بررسی روزنامه های چاپ کابل 8 دلو 1396
"کابل، مسلخ بی گناهان صبور"، "انفجار موتر بمب در کشور مهمان ها" و "ضرورت تغییر در پالیسی های جنگ و صلح" عناوین سرمقاله های روزنامه هشت صبح، ماندگار و افغانستان است که در ادامه می خوانید:
"کابل، مسلخ بی گناهان صبور" عنوان سرمقاله ی روزنامه ی هشت صبح است که در آن چنین آمده است:
مردم افغانستان در نظرسنجیهای گوناگون نشان دادهاند که به رغم دشواریها و فشارهایی که به آنان اعمال میشود، برگشت به دوران طالبان را نمیخواهند. اما همین مردم از ناتوانی و ضعفهای بنیادین حکومت هم خستهاند.
سران حکومت به جای صدور اعلامیههای تکراری و اظهار نظر دربارهی انگیزههای طالبان و حامیانشان، مقامهای سهلانگار و ناتوان کشفی و استخباراتی را برکنار کنند. همه میدانند که پاکستان زیر فشار جهانی است و حملههای تروریستی اخیر به این مسأله ربط دارد.
هشت صبح می افزاید:
افغانستان مثل سالهای گذشته گرفتار قحطالرجال نیست. دستگاه دیپلوماسی کشور هم باید فعال شود و آن عده از رهبران طالبان را که در طراحی انفجارهای تروریستی اخیر در کابل نقش دارند، به دادگاههای بینالمللی معرفی کنند.
و "انفجار موتر بمب در کشور مهمان ها" عنوان سرمقاله ی روزنامه ی ماندگار است که در آن چنین آمده است:
ناامنی و انفجار در کابل و نقاط حساسِ این شهر نشان میدهد که ضعفِ کاری و اداری در دستگاه حکومت بیـداد میکند و بایستی این دستگاه از ادارۀ آنانی که توان و لیاقتِ کار کردن را ندارند، بیرون کشیده شود. آقای غنی نخست از همه باید شجاعتِ لازم را در این خصوص داشته باشد.
مسلماً مقاماتی که خانوادههایشان در بیرون از کشور در کمالِ آسایش و رفاه زندگی میکنند و خودشان نیز در داخلِ دیوارهای سمنتی و در اتاقهای لوکس، فقط ژستِ مدیریت به خود میگیرند، صدای ضجه و نالۀ مردم پس از هر انفجار را نمیشوند و نمیبینند که از ناکارهگیِ آنها چه غمها و مصایبِ بزرگی بر زندهگی مردم سایه افکنده است.
جای تأسف است که اکثر مقاماتِ عالیِ کشور به شکل میهمان در این کشور سکونت دارند و مسکن و مأمنِ اولیۀ آنها یک گوشۀ امن از دنیـای بیرون از افغانستان است.
ماندگار می افزاید:
آقای غنی رییسجمهورِ قبرستانها شده است. باید این وضع خاتمه یابد؛ زیرا عادلانه نیست که هر روز قبرستانهای کشور توسعه یابد و مردم قربانیِ ندانمکاریهای آقای غنی و تیمِ ناکامش شوند. حکومت برای خاتمۀ این وضعیت، باید قبل از آنکه مردم برای نجاتِ خویش به شور آیند، خود دست به کار شود!
و نگاهی می اندازیم به روزنامه ی افغانستان ما که در سرمقاله ای تحت عنوان "ضرورت تغییر در پالیسی های جنگ و صلح" چنین نوشته است:
حمله دیروز در قلب کابل یکی از فجیع ترین حملات انفجاری طی یک سال گذشته بود که در آن ده ها نفر از افراد ملکی و عادی و هم چنین تعدادی از سربازان پلیس ملی افغانستان به شهادت رسیدند و ده ها تن دیگر به طرز وحشتناکی مجروح شدند و هستی مردم این محل به خاک و خون کشیده شدند. حمله انفجاری دیروز به معنای واقعی کلمه یک جنایت ضد بشری و برخاسته از قساوت بی پیشینه تروریست ها و حامیان منطقه ای و بین المللی آن ها است.
این روزها هیچ کسی برای مردم پاسخ قناعت بخش ندارد. نه نیروهای امنیتی و نه سیاستمداران حرفی برای گفتن برای مردم دارند و نه همکاران بین المللی. نه تسلیت گفتن و نه ابراز همدردی و نه پیام فرستادن ها، هیچ دردی را فرو نمی نشاند. مردم به طور دسته جمعی در پیش چشمان همه ما قربانی می شوند و ما همگی مستاصل و سرخورده شاهد رویدادهای دردناک هستیم. کابل بوی مرگ می دهد و فضای مرگ آلود کابل عادی شده است
در پایان نویسنده می افزاید:
استراتژی جدید ایالات متحده و شاخ و نشان کشیدن همکاران بین المللی در برابر تروریسم و حامیان آن نیز کارگر نیفتاده است. اکنون وقت آن فرارسیده است که هم باید در استراتژی های امنیتی خویش در برابر تروریسم و حامیان آن تجدید نظر کنیم و هم در پالیسی های امنیتی خویش در داخل نظام. با تاسف علی رغم کشتارهای وسیع و حملات انفجاری پیاپی هیچ مسول امنیتی توبیخ نمی شود و هیچ یک از نهادهای امنیتی مسولیت را به عهده نمی گیرد. این وضعیت مردم را به شدت ناامید و به همه پروسه های حکومت بی باور ساخته است. اگر میکانیزم هایی برای تامین امنیت پایتخت وجود دارد، حتما جایی از این میکانیزم ناقص است که ما هر روز شاهد رخدادهای تلخ هستیم و هرگز نمی توانیم از این گونه حوادث جلوگیری کنیم.