اسفند ۰۹, ۱۴۰۱ ۱۴:۲۶ Asia/Dushanbe

در این برنامه با توجه به اتمام تفسیر سوره منافقون، به تفسیر آیات ابتدایی سوره تغابن (آیه 1 تا آیه 6) پرداخته ایم. همراه ما باشید.

                                                    بسم الله الرحمن الرحیم

با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه ­ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.

با پایان یافتن سوره منافقون در برنامه قبل، در این برنامه تفسیر آیات سوره تغابن را آغاز می‌کنیم. این سوره 18 آیه دارد و در مدینه نازل شده است. محور آیات آن، توجه به مبداء آفرینش جهان و انسان و آمادگی برای حضور در قیامت است تا انسان در آن روز مغبون و زیانکار نشود.

ابتدا به تلاوت آیات 1 و 2 از سوره تغابن گوش فرا می‌دهیم:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ

«یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کَافِرٌ وَمِنْکُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»

ترجمه این آیات چنین است:

به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان

«آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمین است، براى خدا تسبیح مى‏گویند. فرمانروایى، ویژه‌ی او و ستایش [نیز] ویژه‌ی اوست و او بر همه چیز تواناست»، «اوست آن که شما را آفرید، پس برخى از شما کافرند و بعضى مؤمن؛ و خداوند به آنچه مى‏ کنید، بیناست»

سوره تغابن همانند برخی سوره های دیگر قرآن کریم با حمد و تسبیح خداوند آغاز می شود، البته همواره تسبیح بر حمد مقدم است. در تسبیح، خدا را از هر عیب و نقص و کار  جاهلانه و ظالمانه پاک و مبرا می دانیم، اما در حمد، او را به خاطر عظمت آفرینش و گستردگی نعمتها سپاس و ستایش می گوییم.

همه موجودات هستی با زبان حال و قالشان، خدا را حمد و تسبیح می کنند و بر علم و قدرت و حاکمیت مطلق خدای یگانه بر جهان هستی گواهی می دهند. اما در این میان برخی انسان ها با استفاده از اختیار و اراده ای که خداوند به آنها عطا کرده است، همسو با عالم هستی عمل نمی کنند؛ یعنی حاضر نیستند به حمد و تسبیح خدا بپردازند و حتی به وجود او اعتراف نمی کنند.                            

از این آیات می‌آموزیم:

  1. در فرهنگ قرآن، تمام موجودات هستی از جماد و نبات و حیوان، نوعی شعور دارند و براساس آن، مبداء جهان آفرینش را می شناسند و تسبیح گوی او هستند.
  2. برخی انسانها وصله ناهمرنگ هستی اند؛ خدا را باور ندارند و نعمت های او را ناسپاسی می کنند.
  3. خداوند فرمانروایی است که بر هر کاری قادر است، برخلاف فرمانروایان بشر که از انجام بسیاری از کارها عاجزند.
  4. انسان، موجودی انتخابگر است، نه مجبور. 

 

اکنون به تلاوت آیات 3 و 4 از سوره تغابن گوش می‌سپاریم:

«خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ»، «یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»

ترجمه این آیات چنین است:

«آسمان‏ها و زمین را به حقّ آفرید و شما را [در رحم مادر] صورت‏گرى کرد و صورتهایتان  را نیکو قرار داد و بازگشت [همه] به سوى اوست»، «آنچه را در آسمان‏ها و زمین است، مى‏داند و آنچه را پنهان مى‏کنید و آنچه را آشکار مى‏سازید، مى‏داند و خداوند به آنچه در سینه‏هاست، به خوبى داناست»

در آیات متعدد قرآن بر این نکته تاکید شده است که آفرینش جهان و انسان براساس علم و حکمت و هدفمند بوده است، زیرا خداوند کار گزاف و بیهوده انجام نمی دهد. در کار خداوند باطل راه ندارد و همه براساس حق و عدل است. البته در این میان، انسان جایگاه ویژه ای دارد و خداوند او را به بهترین صورت و سیرت آفریده است.

بدون شک، آفرینش انسان بسیار شگفت انگیز است و در آن همه گونه هنرنمایی و ظرافت و طراحی به کار رفته است. لازم به ذکر است که خداوند انسان را از آبی ناچیز آفریده و در کارگاهی تاریک و ظلمانی به نام رحم، او را رشد و پرورش داده و بر روی آن بهترین و زیباترین صورتگری را انجام داده است.  

جالب آنکه هر یک از اعضای بدن انسان ازجمله سر، صورت، چشمها، دستها، پاها و سایر اندامهای او، در جایگاه مناسب و درست خود قرار گرفته و ترکیب و تناسب آنها موجب زیبایی اندام انسان بویژه چهره او شده است.                 

همان گونه که خداوند مبداء جهان هستی است، بازگشت همه نیز به سوی اوست و هیچ موجودی از این مسیر معین خارج نیست.

او پس از آفرینش، انسان و جهان را به حال خود رها نکرده است، بلکه همواره آنها را زیر نظر دارد و از آنها مراقبت می کند. هیچ چیز از حیطه علم او خارج نیست و او همه کارهای آشکار و پنهان و حتی انگیزه های درونی انسانها را می داند.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. آفرینش جهان امری تصادفی و بدون برنامه نبوده است، بلکه براساس برنامه و هدفی معین، این جهان و تمام موجودات آن، از جمله انسان آفریده شده اند.
  2. آغاز و پایان جهان، خداوند است و جهان به سوی مقصدی الهی در حرکت است.
  3. خداوند هم به کارهای مخفیانه انسان آگاه است و هم به افکار و انگیزه ها و اسرار نهفته در سینه او.
  4. اگر انسان بداند در این جهان رها نیست، بلکه کارهای او در همه حال زیر نظر خداست، از بزهکاری و گناه دوری می کند و درجهت  انجام کارهای نیک سعی و تلاش بیشتری از خود نشان می دهد.

 

اکنون به تلاوت آیات 5 و 6 از سوره تغابن گوش می‌سپاریم:

«أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»، «ذَلِکَ بِأَنَّهُ کَانَتْ تَأْتِیهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ یَهْدُونَنَا فَکَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»

ترجمه این آیات چنین است:

«آیا خبر کسانى که پیش از این کفر ورزیدند، به شما نرسیده است؟ پس عقوبت کار خود را چشیدند و برای آنها [در آخرت] عذابى دردناک است»، «این [کیفر]، به خاطر آن است که پیامبرانشان همراه با دلایل روشن به سراغ آنها آمده بودند، ولی آنان گفتند: «آیا بشرى [مانند خودمان] ما را هدایت کند؟» از این رو کفر ورزیدند و روی گردانیدند و خداوند [از ایمان و طاعتشان] بى‏نیاز بود و خداوند بى‏نیاز ستوده است»

در آیات پیشین به کفر گروهی از انسانها اشاره شد؛ این آیات به ریشه کفر آنها می پردازد  و می فرماید: آنها سخن روشن و منطقی پیامبران را درمورد پرهیز از  شرک و بت پرستی می شنیدند و معجزات آنها را می دیدند، اما به دنبال بهانه جویی برای ایمان نیاوردن بودند.

لذا گاهی می گفتند: ما از پیامبرانی که همانند خودمان هستند، پیروی نمی کنیم. آنها چه برتری ای بر ما دارند که باید پیشوای ما باشند و ما از آنان پیروی کنیم؟ و گاه نیز می گفتند: مگر خدا چه نیازی به ایمان آوردن ما و طاعت و عبادت ما دارد؟

درواقع کبر و غرور و چه بسا خودبرتربینی موجب می شد که سخن حق را نپذیرند و خود را از هدایت الهی که از طریق پیامبران به آنها می رسید، محروم کنند. کیفر این کفر و انکار که از روی عناد و لجاجت بود، در دنیا دامن آنها را گرفت و در آخرت هم گرفتار عذاب خواهند شد.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. در قرآن، مطالعه تاریخ اقوام گذشته و عبرت گرفتن از سرنوشت آنها سفارش شده است.
  2. برخی کارها به گونه ای است که انسان بخشی از کیفر آن را در دنیا می چشد و البته کیفر کامل در قیامت  خواهد بود.
  3. کافرانی کیفر می شوند که سخن حق را شنیده و دریافته اند، اما از روی کبر و غرور با آن به مخالفت برخاسته و زیر بار سخن حق نرفته اند.

با پایان یافتن این برنامه، شما عزیزان را به خدای بزرگ می‌سپاریم و در انتظار دریافت نظرات و پیشنهادهای شما هستیم. خدا نگهدار.       

        ----------------