فروردین ۲۴, ۱۴۰۳ ۱۰:۲۳ Asia/Tehran
  • آریل شارون  نخست وزیر اسرائیل (مارس 2001– آوریل 2006)
    آریل شارون نخست وزیر اسرائیل (مارس 2001– آوریل 2006)

پارس تودی- اواخر ماه مارس 2002، ارتش رژیم صهیونیستی به دستور آریل شارون نخست وزیر بدنام و منفور خود، یورش بسیار بزرگ نظامی به قلمرو فلسطینی ها انجام داد. این حمله بزرگ‌ترین عملیات نظامی در این سرزمین‌ها از سال 1967 بود؛ ارتش رژیم صهیونیستی به رام الله، طولکرم، قلقیلیه، نابلس، بیت لحم و جنین یورش برد.

هدف، کنترل صهیونیست‌ها بر مراکز جمعیتی مهم کرانه باختری بود. از سوم تا هفدهم آوریل سال 2002، ارتش رژیم صهیونیستی به دستور آریل شارون، نخست‌وزیر وقت، به اردوگاه آوارگان جنین یورش برد.

نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی با 150 تانک، نفربرهای زرهی، هلی‌کوپترهای جنگی، و جنگنده‌های F-16، همراه با 2 گردان پیاده نظام، تیم‌های کماندویی و 12 بولدوزر زرهی، این اردوگاه را در یک نبرد شدید شهری، در هم کوبیدند. در این نبرد، 52 فلسطینی شهید و 23 نظامی صهیونیست کشته شدند. به گزارش دیدبان حقوق بشر سازمان ملل متحد، 22 نفر از 52 شهید فلسطینی، غیر نظامی بودند.

تخریب گسترده منازل فلسطینیان در جریان یورش نظامیان رژیم صهیونیستی به اردوگاه جنین در سال 2002

 

در گزارش سازمان عفو بین‌الملل از این قتل‌عام آمده است: «طی این جنگ، ساکنان فلسطینی، و خبرنگاران فلسطینی و خارجی و سایرینی که خارج از این اردوگاه بودند، شاهد شلیک صدها موشک به منازل این اردوگاه از هلی‌کوپترهای جنگی که پی‌درپی هجوم می‌آوردند، بودند. منظره آتش گشودن به سوی اردوگاه آوارگان جنین، شاهدان این حملات هوایی، از جمله کارشناسان نظامی و رسانه‌ها را به این باور رساند که تعداد زیادی از فلسطینیان کشته شده‌اند. محاصره فشرده‌ اطراف اردوگاه آوارگان و بیمارستان اصلی آن از 4 تا 17 آوریل بدین معنا بود که جهان خارج، هیچ ابزاری برای دانستن آنچه درون اردوگاه در جریان بود، نداشت…».

ضجه های پیرزن فلسطینی در کنار خانه تخریب شده اش توسط نظامیان رژیم صهیونیستی - اردوگاه جنین سال 2002

 

عفو بین‌الملل در این گزارش، موارد دیگری را نیز مستند می‌کند: کشتار، استفاده از فلسطینیان به عنوان سپر انسانی، شکنجه و رفتار ظالمانه، غیر انسانی یا تحقیرآمیز با بازداشتی‌ها؛ فقدان دسترسی به غذا و آب؛ ممانعت از کمک‌های پزشکی و بشردوستانه؛ و تخریب گسترده اموال و زیرساخت‌های شهری.

تصویری هوایی از اردوگاه جنین پس از حملات اسرائیل به این اردوگاه

 

جنیفر لوونشتاین، استاد دانشگاه، فعال سیاسی و روزنامه‌نگار مستقل، که از طرف مرکزی حقوق بشری در بهار 2002 به آن اردوگاه اعزام شده بود در گزارشش با اشاره به این مسئله و بی‌تفاوتی رسانه‌ها به این سلاخی می نویسد:

در ابتدا نمی‌دانستم مقصد را درست یافته‌ام یا خیر. روبروی من، منظره‌ای از یک ویرانه بود. به خاطر دارم که از پیرمردی پرسیدم اردوگاه آوارگان کجاست؟ نگاهی به من کرد و ویرانه را با دست نشان داد و گفت: «المخیم!» («اردوگاه!»). در آن زمان بود که فهمیدم ویرانی اردوگاه تا چه حد فاجعه‌بار بوده است. از تپه‌ای از آوار به تپه‌ای دیگر سرگردان می‌شدم و غالباً حتی نمی‌فهمیدم که چه می‌بینم. زمین گل‌آلود بود و افراد، از جمله زنان و کودکان، در تلاش برای نجات دارایی‌ها، پاک کردن مسیرهای اطراف ساختمان‌های فروریخته برای کمک به تیم‌های فوریت‌های پزشکی، و نیز یافتن شهدا بودند.

بوی مرگ در اردوگاه پیچیده بود. شنیده بودم که مردم در مورد «بوی وحشتناک مرگ» صحبت می‌کنند اما تا آن زمان هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده بودم. از انبوه مردم فاصله گرفتم و از روی سکویی که مشرف به محوطه‌ پشت بیمارستان بود بالا رفتم. در آنجا، کارکنان، کشته‌شدگان را در ملحفه‌های سفید می‌پیچیدند و روی زمین در زیر آفتاب قرار می‌دادند. در پشت این ردیف از اجساد، قبرهایی با عجله حفر شده بود تا اجساد مردگان سبب بیماری نشوند.

گرچه مرتکبان این فاجعه دلشان نمی‌خواست کسی از آنچه بولدوزرها، سلاح‌ها، و بمب‌ها رقم زده بودند، فیلم‌برداری کند اما من و تعداد کمی از خبرنگاران خارجی، آثار این فاجعه را دیدیم. بدیهی است که مهاجمان نمی‌خواستند خارجی‌ها بدانند که برق، آب و غذا و تجهیزات پزشکی ارائه نمی‌شود و هیچ‌کس اجازه ورود و خروج ندارد. نمی‌خواستند کسی بداند که سربازان چگونه عکس‌های خانوادگی را سوزانده‌اند؛ در قابلمه و تابه آشپزخانه فلسطینیان، ادرار و مدفوع کرده‌اند؛ اسباب‌بازی‌های کودکان را پاره کرده‌اند و وقتی همه چیز تمام شد، گروهی از آن‌ها خنده سر داده و بستنی خورده‌اند.

سازمان‌های امداد و نجات نمی‌توانستند هیچ محموله بشر دوستانه‌ای را برای کمک به ساکنانِ در محاصره بفرستند. هیچ فیلمی از بیمارستان اردوگاه و زخمی‌هایش ضبط نشد. هیچ فیلمی از ساختمان‌های بمباران شده و مفسری که نتواند اشک‌های خود را جلوی دوربین کنترل کند، گرفته نشد. هیچ تصویری از کودکانی که از ترس به پهلوی مادرهایشان چسبیده بودند، وجود نداشت. بر عکس، با صهیونیست‌ها ابراز همبستگی می‌شد. این پوچی افراطی، زمانی غالب شد که غول‌های رسانه‌ای در اورشلیم و تل‌آویو فرود آمدند تا با عاملان فاجعه دست بدهند و ابراز همبستگی کنند.

جنین فراموش شده است؛ این واقعه مربوط به 20 سال پیش است و از آن زمان تاکنون، عملیات‌های بسیار هولناک‌تری در غزه رخ داده است. بنابراین، یادآوری چنین فجایعی بسیار ضروری‌تر شده است زیرا مقاومت عظیم جهانی علیه استعمار جهانی، با حافظه و به خاطر داشتن آغاز می‌شود.

حملات اسرائیل به باریکه غزه و تخریب گسترده زیرساخت های این باریکه

 

به خاطر سپردن، باعث انگیزه بخشی می‌شود و نارضایتی جهانی را تجهیز می‌کند. اگر رسانه‌های خبری به دلیل تبعیت از دولت‌هایشان، در انجام وظیفه خود برای نظارت بر مراکز قدرت، شکست بخورند، این مسئولیت تک تک ما انسانها خواهد بود که شکست آن‌ها را جبران کنیم. در نهایت، جنین، نمادی از نبردهای فراموش شده است. به یاد آوردن جنین، یا هر جنایتی که فراموش شده است، نوعی مقاومت است: رویارویی با گذشته و اراده برای تغییر حال.  این نخستین گام برای یک کنش مردمی و امید به آینده است.

عبارات کلیدی: جنایات اسرائیل در فلسطین ، جنگ اسرائیل در غزه، فلسطین کجاست، حمایت آمریکا از اسرائیل ، کودکان فلسطینی

کلیدواژه