اردیبهشت ۲۳, ۱۴۰۲ ۱۲:۳۶ Asia/Dushanbe

در ادامه با تفسیر ساده و روان آیات 9 تا 12 سوره تحریم همراه شما هستیم

          بسم الله الرحمن الرحیم

با درود به روان پاک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم و با سلام به حضور شما شنوندگان گرامی، با برنامه ­ای دیگر از "راهی به سوی نور" در خدمت شما هستیم تا با تفسیر آسان و روان آیاتی دیگر از کلام الهی در قرآن کریم آشنا شویم.

ابتدا به تلاوت آیه 9 از سوره تحریم گوش فرا می‌دهیم:

«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ»

ترجمه این آیه چنین است:

«اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت گیر! و جایگاه آنان دوزخ است و بد بازگشت‌گاهى است

در برنامه‌ی قبل به ذلّت و سرافکندگی کافران و عزّت و سربلندی مؤمنان در قیامت اشاره شد. این آیه خطاب به رسول خدا می‌فرماید: با کفّار و منافقان به جهاد برخیز و در صورت لزوم به آنها سخت بگیر که سرانجام کفر و نفاق، دوزخ است.

چنانکه برخی مفسّران بزرگ گفته‌اند: مراد از جهاد در این آیه، جنگ نظامی با کفّار و منافقان نیست، زیرا رسول خدا در دوران حیاتش هیچگاه با منافقان نجنگیده است، بلکه مراد از جهاد، جهاد فکری است، چنانکه در آیه‌ی52  سوره‌ی فرقان می‌فرماید: «فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً» - ای پیامبر از (راه و روش) کافران پیروی مکن و به وسیله‌ی آن (قرآن) با آنان به جهادی بزرگ بپرداز-

در این آیه نیز خداوند به پیامبرش فرمان می‌دهد که با کفّار و منافقان جهاد فکری کن و آنها را با منطق و برهان روشن به سوی پروردگار دعوت کن و اگر به مقابله برخاستند، شدّت عمل نشان بده.

از این آیه می‌آموزیم:

    حقیقت دین، باور قلبی است. منافق به ظاهر مسلمان است، ولی در باطن کافر است، زیرا باور قلبی ندارد.

    رأفت و خشونت هرکدام در جای خود و به مقتضای شرایط، لازم است. البتّه همواره رأفت بر سخت گیری و خشونت مقدّم است.

    جهاد با دشمنان اقسامی دارد و جهاد فکری و تبیینی مقدّم بر جهاد نظامی و مسلحانه با کفّار و منافقان است.

اکنون به تلاوت آیه 10 از سوره تحریم گوش می‌سپاریم:

 

«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»

 

ترجمه این آیه چنین است:

«خداوند براى کسانى‏که کفر ورزیدند، زن نوح و زن لوط را مثال زده است که این دو، تحت سرپرستى [و زوجیت] دو بنده‌ی شایسته از بندگان ما بودند؛ ولى به آن دو خیانت کردند و آن دو [پیامبر] چیزى از عذاب خدا را از آن دو دفع نکردند و به آن دو گفته شد: با وارد شوندگان، وارد آتش شوید»

آیات ابتدایی این سوره درباره‌ی برخی همسران پیامبر بود که اسرار آن حضرت را نزد دیگران فاش می‌ ساختند و موجب اذیت و ناراحتی آن حضرت می شدند. این آیات می‌فرماید: در زمان پیامبران پیشین نیز چنین همسرانی بوده اند؛ زنانی که در خانه‌ی پیامبرانی چون نوح و لوط سکونت داشتند، اما با دشمنان آنان همکاری می‌کردند و مردم را از پذیرش سخنان آن دو پیامبر الهی باز می‌داشتند.

روشن است که در دستگاه عدل الهی، وابستگی یا نزدیک بودن به پیامبران نمی‌تواند امتیازی برای رهایی از کیفر باشد و هرکس براساس رفتار و گفتار خودش مورد پرسش و کیفر قرار می‌گیرد. لذا این دو زن (زن نوح و زن لوط) با آنکه همسران پیامبران خدا بودند، در قیامت دوزخی هستند.

از این آیه می‌آموزیم:

    همسر یا فرزند پیامبر بودن، سبب نجات انسان نیست. درحقیقت، سعادت یا شقاوت هر انسانی در دنیا و آخرت، تابع انتخاب خود اوست و به این بستگی دارد که چه راهی را انتخاب کرده و چه عملکردی داشته است.

    انسان اعم از زن و مرد، دارای اراده و اختیار است و مجبور نیست. لذا حتّی زن پیامبر هم با آنکه ازنظر خانوادگی به او تعلّق و وابستگی دارد، می‌تواند راهی برخلاف راه و روش او را انتخاب کند.

    افراد پاک و صالح باید از خانواده‌ی خود مراقبت کنند، زیرا جریان کفر و بی‌دینی حتّی در خانه‌ی انبیاء هم نفوذ می‌کند.

اکنون به تلاوت آیه 11 از سوره تحریم گوش فرا می‌دهیم:

«وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»

ترجمه این آیه چنین است:

«و خداوند براى کسانى که ایمان آورده اند، به همسر فرعون مثَل زده است. آن‌گاه که گفت: پروردگارا! برای من نزد خویش در بهشت خانه‏اى بساز! و مرا از فرعون و کردار او نجات بده! و مرا از گروه ستمگر رهایى بخش

در مقابل همسران نوح و لوط که به عنوان دو نمونه شاخص از زنان کافر معرّفی ‌شدند، این آیه و آیه بعد، دو زن را به عنوان الگوی کامل ایمان معرّفی می‌کند: یکی همسر فرعون و دیگری حضرت مریم. همسر فرعون که نامش آسیه بود، در کاخ فرعون زندگی می‌کرد و همه گونه امکانات و وسایل تجمل و آسایش دراختیار او بود. امّا وقتی به حقّانیّت حضرت موسی پی برد، به او ایمان آورد و دربرابر تهدیدهای فرعون ایستادگی کرد تا سرانجام زیر شکنجه‌های شدید عوامل فرعون به شهادت رسید.

حضرت مریم نیز که عمری را به خدمت بیت المقدس و عبادت خداوند مشغول بود، مورد لطف او قرار گرفت و خدا حضرت عیسی را به او عطا کرد.

 این دو زن گرچه شرایط بسیار متفاوتی داشتند، اما چون هر دو بنده‌ی خدا و تسلیم فرمان او بودند، به عنوان الگوی مردان و زنان با ایمان در طول تاریخ معرّفی شده‌اند تا مؤمنان بدانند در هر شرایطی باید تابع حق و حقیقت باشند و از اوامر خداوند اطاعت کنند.

از این آیه می‌آموزیم:

    غیر از پیامبران، افراد عادی هم می‌توانند الگوی بندگان خدا باشند. حتی زنان می‌توانند الگوی مردان باشند، چنانکه همسر فرعون به عنوان الگوی همه‌ی اهل ایمان معرّفی شده است.

    محیط خانه و خانواده، یا رواج باورها و سنتهای غلط در جامعه نمی‌تواند بهانه‌ای برای کفر و بی‌دینی باشد، چنانکه همسر فرعون در کاخ فرعون زندگی می کرد، اما به حضرت موسی ایمان آورد. بنابراین حرف اوّل و آخر را اراده و اختیار انسان می‌زند، نه هیچ چیز دیگر.

    کسی که به خدا ایمان دارد، درپی خشنودی و رضای اوست، خانه‌ی بهشتی را به کاخ فرعونی و ظواهر مادی آن ترجیح می‌دهد و زرق و برق دنیا چشم او را کور نمی‌کند.

    زن در امور دینی مستقل از مرد است و نباید در دستورهای مخالف دین شوهرش، از او اطاعت کند.  

اکنون به تلاوت آیه 12 از سوره تحریم گوش فرا می‌دهیم:

«وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ»

ترجمه این آیه چنین است:

«و [خداوند به] مریم دختر عمران [نیز مثَل زده است.] زنى که دامان خویش را پاک نگاه داشت، پس ما از روح خود در او دمیدیم [تا عیسى در دامان او متولّد شد،] و او کلمات پروردگارش وکتابهای او را تصدیق کرد و از فرمان‏برداران بود»

این آیه به ویژگی‌های حضرت مریم اشاره دارد که هرکدام از آنها می‌تواند الگویی برای همه‌ی مؤمنان باشد. اوّلین ویژگی، پاکدامنی است که برای همه‌ی انسان‌ها به ویژه زنان از ارزش و جایگاه والایی برخوردار است. ویژگی دیگر مریم، ایمان به خداوند و تصدیق کتب آسمانی بود که اطاعت از فرمان خدا و عبادت و بندگی پروردگار را به دنبال داشت.

به خاطر همین ویژگیها، هنگامی که خداوند می‌خواست حضرت عیسی را برای رسالت و دعوت خود مبعوث کند، حضرت مریم را به عنوان مادر او انتخاب کرد. زیرا در آن زمان حضرت مریم پاکترین و باایمان‌ترین زنِ بنی‌اسرائیل بود. در میان زنان، تنها زنی که نامش در قرآن آمده، حضرت مریم است. در این کتاب بیش از 30  بار از مریم نام برده شده است.

از این آیه می‌آموزیم:

    پاکدامنی و حفظ دامن از هرگونه آلودگی جنسی، از ارزش‌هایی است که در همه‌ی ادیان الهی مورد تأکید قرار گرفته است.

    پاکی و پاکدامنی، زمینه را برای دریافت الطاف الهی متناسب با ظرفیت انسان فراهم می‌سازد.

    پاکدامنی مادر، تاثیر بسزایی در روح و روان فرزند دارد و فرزندان پاک و درستکار از دامان مادران پاکدامن برمی‌خیزند.

 

با پایان یافتن این برنامه، شما عزیزان را به خدای بزرگ می‌سپاریم و در انتظار دریافت نظرات و پیشنهادهای شما هستیم. خدا نگهدار.