فروردین ۳۱, ۱۴۰۲ ۱۲:۰۳ Asia/Dushanbe

با پایان یافتن سوره تغابن در برنامه قبل، در این برنامه تفسیر آیات ابتدایی سوره طلاق (آیه 1 تا 7) را آغاز می‌کنیم.

        بسم الله الرحمن الرحیم

با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه ­ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.

با پایان یافتن سوره تغابن در برنامه قبل، در این برنامه تفسیر آیات سوره طلاق را آغاز می‌کنیم. این سوره نیز در مدینه نازل شده است و 12 آیه دارد. آیات اوّل تا هفتم درمورد موضوع طلاق و احکام آن است. آیات هشتم به بعد به عاقبت دو گروه اشاره می کند:  کسانی که از فرمان الهی سرپیچی کرده و سزاوار کیفر شده اند و گروه دیگر، افرادی که با انجام کارهای نیک، مشمول پاداش الهی شده اند.    

ابتدا به تلاوت آیات 1 تا 3 از سوره طلاق گوش فرا می‌دهیم:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِکَ أَمْرًا»، «فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا»، «وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا»

ترجمه این آیات چنین است:

به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان

«اى پیامبر! چون خواهید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه‌‌شان، طلاق دهید و حساب [ایام] عدّه را نگه دارید و از [نافرمانی] خدایى که پروردگار شماست، پروا کنید. [در ایام عدّه،] نه شما آنان را از خانه‌هایشان بیرون کنید و نه آنان بیرون روند، مگر آنکه مرتکب کار زشت آشکارى شوند، [که در این صورت بیرون‌کردنشان از خانه جایز است]. این [دستورات]، حدود خداست و هرکس از حدود الهى تجاوز کند، به خویش ستم کرده است. تو نمى‏دانى، شاید خداوند بعد از این، امر تازه‏اى پدید آورد [تا وسیله‌ی صلح و سازش میان آنان شود]»، «پس چون به پایان مدّت [عدّه] نزدیک شدند، یا [با رجوع به آنان،] به طرز شایسته و پسندیده‏اى نگاهشان دارید و یا [با پرداخت مهریه و سایر حقوق،] به طرز شایسته‏اى از آنان جدا شوید و [هنگام طلاق،] دو [شاهد] عادل از میان خود گواه بگیرید و گواهى را براى خدا به ‌‌پا دارید. هرکس که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، این‌‌گونه پند داده مى‏شود و هر کس که از خدا پروا کند، خداوند براى او راه بیرون شدن و رهایى [از مشکلات و تنگناها را] را قرار مى‏دهد»، «و او را از جایى که گمان ندارد، روزى مى‏دهد و هرکس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است. خداوند فرمان خود را [به انجام] مى‏رساند. همانا خداوند براى هر چیزی اندازه‏اى قرار داده است»

اسلام بر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید بسیار دارد و در آیات متعدّد قرآن به ویژه در سوره‌ی نساء احکام آن را بیان کرده است، اما روشن است که گاهی تداوم زندگی زناشویی برای طرفین یا یکی از آنها طاقت‌فرسا شده و ادامه‌ی آن امکان پذیر نیست. لذا اسلام طلاق و جدایی را با رعایت حدود و شرایطی مجاز دانسته و این حق را برای همسران محترم شمرده است.

این آیات خطاب به رسول خدا احکام طلاق را بیان می‌فرماید تا مسلمانان به اهمیت آن و لزوم اجرای دقیق آن توجّه کنند. 

  ابتدای آیات می‌فرماید: اگر خواستید همسر خود را طلاق دهید، باید صیغه‌ی طلاق در زمانی جاری شود که عادت ماهیانه‌ی او پایان یافته و پس از آن نیز با او نزدیکی نکرده باشید، تا پس از سه بار پاک شدن زن از عادت ماهیانه، طلاق محقّق شود. 

 روشن است که در این مدّت، تامین نفقه و مسکن زن بر عهده‌ی مرد است و او حقّ اخراج زن از خانه‌ را ندارد، چنانکه زن نیز در صورت دریافت نفقه، حقّ ترک خانه را ندارد.

از آنجا که افراد معمولاً در شرایطی که هیجانی و عصبانی هستند، تصمیم به طلاق می گیرند، در کنار هم بودن مرد و زن مطلّقه به مدّت چند ماه، می‌تواند زمینه را برای آشتی میان آنان و بازگشت به زندگی عادی فراهم کند. البتّه شرط ماندن زن در خانه‌ی شوهر در مدّت گذراندن عدّه، این است که با رفتار و گفتار زشت، عرصه را بر شوهر تنگ نکند و یا کارهای خلاف عفّت انجام ندهد.

ادامه‌ی آیات بر این نکته تأکید دارد که تا قبل از رسیدن به پایان دوران عدّه، امکان رجوع هست و می‌توان از طلاق منصرف شد و به زندگی عادی بازگشت. اما اگر قصد شما برای جدایی جدّی است، این امر باید به نحو شایسته و پسندیده باشد. پس باید از هرگونه رفتار و گفتار زشت نسبت به همسر بپرهیزید و حقوق شرعی و قانونی او را به نحو کامل ادا نمایید.

همسران باید بدانند که اگر در هنگام طلاق، حدود الهی را مراعات کنند و از هرگونه بداخلاقی اجتناب ورزند، خداوند راهی را برای آینده‌ی آنان می‌گشاید و از جایی که گمان نمی‌برند، آنچه خیر است نصیب آنها می‌کند. این سنّت دائمی خداوند است که هرکس بر او توکّل کند و تقوا را رعایت نماید، خداوند زندگی او را کفایت می‌کند و براساس تقدیر و اندازه‌ی درست، برای او خیر مقدّر می‌سازد.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. ازدواج در اسلام امری مقدّس است. لذا به محض تصمیم زن و مرد به جدایی و طلاق، آنها از یکدیگر جدا نمی‌شوند. چراکه تحقّق این تصمیم، به گذشت چند ماه نیاز دارد تا شاید در این فرصت، تنش ها و کدورتها فرو نشیند و امکان آشتی میان آنان و بازگشت به زندگی مشترک فراهم شود.
  2. در صورت طلاق و جدایی، از زندگی ناامید نشویم و با توکّل بر خداوند به آینده امیدوار باشیم.
  3. رفتار همسران با یکدیگر باید شایسته و پسندیده باشد، چه در حال صلح و آشتی و چه در حال قهر و جدایی؛ تا فرزندان آسیب کمتری ببینند.
  4. حضور دو شاهد عادل در هنگام طلاق، نشانه‌ی توجّه اسلام به رعایت حقوق همسران در هنگام جدایی است.
  5. راه رهایی از بن‌بست‌ها و بحران‌های زندگی دو چیز است: الف-  تقوا و دوری از گناه/ ب- توکّل بر خدا/  درحقیقت تقوا و توکل دو اهرم مهم برای خروج از بن بستهای زندگی هستند.

 

اکنون به تلاوت آیات 4 و 5 از سوره طلاق گوش می‌سپاریم:

«وَاللَّائِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِی لَمْ یَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا»، «ذَلِکَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَیْکُمْ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا» 

ترجمه این آیات چنین است:

«و زنانى که از عادت ماهانه مأیوسند، اگر شک دارید [که این به خاطر سن است یا بیماری یا باردارى] ، پس عدّه‌ی آنان سه ماه است و همچنین است حکم زنانى که حیض ندیده ‏اند، [با آن که در سنّ حیض هستند.] و [پایان] عدّه‌ی زنان باردار، زایمان آنهاست و هر کس از خدا پروا کند، خداوند براى او در کارش آسانى پدید مى ‏آورد»، «این فرمان خداوند است که آن را به سوى شما فرستاده است و هر کس از خدا پروا کند، خداوند بدى‏هایش را از او مى‏زداید و پاداش او را  بزرگ مى‏گرداند»

در ادامه‌ی آیات قبل که لزوم نگه ‌داشتن عدّه را برای عموم زنان در هنگام طلاق بیان کرد، این آیات حکم عدّه را برای سه گروه خاص از زنان بیان می‌کند:

  • یک گروه زنانی که یائسه شده‌اند و از عادت ماهیانه مأیوسند؛
  • گروه دیگر، زنانی که به دلیل بیماری یا امثال آن عادت ماهیانه نمی‌بینند؛
  • و گروه سوّم زنانی که باردارند.

دو گروه اوّل در صورتی که احتمال بارداری درمورد آنها برود، باید به مدّت سه ماه عدّه نگه‌دارند و زنان باردار باید تا زمان تولّد فرزند صبر کنند و آنگاه امکان تحقّق طلاق وجود دارد.

از آنجا که در هنگام طلاق و جدایی، احتمال تنش بین همسران، عدم رعایت اصول اخلاقی و نادیده گرفتن حقوق همدیگر زیاد است، در این چند آیه، چهار بار به رعایت تقوا در هنگام طلاق و آثار مثبت آن اشاره شده است.  آیات قبل بر نقش تقوا در ایجاد گشایش در زندگی تاکید داشت و این آیات، به تاثیر تقوا بر رفع عسر و حرج و آسان شدن زندگی و نیز پوشاندن خطاها و زشتی‌های گذشته اشاره می کند.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. احکام الهی متناسب با شرایط افراد، متفاوت است و خداوند حکم یکسانی برای همه صادر نکرده است.
  2. فرزند، گرچه در شکم مادر باشد، حقوقی دارد، لذا زن باردار نمی‌تواند به ازدواج مرد دیگری درآید.
  3. چه در روابط خانوادگی و زندگی مشترک و چه در وضعیت طلاق و جدایی، تقوا و پروا از خداوند، ضامن رفع مشکلات و گشایش در کارهاست. زیرا تعالیم الهی، حقوق همسران را به نحو شایسته و مناسب تضمین کرده است.
  4. بهترین توبه، رعایت تقوای الهی است، زیرا هم خطاها را می‌پوشاند و هم پاداش کارهای خوب را افزون می‌کند.

اکنون به تلاوت آیات 6 و 7 از سوره طلاق گوش می‌سپاریم:

«أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنْتُمْ مِنْ وُجْدِکُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَیِّقُوا عَلَیْهِنَّ وَإِنْ کُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتَّى یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَکُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَیْنَکُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى»، «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا»

ترجمه این آیات چنین است:

«زنان طلاق داده را [تا پایان زمان عدّه،] در همان جا که خود سکونت دارید و در توانایى شماست، سکونت دهید و به آنان آسیب نرسانید، تا عرصه را بر آنان تنگ کنید [و مجبور به ترک خانه شوند] و اگر باردار باشند، تا زمانى که وضع حمل کنند، نفقه‌ی آنان را بدهید. پس اگر نوزادان شما را شیر دادند، مزدشان را بدهید و میان خود [درباره‌ی نوزاد] به نیکى مشورت و توافق کنید و اگر [توافق] به دشوارى کشید، زن دیگرى او را شیر دهد»، «هر کس که داراى وسعت [مالى] است، باید طبق وسع خود نفقه دهد و کسى‏ که روزى بر او تنگ شده، باید از آنچه خداوند به او داده [به اندازه‌ی توان خود] انفاق کند. زیرا خداوند هیچکس را جز به اندازه‌ی آنچه به او داده است، تکلیف نمى‏ کند. به زودى خداوند پس از سختى، آسانى و فراخى پدید مى ‏آورد»

این آیات بار دیگر به رعایت حقوق همسر در دوران عدّه‌ی طلاق تأکید کرده و می‌فرماید: مبادا در این دوران چند ماهه درمورد مسکن و نفقه به آنان سخت بگیرید و حقوق آن‌ها را مراعات نکنید. به ویژه درخصوص زنان باردار که نیاز به مراقبت و رسیدگی بیشتری دارند، باید تا زمان وضع حمل، همه نیازهای آنان را برآورده کنید. پس از وضع حمل نیز، درخصوص نحوه‌ی نگهداری از نوزاد و شیر دادن او با هم مشورت و تفاهم کنید تا نوزاد از شیر محروم نشود و در صورت عدم پذیرش مادر، دایه‌ای را برای او انتخاب کنید.

ادامه‌ی آیات به یکی از اصول مهم در زندگی اشاره کرده و می‌فرماید: «تکالیف خداوند به مقدار توانایی افراد است»، پس زنان نباید بیش از حدّ توانایی مرد از او انتظار داشته باشند، چنانکه مردان نیز نباید از مصرفِ مال و ثروت خود در راه رفاه خانواده بخل ورزند و بر خانواده سخت گیرند.

از این آیات می‌آموزیم:

  1. در دوران عدّه‌ی طلاق، مرد حقّ تحقیر زن و سخت گرفتن درمورد نفقه و مسکن او را ندارد و باید همانند قبل، شرایط زندگی را برای همسر فراهم کند. او مجاز نیست  به همسری که طلاق داده ضرری برساند یا او را در تنگنا قرار دهد.
  2. ملاک در تامین نفقه و مسکن، مقدار توانایی مرد است، نه میزان توقّع زن، که چه بسا بیش از توانایی و امکانات مرد باشد.
  3. در خصوص فرزندان، مشورت پدر و مادر برای تعیین سرنوشت آنان، مورد سفارش اسلام است.
  4. افراد به اندازه توان خود مکلّف هستند. اسلام دینی واقع گراست و تکلیف فوق طاقت ندارد.

با پایان یافتن این برنامه، شما عزیزان را به خدای بزرگ می‌سپاریم و در انتظار دریافت نظرات و پیشنهادهای شما هستیم. خدا نگهدار.