روایتی از کودک زخمی حمله تروریستی در شیراز ؛ برای آرتین و تنهاییهایش
آرتین کودک ۶ ساله از روز پنجشنبه که آن ضارب داعشی خانوادهاش را به شهادت رساند، تنها شد تا روایت گر مظلومیت خودش و تمام شهدای حمله تروریستی باشد.
آرتین سرایداران شش ساله باید به جای اینکه از دوچرخهاش بگوید که در زیرزمین خانه قائم کرده تا هر وقت دلش خواست سوارش شود یا از هیجان بازی با اسباب بازیهایش برای دوستانش بگوید، یا از مداد رنگیهایش بگوید که در جامدادی گذاشته تا خدای نکرده گم نشوند و دست هیچکس به آنها نرسد؛ از پدر، مادر و برادرش میگوید از آنهایی که به فاصله یک چشم برهم زدن در حادثه تروریستی شاهچراغ شهید شدند.
او میگوید: «تفنگ زده بودند…با مامانم، بابام، داداشم، اومده بودیم زیارت… داشتیم میرفتیم سوار ماشینمون بشیم که تفنگ زدن…».
حالا او باید به جای کشیدن نقاشیهای یک خانواده پنج نفره از پدر، مادر، خواهر و برادرش، بار غمی را به دوش بکشد. آرتین حالا تنها شده و تنهاییهایش را شاید هیچکس درک نکند.
حمله تروریستی به زائرین حرم حضرت احمد بن موسی (ع) برادر امام رضا علیه السلام، توسط دشمنان خونریز، شوک وحشتناکی برای همه بود، برای شیراز و حتی همه ایران داغ تازه است و سنگین اما زندگی خیلی از بازماندگان مثل آرتین به قبل و بعد این واقعه تقسیم میشود.
او در عرض چند دقیقه برای همیشه از سایه پدر و آغوش مادر و محبت برادر محروم شدند.