سلیمانی، توانست جغرافیای دولت داعش را برای همیشه در هم بشکند.

 هرچند این موضوع از همان زمان مورد تاکید واقع شد که سرنگونی و سقوط دائمی داعش نیازمند از بین بردن زمینه‌های فکری و ایدئولوژی این گروه تروریستی است که توسط برخی کشورهای ظاهرا اسلامی ولی همپیمان با آمریکا تئوری پردازی می شود. / برگرفته از یادداشت مهدی عزیزی، مهرنیوز

سردار قاسم سلیمانی، فرمانده اصلی محور مقاومت علیه داعش در کنار نیروهای مقاومت مردمی عراقی و سوری

 

عبارات کلیدی: داعش چه گروهی بود، داعش چیست، داعش چگونه نابود شد، قدرت داعش ، داعش و آمریکا